اطلاعات کلی خبر
عنوان خبر :
خاکسپاری ثروت
متن کامل خبر
در دنیای معاصر نشانههای تمول اقتصادی دگرگون شده و باید در تعریف واژه ثروت تجدیدنظر کنیم. باورهای سطحیمآبانه از جواهرات و اسکناس و ارزهای خارجی به عنوان نشانههای دارندگی یاد کرده و انباشته کردن آنها در پستوهای خانه را به عنوان پشتوانه مادی قلمداد میکند. اما در شرایط نوین جهانی تعریف ثروت با تغییرات بنیادینی مواجه شده است.
جوامع پیشرفته مصداقهایی برای کسب درآمد و مسیرهایی برای تولید ثروت معرفی میکنند که در محیط پیرامون ما بهوفور یافت میشوند.
امروزه اقتصادهای پویای جهان به اهمیت نقش زباله پی بردهاند و به همین دلیل نام طلای کثیف برای پسماندها انتخاب شده و از قِبَل آن به درآمدزایی شگفتانگیزی دست مییابند. اما در ایران وضعیت طلای کثیف چگونه است؟ با مروری بر آمار و ارقام ارائه شده، درمییابیم هنوز گروهی از شهروندان و مسئولان امور شهری به ارزش واقعی پسماند، آنچنان که شایسته است پی نبردهاند و روزانه حجم انبوهی از زبالهها بیآنکه مورد بهرهبرداری قرار گیرند، در دل طبیعت مدفون میشوند.
باید توجه داشت سرمایهگذاری در عرصه بازیافت پسماند صنعتی سودمند است و در قبال آن میتوان به دستاوردهای مثبتی دست یافت. امروزه بسیاری از کشورهای پیشرفته به جای آنکه برای تولید مواد پلاستیکی و شیشهای به سراغ استخراج یا خریداری نفت خام بروند، ترجیح میدهند با اتخاذ فرایندهای بازیافتی مواد مورد نیاز خود را از دل زبالهها بازیافت کرده و منابع معدنی و ارزی را به راحتی هدر ندهند. این در حالی است که در پرتو بازیافت زبالهها میتوان از آسیب رساندن به محیط زیست خودداری کرد و بستر خاک کشور را از آلودگی در امان داشت.
در نظر داشته باشیم برای تجزیه مواد پلاستیکی و شیشهای به صدها سال زمان نیاز است و پس از پشت سر گذاشتن فرایندهای تجزیه ای نمیتوان با اطمینان ادعا کرد خاک بهسان گذشته حاصلخیز و مبرا از آلودگی خواهد ماند.
در کنار مسئله بازیافت پسماندها با این نکته روبهرو میشویم که جامعه ایران هنوز به درک عمیقی از فرهنگ کاهش تولید زباله نرسیده است. چنانکه از اخبار برمیآید، ایرانیها به طور متوسط روزانه 20میلیون تن زباله تولید میکنند و تولید پسماند در ایران 3 برابر استاندارد جهانی است.
متأسفانه درصد اندک و ناچیزی از این حجم پسماندها حدود 7 درصد در مسیر بازیافت قرار میگیرند و امکانات فعلی شهرداریها به گونهای نیست که توانایی بازیافت و بهینهسازی حداقل نیمی از زبالههای تولید شده را داشته باشند. در راستای کالبدشکافی این بحران، به نظر میرسد تقصیر شهروندان دست کمی از کمبود امکانات متولیان ندارد؛ چراکه فرهنگ تفکیک زباله هنوز در میان بسیاری از شهروندان نهادینه نشده و بسیاری از مردم به اهمیت کاهش تولید زباله و تفکیک در مبدأ توجهی نشان نمیدهند.
در شهرهای بزرگی مانند شیراز، شهرداریها و سازمان بازیافت امکاناتی را به رایگان در اختیار شهروندان قرار میدهند تا بدین وسیله مواد قابل بازیافت به همراه زبالههای تر تدفین نشوند. طبق آمارهای ارائه شده، روزانه بیش از یکهزار تن زباله در شیراز تولید میشود و در صورت ارتقای فرهنگ عمومی میتوان انتظار داشت درصد بیشتری از پسماندها در مسیر بازیافت قرار گرفته و از حجم تولید زبالهها کاسته شود.
متأسفانه در دهههای اخیر مسئله زبالههای الکترونیکی و پسماندهای بیمارستانی هم بر نگرانیها و حجم آلودگی محیط زیستی افزودهاند و هشدارهای مقطعی تأثیر زیادی در تغییر رفتار عمومی جامعه به کاهش تولید و تفکیک زبالهها نداشته است.
امید میرود متصدیان امور شهری و دستگاههای مسئول با نگاهی عمیقتر پیرامون سرمایهگذاری در صنعت بازیافت طلای کثیف به فعالیت پرداخته و اندکی از آمار نگرانکننده کاسته شود. این مهم با همکاری شهروندان، دولت و شهرداریها ممکن میشود.