اطلاعات کلی خبر
عنوان خبر :
تاریخ منتظر تعلل ما نمیماند
متن کامل خبر
تغییرات اقلیمی با سرعت در حال اتفاق است و یخهای قطبی در حال آب شدن؛ نه تغییرات اقلیمی و نه یخهای قطبی منتظر تعلل مدیران و مسئولان امر نمیمانند و طبیعت با قید فوریت در خصوص برخورد انسان با منابع موجودش تصمیم گرفته است.
تغییرات اقلیمی دارای یک رویکرد اقتصادی، اجتماعی و امنیتی بزرگ است که باید با فوریت به آن پرداخته شود؛ در غیر این صورت، اقتصاد، اجتماع و امنیت را هدف قرار خواهد داد. تغییرات اقلیمی گروههای اجتماعی را وادار به مهاجرت میکند که این مهاجرت از گروههای اجتماعی برخوردار و آیندهنگر آغاز شده است. مهاجرت تنها شامل نخبگان نیست؛ بلکه سرمایههای انسانی و اقتصادی را با خود خواهد برد.
خالی از سکنه شدن برخی سکونتگاههای قدیمی و تاریخی شاید ابعادی در همین زمینه در طول تاریخ داشته است. خرابههایی که حالا برای نمایش آن راهبردهای اقتصادی برگرفته از صنعت گردشگری در نظر گرفته شده است و اما و اگرهای بسیاری را به دنبال خود یدک میکشد.
هرچند ما طی چهار دهه، نمایش خوبی از سلسلههای پادشاهی و حکام آن روزگار به صحنه نیاوردهایم و این باعث شده تا گردشگران در وادی پژوهش بر سر عقبه تاریخی کشورمان دچار سردرگمی و بیرغبتی شوند، هرچند کتب تاریخی کشورمان را اغلب خارجیان و پژهشگران کشورهای مختلف به رشته تألیف درآوردهاند و گروههای مترجم آن را به فارسی برگردان نمودهاند، اما این تضاد به عنوان یک تضاد فرهنگی بین آن گفتارها و این گفتارها برای جهانیان ایجاد شک و شبهه میکند.
خالی از سکنه شدن برخی مناطق در کشور که حالا شاید بتواند به عنوان جایگزین نفت مورد درآمدزایی قرار بگیرد، کار چندان دشواری نیست. این مناطق زیرساختهای لازم را برای تماشا و افشای دوران تاریخی دارند؛ پس تنها باید یک نگاه امنیتی به مقوله صنعت گردشگری داشت؛ تأمین امنیت برای سفر و نیز امنیت برای سرمایهگذاری که شاید چندان گران تمام نشود.
اصل صنعت گردشگری نیازمند اراده و تصمیم واحد است که آیا گردشگران داخلی و خارجی عزم سفر به این مناطق معرفی شده بکنند یا خیر.
ایران هیچگاه کشوری صنعتی نبوده است؛ چراکه صنعت سیاست به طور پیوسته افسار اقتصاد را به دست داشته و در هر فرصتی نظام اقتصادی را دچار فروپاشی نموده است. اینک کارخانههای بزرگ و صاحب برند به زمینهای بایر و البته سولههای خرابه تبدیل شدهاند و این امر حکایت از تأثیر تحریمهای اقتصادی بر ایران دارد. در این بخش نقش تحریمهای داخلی نیز مؤثر بوده است؛ تحریمی که از داستان خصوصیسازی آغاز شد و به رکود و تعطیلی صنایع انجامید. درواقع ما به بایدهای نوسازی صنایع توجه نکردیم؛ بلکه تنها به فکر رکود و تعطیلی آن بودیم. عدم گسترش صنایع و نوسازی آن اشتغال ضربهپذیر را تحت شدیدترین تأثیرات خود قرار داد. رشد نرخ بیکاری باعث شد میل به ازدواج کاهش یابد و کاهش میل به ازدواج در فرصتهای حداقلی به منفی شدن نرخ رشد جمعیتی انجامید و منفی شدن نرخ رشد جمعیت و ورود به دروازههای سالمندی، بحرانهای بزرگی را در یک دورنما مورد توجه قرار میدهد. جوانان حتی اگر میل به ازدواج کنند، قادر به تأمین هزینهها و مخارج جشن ازدواج، معیشت و خواستههای متقابل نیستند. مسکن با رشد بیسابقه تورم عملاً دستنیافتنی شده است و باید دید تشویق جوانان به ازدواج، آنان را در کدام منزلگاه ساکن خواهد نمود. ورود خیران به این عرصه نوعی حمایت مقطعی است. تهیه یخچال و اجاق گاز و یک تخته فرش به طور قطع نمیتواند نیازهای زوجین در درازمدت را تأمین کند و از این سو باید به رشد آمار طلاق نیمنگاهی انداخت. ما در عصر ارتباطات زندگی میکنیم که حتی اگر برخی شبکههای اجتماعی در آن قطع شود، هنوز چشمههایی میجوشد تا مردم حرف و حدیثهای رایج داخلی و خارجی را گرد آن بشنوند. تحولات سیاسی گذشته در کشور و مطالعه دقیق آنها، حکایت از آن دارد که در هیچکدام از آن وقایع، شبکههای اجتماعی وجود نداشتهاند. راهکار پیشنهادی، تفکر و تأمل بر سر کارهای انجام شده است. باید بنشینیم و فکر کنیم با اقتصاد کشور چه کردهایم. هرچند کوتاهزمانی است که اخبار اختلاسهای میلیارد دلاری منتشر نمیشود، اما مسدود شدن کانال اطلاعرسانی اختلاسها نافی وجود فساد در سیستمهای اداری و اجرایی نیست. همینقدر که کارها در خصوص روند سرمایهگذاری متوقف شده و در حوزه استعلامات و استقبال از فرصتهای گردشگری درماندهایم، حکایت از همان رفتارهای قدیمی دارد. تاکنون اگر معدود افرادی قصد جهش در حوزه اقتصادی را هم داشتهاند، از گردونه بازی کنار گذاشته شدهاند؛ چراکه این روزها لیستها هستند که سخن میگویند، نه تفکرات خواهان رشد.