اطلاعات کلی خبر
عنوان خبر :
پدر کتابخوان، نعمت است
متن کامل خبر
پسر بعدی «رایمار» نام گرفت تا به شیوهای متداول در برزیل، ترکیبی از اسم پدر و مادر باشد. پسر ششم هم طبق رسم دیگری در این کشور که براساس آن اسمگذاری با همان حرف یا دستهای از حروف اسامی پدر و مادر انجام میشود، «رای» نام گرفت.
اسمها دائماً کوتاهتر میشدند و گیومار با خنده میگفت که همین شش پسر کافی است، چون ممکن است مجبور شوند پسر هفتمشان را «R» بنامند!
سوکراتس پسر شادی بود؛ او اولین خاطرات خود را از کتابخانه پدرش به یاد داشت. بیرون خانه آنها جنگل بارانی آمازون قرار داشت؛ زمین وسیع و به ظاهر به پایانی که هیچ مانعی جز درختان و رودخانهها نداشت.
اما سوکراتس به یاد دارد که همیشه درون خانه بود؛ به دور از نور و گرما؛ در حالی که دور تا دورش با کتابهای کلاسیک ادبیات یونان، کتابهای درسی و دایرهالمعارفها احاطه شده بود.
پسر دست روی هر کتابی که میگذاشت، پدرش آن را میبلعید و فوت آب بود. خانه آنها برق نداشت و پدر، سوکراتس را روی پا مینشاند و در سوسوی فانوس، کتابها را ورق میزد.
سئو رایموندو(لقب افتخاری سئو به نشانه احترام به نام او افزوده شد) نسبت به یادگیری وسواس داشت و هم برای لذت بردن و هم آموختن، مشتاقانه مطالعه میکرد.
او هم مثل سه برادر و دو خواهرش، هرگز تحصیلات ابتداییاش را به پایان نرساند و حتی مجبور شد قبل از رسیدن به سن نوجوانی، مشغول به کار شود. برادرانش کارگران نیمهماهر و دم دستی بودند، اما سئو رایموندو در ساحل، چکش میفروخت. همچنین دکه کوچکی در بازار محلی برپا کرده بود و در آن، پادورا میفروخت؛ جعبههای نیشکر تصفیهنشده که جزو اعقام اساسی مردمان فقیر شمال و شمال شرقی بود.
آنها همه کار میکردند تا خانواده را دور هم حفظ کنند، اما سئو رایموندو دریافته بود که ارزش تحصیلات بالاتر از همهچیز است؛ او زمانهایی که بیکار بود، سرش را در کتاب فرو میبرد. در کشوری که بیش از نیمی از مردم بیسواد بودند، او شاهکار خود را رقم زد و خواندن و نوشتن را تکمیل کرد.
تلاش بیحد او زمانی جواب داد که بهعنوان مأمور سرشماری در مؤسسه دولتی آمار مشغول به کار شد.