اطلاعات کلی خبر
عنوان خبر : چرا تعزیه به شعرش است؟
کد خبر : ۲۰۲۰۲
تعداد بازدید : ۸۷
متن کامل خبر

محمدحسین ناصربخت، استاد دانشگاه و پژوهشگر تئاتر در کتاب «تأثیر ادبیات مکتوب بر مجالس‌ شبیه‌خوانی»، مطالبی را درباره چرایی منظوم بودن تعزیه و استفاده از شعر شاعران کلاسیک در نسخ تعزیه توضیح داده است. به گزارش خبرگزاری ایسنا، او در بخشی از کتاب خود درباره اشعار تعزیه عنوان کرده است: «شعر تعزیه شعری است که مانند هر متن نمایشی دیگر و برخلاف آنچه در ادبیات و شعر غیرنمایشی رخ می‌دهد، تنها هنگامی به کمال دست خواهد یافت که به اجرا درآید و در واقع نگارش آن، نقطه شروعی برای شکل‌گیری یک اثر نمایشی است. پس برخلاف آنچه در عرصه ادبیات با آن روبه‌رو هستیم، تنها متکی به خود نیست و به همین جهت است که چون تأثیر شعر کلاسیک را بر مجالس منظوم تعزیه بررسی می‌کنیم، در واقع به تأثیر این آثار بر شکل‌گیری تعزیه به مفهوم یک نمایش پرداخته‌ایم که کاملاً از جنسی دیگر و مستقل از ادبیات است و...» ناصربخت در بخش دیگری از این کتاب با اشاره به جایگاه والای شعر در فرهنگ ما آورده است: «شعر در نزد ایرانیان از جایگاه والایی برخوردار است؛ به‌طوری که در تمامی جهان، این سرزمین و ملت ساکن در آن را با شاعرانش می‌شناسند؛ شاعرانی که تا پیش از پیدایش متون تعزیه طی قرون متمادی در سایر انواع شعر طبع‌آزمایی کرده، خلاقیت و تبحر خویش را در معرض مشاهده قرار داده و جهانیان را به تحسین واداشته بودند. پس بسیار طبیعی است که وقتی در چنین سرزمینی، نمایشی منظوم شکل می‌گیرد، متون آن از سایر تجارب و دستاوردهای این فرهنگ در زمینه شعر بی‌بهره نباشد و یکی از جلوه‌های این تأثیر، استفاده مستقیم و گسترده از اشعار شاعران شناخته‌شده در مجالس شبیه‌خوانی است. البته برای رفع هرگونه ابهامی در این زمینه لازم به ذکر است که این استفاده نسبت به کل مجالس بسیار اندک بوده و عمدتاً به شکل بهره بردن از چند بیت و مصرع رخ می‌نماید و کلیت مجلس، سروده تعزیه‌سرا یا گاه تعزیه‌سرایان آشنا به هنر نمایش است.» این پژوهشگر در بخش دیگری از این کتاب با عنوان «چرا تعزیه به شعر است؟» توضیح داد: «متون مجالس تعزیه‌مانند تقریباً قریب به اتفاق نمایشنامه‌های کلاسیک که تا پایان قرن هجدهم میلادی در اروپا به طبع رسیده‌اند، متونی منظوم‌اند که می‌توان دلایل گوناگونی برای این زبان شاعرانه برشمرد، اما بی‌شک مهم‌ترین دلیل انتخاب این زبانِ شعری برای تعزیه، ماهیت این نمایش و حضور شخصیت‌هایی در مجالس شبیه‌خوانی است که الگوهای خیر و شر به شمار می‌آیند و نمی‌توانند(یا بهتر است بگوییم با توجه به اعتقادات مردم تصور نمی‌شود که بتوانند) به زبان مردم عادی سخن بگویند و این زبان شعری، تذکاری دوباره است بر فاصله آنان با مخاطب و شاید این دلیل نیز که نظم بیشتر از نثر می‌توانسته است در اذهان شنوندگان اثرگذار باشد. ضمن اینکه زبان شعر باعث ایجاد فاصله با رویداد در مخاطب می‌گردد که خود از ویژگی‌های شاخص این نمایش آیینی است؛ علاوه بر این‌ها زبان آهنگین و دارای وزن در اجرای یک مراسم آیینی که اساس آن مبتنی بر تکرار و توالی است، کارایی بیشتری خواهد داشت و حال و هوایی مناسب آن به وجود خواهد آورد. همچنین با توجه به موسیقیایی بودن تعزیه که نتیجه برخاستن آن از دل آیین‌های سوگواری ایرانیان است، زبان منظوم آن کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد.» «البته بحث در این مورد به‌گونه‌ای دیگر نیز می‌تواند مطرح باشد؛ چنان‌که «رنه گنون» در مقاله‌ای پیرامون «منطق‌الطیر» که آن را «زبان فرشتگان» می‌نامد، تمثیل این زبان را زبانی آهنگین می‌داند، زیرا به‌زعم او «در واقع همه وسایل و اسبابی که برای برقراری ارتباط با حالات برتر به کار می‌آید، بر علم، وزن، آهنگ و ایقاع مبتنی است که کاربردهای عدیده دارد؛ از این‌رو بنا به روایتی اسلامی، حضرت آدم در بهشت روی زمین، به کلام منظوم سخن می‌گفت؛ یعنی زبان آهنگین که این با توجه به ویژگی‌های تعزیه یکی از بهترین توجهیات برای زبان منظوم مجالس آن است؛ البته با توجه به جهان‌بینی مردمی که تعزیه را پدید آوردند، تعزیه‌ای که از وقایعی اساطیری سخن می‌راند.»