اطلاعات کلی خبر
عنوان خبر :
دستاوردهای اطلاعاتی
متن کامل خبر
این روزها که درمورد نشتی اطلاعاتی دستگاه امنیتی سخن به میان میآید، جا دارد تا از خدمات و تلاشهای سربازان گمنام امام زمان(عج) تقدیری نیز انجام شود. هرچند ما اطلاعی نداریم از این جانبرکفان چگونه تقدیر میشود، اما رشته حیات و مرگ این عناصر به تار مویی بند است.
یکی از مهمترین دستاوردهای این عزیزان شناسایی جاسوسانی است که در بدنه دولت و حاکمیت نفوذ کردهاند؛ حتی اگر خاطرات و عکسهایی از زمان دفاع مقدس و شاید حضور در خطوط مقدم نیز داشته باشند و احیاناً جای مهر نماز بر پیشانی آنان نقش بسته باشد. هستند کسانی که هم سابقه حضور در جنگ را دارند و هم ظاهری علیهالسلام، تندرو هستند و خود را آنی معرفی میکنند که قلبشان همراهی نمیکند، منافع حزبی و فردی بر هر چیزی اولویت دارد و این اولویت وفاق ملی و اجرای عدالت را به تعویق میاندازد. در هر صورت پروژههای امنیتی بسیار سخت و گران است و گاهی آرام رنگ خون میگیرد.
تورق آرشیو رسانهها ما را به سال 1401 و داستان مفصل علیرضا اکبری میبرد؛ عنصری دوتابعیتی که در زمانی معاون وزیر دفاع بوده و در مقطعی نیز مشاور دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.
تأسیس و اداره سازمان نظامی اجرای قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در پایان جنگ ایران و عراق، مسئول مطالعات امنیت بینالملل در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاون وزیر دفاع ایران از ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱، مشاور دبیر شورای عالی امنیت ملی، رئیس مؤسسه مطالعات راهبردی، مشاور فرمانده نیروی دریایی، معاون حوزه امنیتی دفاعی وزارت دفاع و معاون روابط خارجی وزارت دفاع از جمله مسئولیتهای علیرضا اکبری بودهاست.
شناسایی چنین فردی با تابعیت انگلیسی بهسادگی ممکن نیست و باید دید نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشورمان با چه ظرافتی توانستهاند چنین سوزنی را در انبار کاه پیدا کنند. این فرد دارای سوابق بسیاری در کشور بوده و شاید بتوان اینگونه گفت که این عنصر یک عنصر خریداریشده تلقی میشود؛ چراکه جذب این افراد در سرویسهای جاسوسی حسب شناسایی آنان از سوی سرویسهای بیگانه انجام میشود.
جاسوس بودن علیرضا اکبری که در زمان اعدام ۶۲ سال داشت، دور از ذهن بود. به گفته برادرش مهدی اکبری و افرادی که او را میشناختند، او در ظاهر به آرمانهای جمهوری اسلامی فوقالعاده وفادار و حامی سرسخت مقامات ایران بود. بارزترین ویژگی ظاهری او جای مهری بود که روی پیشانیاش نقش بسته بود و نشان از اعتقاد راسخش به مذهب و باورهایش داشت. او در نوشتهها، سخنرانیها و مصاحبههایش دیدگاههای سیاسی افراطی و آتشین خود را ابراز میکرد.
علیرضا اکبری پس از بازگشت از جنگ، به مقام معاونت وزیر دفاع و مشاور شورای عالی امنیت ملی و سایر نهادهای دولتی ارتقا پیدا کرد. او با دو مرد قدرتمند روابط نزدیکی برقرار کرد؛ شهید محسن فخریزاده دانشمند هستهای و علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزیر دفاع سابق که اکبری در وزارت دفاع معاونش بود.
اکبری در ۸ ویدئوی کوتاه که پس از اعدامش در شبکههای تلویزیونی ایران پخش شد، با کتوشلوار و صورت تراشیده، جزئیات فعالیتهای جاسوسی و ماجرای استخدام شدنش توسط سرویس جاسوسی بریتانیا در ضیافتی در سفارت انگلیس در تهران را توضیح داد.
طبق توضیحات علیرضا اکبری در ویدئوها، سرویس اطلاعاتی انگلیس در سال ۲۰۰۴ در ضیافتی در سفارت انگلیس در تهران اقدام به جذب او به این سازمان کرد. در ضمن به او گفتند به خود و خانوادهاش ویزای انگلیس خواهند داد. او سال بعد به بریتانیا سفر کرد و با مأمور سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا یا ام آی ۶ دیدار کرد. اکبری میگوید که او در طول چند سال بعد برای ملاقات با مأمورین سرویس اطلاعات در کشورهای اتریش، اسپانیا و بریتانیا شرکتهای صوری تأسیس کرد.
بریتانیا در آوریل سال ۲۰۰۸ اطلاعات سری تأسیسات غنیسازی اورانیوم در یک مجتمع نظامی زیرزمینی به نام فردو را بهعنوان بخشی از تلاشهای ایران برای ساخت بمب هستهای دریافت کرد و آن را با آژانسهای اطلاعاتی غربی و اسرائیل به اشتراک گذاشت. کشف سایت فردو درک جهان از برنامه هستهای ایران را تغییر داد و باعث شد اسرائیل و غرب برای مقابله با آن برنامههای نظامی و سایبری جدیدی طرح کنند.
اینها مطالبی است که درآرشیو رسانهها قابل دسترسی آسان است، اما باید دید نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران چگونه با ذکاوت و تلاشهای بیوقفه خود توانستهاند از این پیچیدگی راز بگشایند. نفوذ پایانناپذیر است؛ خصوصاً اگر نفوذی شبیه اصل، اما فیک باشد.