اطلاعات کلی خبر
عنوان خبر : روابط‌عمومی کلید فرایند توسعه و حکمرانی شفاف
کد خبر : ۲۹۰۹۴
تعداد بازدید : ۱۱۸
متن کامل خبر

در روزگار ما که اطلاعات با سرعتی برق‌آسا در حال انتشار است، نقش روابط‌عمومی دیگر محدود به تابلویی تبلیغاتی یا نهادی در سایه نیست. روابط‌عمومی امروز باید قلب تپنده‌ ارتباط میان سازمان‌ها و جامعه باشد؛ پلی برای عبور آگاهانه مردم از میان انبوه اطلاعات و اخبار و زبانی روشن برای بیان آنچه در درون یک نهاد یا دستگاه اجرایی می‌گذرد. آنچه روابط‌عمومی را به عنصر کلیدی در فرایند توسعه و حکمرانی شفاف بدل می‌کند، توان آن در «تبیین، پاسخ‌گویی و تعامل» است. این سه‌گانه، ستون‌های اصلی کارکرد روابط‌عمومی در دنیای مدرن را شکل می‌دهند. در شرایطی که اعتماد عمومی به نهادها و ساختارها تا حد زیادی به صداقت در اطلاع‌رسانی گره خورده، نهاد روابط‌عمومی بیش از هر زمانی باید در صف اول ایستادگی کند؛ نه به‌عنوان محافظ دیوارهای سازمان، بلکه به‌مثابه پنجره‌ای گشوده به افکار عمومی. اطلاع‌رسانی اگر آگاهانه و به‌موقع نباشد، زمینه را برای شایعه، بی‌اعتمادی و نارضایتی هموار می‌کند. روابط‌عمومی آگاه کسی نیست که صرفاً گزارش عملکرد بنویسد یا اطلاعیه رسمی منتشر کند؛ بلکه باید نبض جامعه را بشناسد، زبان مردم را بفهمد و پیام سازمان را در قالبی قابل‌پذیرش، روشن و دقیق منتقل کند. امروز دیگر مخاطب صرفاً شنونده‌ای منفعل نیست؛ او مشارکت‌جو، تحلیلگر و پرسشگر است و پاسخ خود را از رسانه‌ها و روابط‌عمومی‌ها می‌طلبد. متأسفانه در فضای مدیریتی کشور، هنوز برخی روابط‌عمومی‌ها با نگاهی سنتی به رسانه و افکار عمومی به چشم یک چالش نگاه می‌کنند؛ نه یک ظرفیت. چنین نگاهی باعث می‌شود رسانه‌ها تنها در زمان بحران و اطلاعیه‌های اضطراری موردتوجه قرار گیرند و روابط‌عمومی‌ها به‌جای تعامل سازنده، موضع تدافعی یا حتی تهدیدآمیز بگیرند. در حالی که اگر اعتمادسازی و شفاف‌سازی به عنوان یک اصل پذیرفته شود، دیگر رسانه منتقد، دشمن تلقی نمی‌شود؛‌ بلکه به‌عنوان شریک راهبردی در مدیریت افکار عمومی شناخته خواهد شد. روابط‌عمومی موفق باید قبل از وقوع بحران، پیام را منتقل کرده باشد. باید پیش از آنکه مسئله‌ای به موجی رسانه‌ای بدل شود، با گفت‌وگو، تبیین و اقناع، راهی برای حل آن گشوده باشد. این یعنی «آگاهی‌بخشی» نه در قالب اطلاعیه‌های خاموش، بلکه در قامت یک نهاد زنده، پویا و باهوش. از سوی دیگر، روابط‌عمومی باید بسترساز مشارکت عمومی نیز باشد. شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی بدون ایجاد امکان گفت‌وگوی دوطرفه، به ابزاری ناکارآمد تبدیل خواهد شد. مخاطب امروز بیش از شنیدن، خواهان دیده شدن و تأثیرگذاری است. او می‌خواهد بازخورد بدهد، پرسش کند و از حق دانستن خود دفاع نماید. این حق اگر از سوی روابط‌عمومی‌ها به رسمیت شناخته شود، می‌تواند به بزرگ‌ترین سرمایه اجتماعی سازمان‌ها بدل شود. در نهایت باید گفت در جهان پیچیده امروز، توسعه پایدار بدون اطلاع‌رسانی شفاف و بدون مشارکت آگاهانه مردم ممکن نیست و هر دو در گرو عملکرد آگاهانه، مسئولانه و حرفه‌ای روابط‌عمومی‌هاست. روابط‌عمومی اگر بخواهد در تراز جمهوری اسلامی ایران و در تراز دولت پاسخ‌گو و جامعه هوشمند عمل کند، باید از پوسته محافظه‌کاری بیرون بیاید و به صدای شفافیت و زبان توسعه بدل شود.