اطلاعات کلی خبر
عنوان خبر :
فارس چگونه ایستاد؟!
متن کامل خبر
عبدالرضا حیدریاردکانی- شیرازنوین
در دل روزهای سیاه و سخت جنگ، زمانی که صدای انفجارها آسمان کشور را میدراند و سایه تهدید، هر گوشه و کنار را فراگرفته بود، فارس همچون کوهی استوار ایستاد؛ کوهی که ریشهاش در باورهای عمیق مردمانش و شاخههایش در همبستگی بیبدیل همه نهادها و مردم به هم تنیده شده بود. در فارس، مردمانی بودند که با خون و جان و عشق، مرزهای مقاومت را کشیدند و به دشمنان نشان دادند که این خاک، زادگاه پهلوانان و ایثارگران است.
استاندار، با آن نگاه نافذ و دل دریایی پابهپا صنایع و کوچه و بازار را با مردم و صنعتگران و شهروندان میگشت تا امنیت و آرامش سوغات این مردم باشد. نه برای بازدیدی معمولی، که برای پیمودن مسیر رهایی، برای شنیدن صدای جهادگران پشت میزها و روی نقشهها. امیری دانست که راهها، پلها و زیرساختها، به معنای واقعی، ستونهای استواریاند که در روزهای سخت، زندگی مردم را میسازند و پاهای ارتش مقاومت را محکم نگه میدارند.
«این جنگ، آزمونی سخت بود، آتشی بر جان زیرساختها؛ اما ما ایستادیم، تا فرداها بسازیم، فرداهایی روشن و امن.» این جمله، چون فریاد شجاعت بر فراز دیوارهای اداره طنین میانداخت؛ سخنی که به هر گوش شنوا، آرامش و اطمینان میبخشید.
و در همان حال، در کوچههای شیراز، شهردارِ شهر، با چهرهای روشن از عزم، قدمبهقدم میگشت؛ چون رزمندهای بیسلاح که تنها سلاحش خدمت بیوقفه بود. محمدحسن اسدی میدانست که هر چراغ روشن خیابان، هر کوچهای که خدماتش قطع نمیشود، پلی است بهسوی دلهای مردم، بهسوی امید. او با صدایی که از عمق جانش میآمد، گفت: «شهیدان، مشعلهای نورانیاند که راه ما را روشن میکنند. ما تا آخرین نفس ادامه میدهیم، چون میدانیم عزت ایران، بهای خون پاک آنان است.» اما او میدانست که مردم تشنه ثبات و امنیتاند و این مسئولیت خطیر شهرداری است که چرخه خدماترسانی را حتی در سختترین شرایط قطع نکند. شهردار با افتخار گفت: «در این روزها، هیچ پروژهای متوقف نشد. چراغهای شهر روشن ماند و دستهای پرتوان کارکنان شهرداری بدون وقفه کار کردند؛ چرا که خدمترسانی به مردم، دفاعی ملی است.»
در خط مقدم تأمین نیازهای مردم، شهرکهای صنعتی شیراز و اصناف، به نماد مقاومت بیادعا تبدیل شدند.
اما در بازارها و کارخانهها، صدای جنگ، به زبان دیگری شنیده میشد؛ صدای چرخیدن چرخهای تولید، صدای مردان و زنانی که در ۳۸۰۰ واحد تولیدی و صنعتی فارس، در روزهای تیره نهتنها تعطیل نکردند بلکه همصدای رزمندگان در جبهه بودند.
رئیس اتاق اصناف، این صدا را چنین توصیف کرد: «هر مغازه، هر کارخانه، خط مقدم نبرد اقتصادی است؛ جایی که اصناف ما با دستهای کار و دلهای پاک، از جان و مال مایه گذاشتند تا کشور را سربلند نگه دارند.»
و پشتصحنه این مقاومت، چشمان تیزبین دستگاه قضایی بود که هر سایه تهدید را میشکافت و همچون عقابی نگهبان امنیت مردم بود. رئیس دادگستری استان با اقتدار اعلام کرد: «هر فتنهگر و دشمنی که آرامش این ملت را به خطر اندازد، بازداشت و به عدالت سپرده خواهد شد؛ تا امنیت، خون تازهای به رگهای این خاک بخشد.»
اما فراتر از همه اینها، جاودانهترین قهرمانان، شهدایی بودند که با ایثار خود، قصه مقاومت را به اوج شکوه رساندند.
مدیرکل بنیاد شهید با بغضی که در صدایش موج میزد گفت: «۲۱ ستاره در آسمان فارس خاموش شد، اما روشنایی راهشان، همچنان بر سرزمینمان میتابد؛ شهدایی که با خون خود، تاریخ ایران را به فصل بیپایان افتخار نوشتند.»
اما صحنه دفاع تنها در کوچهها و خیابانها نبود. هنر و فرهنگ، که گاه نرم و لطیف جلوه میکنند، در این روزهای سخت همچون سپری آهنین به صحنه آمدند. با قلبی پر از امید، سینما را بهمثابه نور فانوسی در تاریکی معرفی کردند؛ فانوسی که شعلهاش، زخمهای روح مردم را التیام میبخشد و نسیم آرامش را به کوچههای شهر میوزاند. «با نیمبهای بلیت سینما، میخواهیم زندگی را به دلها بازگردانیم، نشاط را به تنها و امید را به چشمها.»
دشمن به خیال خام خود خواست با تحریک رسانهای، امنیت روانی کشور را به زانو درآورد. ولی مدیرکل ارشاد فارس، با قاطعیت از هوشیاری رسانهها، پلیس فتا و نهادهای فرهنگی سخن گفت که نگذاشتند این نقشه به سرانجام برسد.
از سوی دیگر، هنرمندان شیراز نیز در میدان امامحسین(ع) تاریخ را دوباره نقاشی کردند. با الهام از نقش رستم دیوارنگارهای از شکست صهیونیستها رونمایی شد؛ گویی شیراز با هنر و روایت ضربه آخر را بر پیکر خیالپردازانه دشمن وارد کرد. در تمام این روزها نگاه مردم نه فقط به آسمان که به یکدیگر بود. همبستگی، آرامش و پدافند غیرعامل، سه رکن نانوشتهای بودند که فارس را استوار نگه داشتند. اینجا جنگ فقط با موشک پاسخ داده نشد؛ با برنامهریزی، فرهنگسازی، کار بیوقفه، وحدت و روایتگری هنرمندانه نیز مقاومت شد. این داستان سرودی است که در هر گوشه ایران طنینانداز است؛ سرودی از همبستگی و همدلی، از ارادهای آهنین که جنگ را شکست داد و امنیت و امید را بر جان این ملت به ارمغان آورد. این روزها هر پل و هر جاده، هر مغازه و هر خانه، نه فقط مکانی فیزیکی بلکه سنگرهای ایمان و مقاومت شدند؛ سنگرهایی که با خون و تلاش مردمانی که دل به ایران بستهاند، استوار ماندهاند.
و این است راز ماندگاری ایران؛ همبستگی که چون کوهی استوار بر تن طوفانها میایستد،
پدافندی که چون دیواری آهنین، دشمن را به زانو درمیآورد، و مردمی که با دلهایی آکنده از عشق و ایثار، داستان حماسه را رقم میزنند.