[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۰۸۸
  • دوره جدید

روزنامه‌نگار بد، روزنامه شیراز نوین


ما روزنامه‌نگاران خوبی نیستیم. رسانه یکی از ارکان اصلی دموکراسی به حساب می‌آید و روزنامه‌نگار باید به‌سان دیدبانی تیزبین به رصد تحولات در حوزه‌های مختلف به فراخور تخصص خود بپردازد. 
خبرنگار موظف است با پاسداشت حرمت قلم از نارسایی‌هایی روزمره به‌آسانی عبور نکرده و بنا بر منافع خویش، زنده باد‌ها و مرده باد‌ها را فریاد نزند؛ چراکه جانب‌داری کورکورانه مصداق بارز شعبان بی‌مخ‌هاست و این رویه در اصالت‌های رفیع روزنامه‌نگاری 
جایی ندارد.
ما روزنامه‌نگاران بدی هستیم. برای نفی این ادعا گزارشی تأثیرگذار در حوزه اجتماعی ارائه کنید که سبب سامان‌دهی کودکان کار شده باشد. کدام‌یک از دست نوشته‌های ما توانست با نگاهی عمیق به مشکلات کارتن‌خواب‌ها و معتادان خیابانی بپردازد. آیا گزارشی بود که با صدایی رسا کمبود امکانات برای نگهداری آنها را جار بزند و توجه همگان را به آن معطوف داشته و مسبب جهادی همگانی شود؟
ما پیرامون آسیب‌های اجتماعی چه‌کار کردیم؟ کدام‌یک از گزارش‌های ما با نگاهی انسان‌دوستانه و فارغ از جهت‌گیری‌های سرزنش‌آمیز به این معضل پرداخت و مسبب جریان‌سازی شد؟ شاید در بهترین حالت ممکن جوابیه‌ای از دستگاه مزبور ارائه شد و پس از آن سکوتی عمیق بر رسانه سایه افکند. در طی این همه سال که از فعالیت مطبوعاتی ما می‌گذرد، آیا توانسته‌ایم مطلبی همانند گزارش گورخواب‌ها تهیه کنیم و مسئولان را به تکاپو واداریم؟
ما در حوزه فرهنگ هم روزنامه‌نگاران خوبی نیستیم؛ چراکه صاحبان صفحات فرهنگی هنوز نتوانسته‌اند اهمیت مضامین فرهنگی را در ذهن مدیران به تفکر غالب تبدیل کنند و بسیاری از صاحبان میزهای فاخر مدیریتی برای تعریف جایگاه عظیم فرهنگی در بستر جامعه به تعاریف زیباشناختی آن بسنده می‌کنند. در حالی که فرهنگ دارای قلمرو گستره‌ای است و با سرمایه‌گذاری در آن می‌توان حال جامعه را خوب کرد. آیا در عرصه فرهنگ توانستیم آن مدیر استانی را پیرامون تعطیلی یگانه سینمای شهرستان بازخواست کنیم؟ 
ما در حوزه اقتصاد هم روزنامه‌نگار خوبی نبودیم. کدام‌یک از ما پیرامون بازگشایی و تعطیلی مؤسسه‌های مالی و اعتباری غیرمجاز و بحران بورس گزارشی جامع تهیه کرد؟ آیا رسانه توانست خواسته برحق مردمی که پس‌انداز خویش را از دست رفته می‌دیدند، انعکاس 
دهند؟ 
متأسفانه در حوزه ورزش هم روزنامه‌نگاران خوبی نبودیم. مطالب و گزارش‌های تحیلی ما نتوانست همچون مدعی‌العمومی دلسوز مدیران سرخابی که بیت‌المال را به هدر دادند، در مرکز توجه قرار داده و آنها را وادار به پاسخ‌گویی نماید. آیا توانستیم تحلیل جامعی پیرامون تیم‌های مظلوم شهرستانی که بدون حامی مالی مانده‌اند، ارائه کنیم؟ کدام‌یک از گزارش‌های ما توانست در کوتاهی دست دلالان از ورزش کشور جریان‌سازی کند؟
برای اینکه یک روزنامه‌نگار خوب نباشیم، دلایل مختلفی وجود دارد. نخست آنکه خطوط قرمز خیالی پیرامون قلم و اندیشه خود رسم کرده‌ایم که در واقعیت نشانی از آن نیست. 
گروهی از روزنامه‌نگاران ما تنها عادت به مدح و ستایش کرده‌اند و از هرگونه انتقاد برحقی بنا بر باور‌های نادرستی که در اذهانشان شکل گرفته، می‌هراسند. دوم آنکه عنوان روزنامه‌نگاری توسط گروهی غصب شده است. اگرچه آنها می‌توانستند یک کارمند خوب و نمونه شوند، اما نگاه عامیانه و آمیخته با لمپنیسم‌شان به روزنامه نگاری مسبب افول رسانه شده 
است. 
گروهی از فعالان عرصه مطبوعات بیشتر از آنکه دغدغه مردم‌مداری در مخلیه‌شان جریان داشته باشد، شیفته کسب درآمد در این حوزه‌اند. 
سوم آنکه روزنامه‌های ما به‌جای تکاپو حول محور بخش خصوصی به‌دنبال کسب درآمد از دستگاه‌های دولتی و شهری هستند. در حالی که می‌توان از محیط پیرامون انتقاد منصفانه کرد و برای کسب درآمد حول محور بخش خصوصی چرخید. 
ان‌شاءالله که روزی همه ما روزنامه‌نگاران خوبی 
بشویم...

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

متن نظر

کد امنیتی