[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۰۹۴
  • دوره جدید

یادروز سعدی همچنان بر مدار تکرار، روزنامه شیراز نوین

استان فارس که از آن به ایران کوچک نیز یاد می‌شود، دارای ظرفیت‌های فراوانی در بخش‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و از همه مهم‌تر، فرهنگی است؛ داشته‌هایی که از نگاه بسیاری تحلیلگران و صاحب‌نظران، به دلایل مختلف، چندان مورد توجه قرار نگرفته و از آنها برای رشد و توسعه موزون و اثرگذار این استان بهره وافی برده نشده و همواره با سطحی‌نگری از کنارشان عبور کرده‌ایم. فارس در بُعد فرهنگی، آثار، عناصر و شخصیت‌های کم‌نظیر و بی‌نظیری دارد که هریک می‌تواند دست‌آویزی برای تدوین و اجرای برنامه‌هایی در ابعاد استانی، ملی و بین‌المللی باشد؛ اقدامی که در سایر کشورها و جوامع، به تعدد شاهد هستیم. در فهرست پُرشمار عرفا، علما، شعرا، ادیبان، دانشمندان و شخصیت‌های اثرگذاری که از دیرباز تاکنون در شیراز زندگی می‌کرده‌اند، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی و خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی، ۲ شخصیت بارز و جهانی هستند؛ اما دریغ که شیراز و فارس و حتی ایران از آن بهره کافی نبرده است. شاید مهم‌ترین اقدام که هرساله بر مدار تکرار، می‌چرخد، ثبت یک روز به نام هرکدام از آن شخصیت‌های بی‌نظیر ایرانی بوده و بس! هرچند نمی‌توان تلاش‌ها برای افزودن بر گستره آرامگاه حافظ و بهبود وضعیت بسیار نگران‌کننده آرامگاه سعدی را نادیده گرفت، اما همین اقدامات هم به واسطه نداشتن زمینه مطالعاتی، فنی و اجرایی که شیراز و فارس از آنها بهره کافی نبرده‌ و مدیران و برنامه‌ریزان فرهنگی نتوانسته‌اند آن‌گونه که باید، در ابعاد مختلف با استفاده از این ظرفیت‌ها، رویدادهای اثرگذار در عرصه محلی، ملی و استانی، تعریف و تدوین کرده و آنها را با نوآوری استمرار بخشند. طی بیش از دو دهه اخیر که از زمان ثبت یکم اردیبهشت جلالی به نام شیخ اجل سعدی شیرازی می‌گذرد، به شکلی مداوم شاهد برگزاری یک مراسم نمادین با حضور سخنرانان متعدد و نشست‌هایی علمی پرتکرار با چهره‌هایی عمدتاً مشابه که تنها عناوین متفاوتی دارند، بوده‌ایم. همین برنامه برای بیستم مهر و یادروز حافظ نیز تکرار شده است. خروجی این رویدادها، نهایتاً اخباری حاوی سخنان مسئولان اجرایی و بعضاً چهره‌های علمی فرهنگی و تصاویریست تکراری! به‌گونه‌ای که اگر کلیدواژه یادروز سعدی را جست و جو کنیم، عموماً به همین اخبار و تصاویر خواهیم رسید. این سؤال که خروجی مؤثر از بالغ بر ۲ دهه بزرگداشت و گلباران و نشست علمی(!)، چه بوده و ابعاد اثرگذاری آن تا کجا رسیده و منجر به چه تحولی شده، بارها از مسئولان برنامه‌ریز پرسیده شده و جوابی درخور و اقناعی نیافته است. البته نمی‌توان همه برنامه‌های نمادین را کنار گذاشت، اما می‌توان نوآورانه گام برداشت و در کنار گلباران، فراهم کردن بستر تولیدات نمایشی، تلویزیونی، سینمایی، محتواهای در خور چندرسانه‌ای و... را هم دنبال کرد. یا حداقل به جای وادار کردن رسانه‌ها به انتشار اخباری حاوی سخنرانی‌های متعدد و پیام‌های متکثر! مسئولان، محتواهای شایسته‌ای را تولید کرده و انتشار دهند.
برگزاری رویدادهای علمی فرهنگی نظیر جشنواره‌ها با فراگیری‌های مختلف نیز شاید در این میان بتواند به جذابیت و اثربخشی برنامه‌‌ها کمک کند.
اگرچه در بعضی ادوار که برنامه‌ریزی و اجرای رویدادها، بر عهده دستگاهی مشخص بود و نگاه فرهنگی عمیق‌تر، شاهد اتفاقات خوبی در بخش توسعه فضای فیزیکی آرامگاه سعدی، بهبود فضای پیرامونی این مرکز مهم ادبی و فرهنگی و احداث فضاهایی مؤثر بوده‌ایم.
طی بیش از دو دهه که از رسمی شدن روز یکم اردیبهشت به نام یادروز سعدی می‌گذرد، نتوانسته‌ایم بیست نمایش ماندگار با استفاده از آثار پندآموز و حکمت‌های شیخ اجل بسازیم و تنها این تصور را نزد خود تکرار و تقویت کرده‌ایم که شیراز و داشته‌هایش به قدر کفایت شناخته شده است.
برنامه‌های تکراری در یادروز سعدی به حدی رسیده که حتی برای موسیقی هم همه مسئولان دل در گرو یک گروه بسته‌اند و همه‌ساله مردم محکوم به نشستن پای قطعات موسیقی تکراری یک هنرمند، هرچند بلندآوازه و خوش‌سیما و‌ صدا(!) هستند.
نیمه اردیبهشت را هم در پیش داریم؛ روزی که به نام «شیراز» در تقویم ثبت شده است و هنوز هیچ تصویر و تصوری از برنامه‌های این روز نیست. شاید همانند یادروز سعدی، پوستری با عجله طراحی و رونمایی کنند و پس از آن باز هم برنامه‌هایی که شاید بریده‌ای کوتاه و سانسورشده از رویدادهای سال‌های گذشته باشد، اجرا شود.
شاید بد نباشد که از امروز، پی‌جور رویدادهایی باشیم که سال آینده به مناسبت‌های مختلف مرتبط با شیراز و فارس، قرار است برگزار کنیم؛ با این امید که اندیشه‌های نوآورانه و خلاقانه را به میز و اتاق فکری که سال‌ها در حصار انحصار شکل داده‌ایم، راه یابند و پایه ریز برنامه‌هایی مبتکرانه و اثرگذار متناسب با امروز و آینده، باشند؛ رخدادهایی که با محوریت بزرگان و داشته‌های فارس و شیراز و با بهره‌گیری از هنرهای چندگانه، مدون و اجرایی شود.
شاید بد نباشد که برنامه‌های قابل اجرا در چنین رویدادهایی را به فراخوان و پرسش بگذاریم و به نظرات خوب، هدیه بدهیم و مشورت گرفتن از اهل اندیشه را به عنوان یکی از مهم‌ترین دستورات دین اسلام، در عمل اجرا کنیم و بهره بیشتری هم ببریم.
شاید زمان آن رسیده که افتتاحیه را از سخنرانی مسئولان جدا کنیم و این روند کهنه را دیگر برای رویدادهایی که ذاتاً علمی- فرهنگی محسوب می‌شوند، استفاده نکنیم. زمان آن رسیده که طرحی نو دراندازیم و حداقل برای بیستم مهر، از امروز چاره‌ای جدید اندیشیده و برنامه‌ای با محتواهای جدید پی‌ریزی کنیم.

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

متن نظر

کد امنیتی