اوقات فراغت یا اشتغال؟!، روزنامه شیراز نوین
بحث قدیمی و نخنمای تکمیل اوقات فراغت نوجوانان و جوانان این روزها به مبحث اشتغال نوجوانان و جوانان تبدیل شده و این در شرایطی است که در هیچکدام از این مباحث توفیقی نداشتهایم. دولتها با ارائه آمارهای عجیب از اشتغال دولتهای قبل و دولتهای مستقر، موجب انحراف در برنامههای احتمالی اشتغال در کشور میشوند. درواقع دولت مستقر سعی در سیاهنمایی آمارهای دولت پیشین میکند و آمارهای عجیبی از اشتغال در زمان حاضر میدهد. این در شرایطی است که حفظ اشتغال موجود نیز در خطر جدی قرار دارد.
ما از طرفی درگیر ایجاد اشتغال هستیم که وابستگی شدیدی به سرمایهگذاری و کارآفرینی دارد و از طرفی باید اشتغال موجود را در صنایع فرسوده حفظ و نگهداری کنیم.
با نگاهی به برنامه ششم توسعه میتوان دریافت که متأسفانه در این برنامه در هیچیک از احکام که نیاز به مشارکت بخش خصوصی داشته، عملاً توفیقی حاصل نشده است. در نظر گرفتن امنیت حقوق مالکیت یک اصل غیر قابل اغماض در شکلگیری اقتصاد پویا و رونق اقتصادی است. ناگفته پیداست که اگر کارآفرینان نسبت به حفظ و بازدهی سرمایههای خود حس امنیت نداشته باشند، تمایلی به سرمایهگذاری در فعالیتهای اقتصادی ندارند؛ به همین دلیل برای رفع این کاستی و ترغیب مردم به حضور و مشارکت در عرصه اقتصادی باید حقوق مالکان را تضمین کرد و سرمایهگذار خصوصی را از رعایت حقوقش مطمئن نمود. اگر فعال یا کارآفرین اقتصادی احساس اعتماد و اطمینان در رعایت حقوقش نداشته باشد، حتی نسبت به استفاده از منابع مالی بانکی نیز رغبتی نشان نخواهد داد.
از طرفی اگر به آمارها رجوع کنیم، دیگر نگران تکمیل اوقات فراغت نوجوانان و جوان نخواهیم بود؛ چراکه کشور در مسیر پیری و سالمندی قرار دارد و اصولاً مبحث ازدواج در سایه تیره و تار بیکاری به فراموشی سپرده شده است یا اگر اشتغالی نیمبند وجود داشته باشد، دستمزد آنچنانی برای آغاز زندگی مشترک نخواهد داشت.
عدم توفیق در هدفگذاریهای برنامه ششم توسعه در تمامی بخشها احساس میشود. وقتی اعلام میکنیم ۲۲ درصد هدفها به صورت کامل محقق نشدهاند، شامل تمامی حوزهها میشود. متأسفانه بر اساس گزارشات دیوان محاسبات، اهداف برنامه در واگذاری مجوزها و تصدیگری فرهنگی و هنری، تسهیل فرایند صدور مجوز و بازنگری و کاهش ضوابط و مقررات محدودکننده تولید و نشر آثار فرهنگی و هنری و سند راهبردی توسعه گردشگری محقق نشدهاند.
به عنوان مثال بر اساس هدفگذاری برنامه، بر اساس آخرین آمار سازمان ثبت احوال کشور در سال ۱۳۹۸ میانگین سن ازدواج برای دختران ۲۴ و برای پسران ۲۹ سال بوده است. بررسی تغییرات میانگین سن ازدواج در سالهای گذشته، نشان میدهد که میانگین سن ازدواج همواره روندی افزایشی را طی کرده است. برخلاف روند مدنظر در برنامه، نرخ باروری به ازای هر زن در سن باروری از ۰۱/ ۲ درصد در سال ۱۳۹۵ به ۱.۷ درصد سال ۱۳۹۹ رسیده است. در عمل کاهش قابل توجه تعداد ازدواج ثبت شده از بیش از ۷۰۴هزار واقعه در سال ۱۳۹۵ به حدود ۵۵۷هزار واقعه در سال ۱۳۹۹ مسئله بسیار مهمی است که به یک زنگ خطر جدی برای کشور تبدیل شده است.
در محاق قرار گرفتن برنامههای فرهنگی یا اقتصادی، اصلیترین ضربه را بر پیکره جامعه ایرانی وارد نموده است. وقتی ما مباحث فرهنگی را در اولویتهای چندم خود قرار میدهیم، این ضعف فرهنگی به تمامی مباحث مطرح و مهم کشوری سرایت میکند. به طور مثال اگر نوجوانان و جوانان ما با فرهنگ کار آشنایی نداشته باشند و با آن همسو نشوند، به خودی خود فرهنگ کار و تلاش در جامعه به فراموشی سپرده میشود و با افزایش سن افراد، پذیرش هر نوع شغلی به آسانی انجام نخواهد گرفت.
در یک نتیجهگیری ساده میتوان به این نکته اشاره نمود که اگر برنامههای فرهنگی اقتصادی در کشور از برنامههای سیاسی جداسازی شود و به هیچ عنوان فرهنگ و اقتصاد رنگ و بوی سیاست نگیرد، میتوان امید داشت که با بهبود شرایط مواجه شویم؛ اما تا وقتی سیاست در تمامی شئون حکمرانی میکند، نمیتوانیم به بهبود شرایط امید داشته باشیم.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین