شهرآشوبی که مدح و ذم میکرد، روزنامه شیراز نوین
به گزارش روابطعمومی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، هشتمین نشست رویداد فرهنگی آیینهها، این بار با بررسی آرا و آثار لسانیشیرازی، مجریگری و کارشناسی دکتر مهدی فاموری و سخنرانی دکتر انسیه هاشمیقلاتی، یکشنبه سوم تیرماه 1403 در سالن غزل تالار حافظ با همراهی غلامرضا خوشاقبال معاون فرهنگی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و علاقهمندان به ادبیات، برگزار گردید.
همانگونه که دکتر هاشمی در این نوبت از رویداد فرهنگی آیینهها گفت، لسانی شیرازی یکی از شاعران خوشذوق قرن دهم هجری است که در شیراز متولد شد؛ سپس راه سفر در پیش گرفت و به سمت بغداد و تبریز رفت و در شهر تبریز برای همیشه ماندگار شد. وی از شاعران مطرح مکتب وقوع است؛ حتی برخی چون تقیالدین اوحدی، مؤلف تذکره عرفاتالعاشقین، او را پیشرو شاعران در این مکتب دانسته و چنین مینویسد:
«در تازهگویی اقتدا به فغانی کرد و در مغازلت سحرسازی بل معجزهپردازی نمود و شعرای متأخرین، چون شرف و شریف و وحشی و محتشم و ضمیر و غیرهم تتبع طرز و روش کلام او کردند، چه روش مجدد، وی به هم رسانیده، شیوه متوسطین را سوهان طبیعت انگارهوار به اصلاح آورد.»
در ادامه مباحث دیگری در راستای آرا و آثار لسانی شیرازی از جانب دکتر انسیه هاشمیقلاتی و دکتر مهدی فاموری ارائه شد که در این مجال گوشهای از مطالب ارائهشده توسط هاشمیقلاتی تقدیم میگردد:
اما مکتب وقوع چیست؟
در ربع اول قرن دهم هجری مکتب تازهای در شعر فارسی به وجود آمد که غزل را از صورت خشک و بیروح قرن نهم بیرون آورد و حیاتی تازه بخشید و در نیمه دوم همان قرن به اوج کمال خود رسید و تا ربع اول قرن یازدهم ادامه داشت. این مکتب تازه را که برزخی میان شعر دوره تیموری و سبک معروف به هندی است، «زبان وقوع» میگفتند و غرض از آن بیان کردن حالات عشق و عاشقی از روی واقع بود؛ به نظم آوردن آنچه که در میان طالب و مطلوب به وقوع میپیوندد؛ یعنی شعر ساده، بیپیرایه و خالی از هرگونه صنایع لفظی و اغراقات شاعرانه.
از نظر استاد گلچین معانی «اینکه در تاریخ ادبیات ما نوشتهاند ظهور و بروز سبک اصفهانی یا هندی در اوایل قرن دهم هجری و مقارن تأسیس دولت صفوی بوده است، درست نیست؛ چه سبک مزبور درست یکصد سال پس از این تاریخ نشئت یافته و جانشین مکتب وقوع است».
در زبان وقوع دیگر از صناعات لفظی و معنوی خبر چندانی نیست؛ زبان آن صاف و صریح است و بیان واقع میکند. در اشعار قدما هم گاهی به این نوع شعر که جنبه وقوعی دارد، برمیخوریم؛ چنانکه شیخ اجل سعدی شیرازی میفرماید:
دلوجانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست/ تا نگویند رقیبان که تو منظور منی
مطلب مهمی که هنگام خواندن شعر لسانی و برای درک آثار او نیاز است، نوعی شعر بوده که به شهرآشوب یا شهرانگیز مشهور است.
شهرآشوب از نظر واژگانی ترکیب وصفی و صفت فاعلی است. تعریف فرهنگنویسان از آن چنین است: «شهرآشوب آن که در حسن و جمال آشوبنده شهر و فتنه دهر باشد و نیز مدح و ذمی است که شعرا اهل شهر را کنند.»
اما این تعریفها کامل نیست؛ زیرا شهرآشوب یا شهرانگیز به هر نوع شعری هم که در توصیف پیشهوران یک شهر و تعریف حرفه و صنعت آنها سروده شده باشد، اطلاق میشود.
این نوع شعر از منظر جامعهشناسی و اشتمال بر واژگان و اصطلاحات فنی و اسامی کارافزارها و ذکر صنایع و حرف رایج ادوار مختلف فواید بسیار دارد.
از نظر استاد گلچین معانی در کتاب شهرآشوب در شعر فارسی، قدیمیترین شهرآشوب متعلق است به مسعود سعدسلمان و نخستین تذکرهنویسی که از این نوع شعر یاد میکند، امیر علی شیر نوایی در ذکر سیفی بخاری است.
برای سرودن شهرآشوب، قالبهای مختلفی استفاده شده است، اما معمولاً تعداد رباعیهایی که به سبک شهرآشوب برای شغلهای مختلف سروده شدهاند، بیشتر است و آنچه در مدح یا ذم مردم یک شهر است، غالباً قالب قصیده یا مثنوی دارد.
استاد گلچین معانی در مجموع سیوهشت شهرآشوب را در کتاب خویش به ترتیب تاریخی معرفی میکند.
اما لسانی شیرازی کیست؟
وجیهالدینعبدالله لسانی فرزند محمد مشکفروش شیرازی از شاعران نیمه نخستین سده دهم هجری و آغاز دوره صفوی است. محل تولدش شیراز بود. گویی پس از کسب دانش در شیراز، مدتی را نیز در بغداد گذراند؛ سپس به تبریز رفت و تا پایان عمر یعنی سنه 941 یا 942 هجری در آنجا ساکن شد.
بیتردید لسانی یکی از شاعران بسیار خوب قرن دهم هجری است و تذکرهنویسان این عهد از او یاد کرده و از نوآوریهایش سخن گفتهاند. قالب اصلی شعر وی غزل است، اما عمده شهرت او سرودن شهرآشوبی در قالب رباعی و معروف به مجمعالاصناف است. قصیدهای زیبا هم در ستایش امامعلی(ع) سروده که ذکر آن در تذکرهها آمده است.
در عرفاتالعاشقین چنین توصیفی از او میبینیم: «شاعری قادر، کاملبیان، با طلاقت لسان، عالیطبیعت، بامزهفکرت است. در طرز متأخرین آن نادر زمان خود تصرفات عظیمه نمود، سخن را در تازهگوییها به این طرز وی رسانیده و بعد از وی هرکس مرتبهمرتبه طرزها اختراع نمودند و الحق اقسام سخن را خصوص غزل و قصیده چنان گفته که شاید و باید.»
با وجود ستایشهای فراوان، نمیتوان قضاوت سام میرزای صفوی در تحفه سامی را درباره شعر او، بهویژه غزلیاتش نادیده گرفت. او شعر لسانی را یکدست نمیداند و از آن تعبیر به «شتر گربه» میکند و مینویسد: «شاعری متین و نکتهدان و شیرین بود. اشعار او شترگربه واقع شده، چه یک غزل او که تمام خوب باشد کم است، اما آنچه خوب است، بسیار بسیار خوب واقع شده. من با او بسیار صحبت داشتهام، شعر هم با هم خواندهایم.»
تعداد اشعار لسانی
مقدار اشعاری که لسانی سروده بسیار زیاد بوده است. استاد سعید نفیسی نوشتهاند: «اشعارش بهاندازهای بود که نمیتوانست ضبط کند و به هر شاعری که نزد او میرفت از اشعار خود میبخشید تا به تخلص خود بخواند.»
بههرحال نسخههایی که امروزه وجود دارد، حدود ششهزاروششصد بیت غزل و حدود هزاروهفتصد بیت شهرآشوب و ترکیببند و ترجیعبند و... را شامل میشود.
مجمعالاصناف لسانی رباعیاتی است با عناوین منظوم در توصیف صنعتگران و پیشهوران. گویی دو نسخه از این شهرآشوب موجود است که یکی 430 رباعی و دیگری 118 رباعی دارد. استاد گلچین معانی از نسخهای که 118 رباعی دارد، 28 رباعی نامکرر را استخراج کرده و به رباعی نسخه دیگر افزوده و آن را در کتاب شهرآشوب در شعر فارسی چاپ کرده است.
این شهرآشوب با پنج رباعی در ستایش باریتعالی آغاز میشود و با پنج رباعی در مناجات پایان مییابد.
نخستین رباعی آن چنین است:
ای نغمهسرا زبان اوصاف از تو/ وی جوهر مرآت دل صاف از تو
از نور ازل شمع شبستان مراد/ افروخته در مجمع اصناف از تو
در این شهرآشوب از انواع پیشههای مرسوم چون دلبر ساقی، مغنی، طالب علم، شاعر، کاتب، زاهد، مؤذن، منجم تا کبوترباز و مقامر سخن رفته است.
شاعر در معرفی هر پیشه، بیتی را برای عنوان شغل در بحر رمل مسدس مخبون میسراید و سپس در پنج رباعی آن شغل را معرفی میکند؛ برای مثال، کوزهگری با این بیت معرفی میشود:
صفت کوزهگر همچو نبات/ که بود کوزهای از آب حیات
شاگردان لسانی
مولانا لسانی شیرازی در شهر تبریز چند شاگرد تربیت کرده که نام سه تن از آنها به مناسبتهایی در تذکرهها ذکر شده است:
- شریفتبریزی شاگرد بیوفای لسانی که در اردبیل به مرض وبا درگذشت.
- حیدریتبریزی شاگرد باوفای لسانی که او را از شاعران دربار اکبر شمردهاند.
- مولانا خواریتبریزی که از شاعران غزلسرای دوره شاه طهماسب بوده است.
اما چرا گفته شده شریفتبریزی شاگرد بیوفای لسانی بوده است؟ شریفتبریزی به اغوای گروهی از حسودان اشعار سستی را با عنوان «سهو اللسان» گرد آورده و آن را به لسانی نسبت داده است. بسیاری از تذکرهنویسان این نسبت را نادرست دانسته و آن را ستمی به لسانی شمردهاند.
اما این عمل شریفتبریزی بیپاسخ نماند و همشاگردی او حیدریتبریزی، «سهو اللسان» او را پاسخ گفته و
«لسانالغیب» را در تعریف لسانی سروده است.
مذهب لسانی
لسانی آخرین فرد از بیستودو شاعر شیعه است که در مجالسالمؤمنین نوشته قاضی نورالله شوشتری نامش ذکر شده و به سبب تعصبی که به مذهب خود داشته، قابلذکر است.
در اینکه لسانی مذهب شیعه دوازدهامامی داشته هیچ تردیدی نیست. در آثار او نشانههای فراوانی از این اعتقاد هویداست. مانند قصیده زیبایی که در مدح امامعلی(ع) سروده است. بهغیر از این، ابیات فراوانی نیز در دیوان او وجود دارد که اعتقاد خالصانه او را به تشیع نشان میدهد:
گر بند لسانی گسلد از بندش/ ور خاک شود وجود حاجتمندش
بالله که ز مشرق دلش سر نزند/ جز مهر علی و یازده فرزندش
تمام تذکرهنویسانی که از اخلاق او سخنی گفتهاند، او را مردی درویشنهاد، فقیر و مستجابالدعوه معرفی کردند و جالب است که تاج دوازدهترک شاهی را بهعنوان اخلاص نسبت به ائمه همیشه بر سر داشته
است.
مرگ لسانی
ماجرای مرگ خودخواسته و اختیاری لسانی که هنگام حمله سلطان سلیمان عثمانی بر سجده نماز اتفاق افتاد، حکایت از اخلاص فراوان او دارد. وقتی که در مسجد جامع خبر تسخیر زودهنگام تبریز را شنود، چنین دعا کرد:
«مرا بمیران و به درگاه رحمت خود واصل گردان. این مضمون گفت و سر به سجده برد و در آن سجده جان به جانآفرین تسلیم کرد.»
به گفته صاحب عرفاتالعاشقین، آمدن لشکر روم با بردن نعش لسانی از مسجد تبریز مصادف گردید.
خواندن اشعار شاعرانی از این دست که کمتر در تاریخ ادبیات ما شناختهشده هستند، پنجرههای جدیدی از تاریخ، فرهنگ و ادب را به روی ما میگشاید. برای مثال شهرآشوب معروف لسانی ما را با جامعه و مردم زمان او بهخوبی آشنا میکند و خواندن اشعار او برای مطالعات تطبیقی بهویژه در حوزه جامعهشناسی و مردمشناسی بسیار مفید است؛ چراکه برای شناخت جامعه دوران او سندی قطعی و مفید است و امید که خواندن و بررسی و مطالعه آثار چنین شاعرانی ما را با فرهنگ و ادب غنی این مرزوبوم بیش از پیش آشنا کند.
در انتهای این برنامه، توسط غلامرضا خوشاقبال معاون فرهنگی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس از بانو انسیه هاشمیقلاتی نیز تکریم به عمل آمد.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین