[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۵۳۳
  • دوره جدید

ارثیه شوم برای دولت چهاردهم ، روزنامه شیراز نوین

ارثیه شوم 
برای دولت چهاردهم 

ارثیه رسیده به دولت چهاردهم را می‌توان یک ارثیه شوم و بدهیبت دانست؛ چراکه سرشار از بدهکاری و ناترازی در بخش‌های مختلف و بودجه‌ای است. واقعیت مطلب این است که آغشته شدن اقتصاد به سیاست، یکی از بحرانی‌ترین تبعات این تداخل غیراصولی است؛ معرکه ای که اهل علم و فن مدعو آن نیستند. 
ما باید به این نتیجه برسیم که تنها در حوزه آب، برق وگاز بی‌تدبیری نشده است یا بر این نکته تأکید کنیم که اقتصاد ایران چرا همچنان تک‌محصولی باقی مانده یا اینکه چرا دیگر صنایع بنام کشور مانند فرش، صنایع‌دستی و گردشگری زمین‌گیر شده‌اند. در واقع مجموعه‌ای از بحران‌های دارای پیش‌نویس، باعث و بانی وضعیت موجود هستند که چون موریانه بدنه اقتصادی اجتماعی ایران را خورده است. اگر نگاهی به بازار مصرف نیازهای ضروری نیز داشته باشیم، در خواهیم یافت که بحران به بخش‌های دارو و درمان نیز رسیده و اینک در خاتمه دولت سیزدهم و آغاز دولت چهاردهم برای تأمین ارز دارو و تجهیزات پزشکی دچار درماندگی شده‌ایم. این درماندگی را نمی‌توان به حساب دستاوردهای مثبت دولت‌های پیشین گذاشت؛ چراکه دولت‌های گذشته خدمتی در حوزه رفاه و تأمین اجتماعی از خود بر جای نگذاشته‌اند. 
در دولت سیزدهم تا دقیقه نود مشکل معیشتی کارگران و بازنشستگان حل و فصل نشد تا این قشر عظیم که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، سرافرازانه در انتخابات شرکت کنند. باید به این نکته اشاره نمود که دست دولت در جیب صندوق‌های رفاه اجتماعی است و این دست‌درازی باعث شده صندوق‌های رفاهی در پرداخت حقوق و نیز همسان‌سازی حقوق بازنشستگان دچار استیصال شوند و برای انجام وظایف ذاتی خود مکرراً از دولت و مجلس تقاضای اجازه و تعیین تکلیف نمایند. 
در نگاهی دیگر به برخی ناکارآمدی‌ها، آنچه باعث شد بانک‌ها در مقابل ساخت مسکن ملی واکنش منفی نشان دهند، همین بدعهدی دولت‌ها در بازپرداخت دیون خود بود. دولت‌ها هم به بانک‌ها و هم به صندوق‌های رفاهی بدهکارند و در نتیجه نه بانک‌ها و نه بیمه‌ها قادر به اجرای وظایف ذاتی خود نیستند و این حلقه‌های بدهی است که زنجیره بی‌اعتمادی را طولانی کرده است. 
حالا اما اگر دولت چهاردهم بخواهد و بتواند با یک برنامه اصولی به امور سامان دهد، کاسبان تحریم این اجازه را نمی‌دهند یا نخواهند داد؛ حتی اگر در مکان مقدس نمازجمعه شعارهای هنجارشکنانه سر دهند و منتخبان ملت را به فتنه‌گری متهم کنند. 
اصل ماجرا تعامل با جهان است و معلوم نیست چرا عده‌ای از این تعامل بین‌المللی در هراس هستند؛ گویا اگر راه‌های قانونی برای تجارت باز شود، این جماعت از خوردن نان محروم می‌شوند؛ چراکه تاکنون و با این وضعیت تورمی که به مرزهای دارو و درمان رسیده، پیوسته نان در کاسه حرام چرخانده‌اند. 
در این انزوا، جوانان بیکارند یا با حداقل دستمزد در حال کار هستند. قدرت ازدواج از جوانان سلب شده و خانواده‌ای تشکیل نمی‌شود تا جمعیتی به جمعیت کشور اضافه شود. کشور در حال پیر شدن است و این گروه همچنان بر طبل جنگ و استمرار بی‌عدالتی می‌کوبند. 
شاید برای برخی مهم نباشد که مشارکت در انتخابات برای نظام اسلامی ایران تا چه میزان مهم و حیاتی است؛ بلکه فقط به منافع خود می‌اندیشند و حاضر به تعظیم در برابر قانون نیستند. در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری، تمامی واجدان شرایط رأی دادند؛ برخی با حضور در پای صندوق‌ها و برخی با عدم حضور. اما امید به تعامل با جهان و گشایش در کار ملت باعث شد گروه‌های بیشتری از مردم در مرحله دوم انتخابات شرکت کنند که این خود دارای پیامی است بسیار پرمحتوا؛ هرچند برای جماعت دلال فرقی ندارد که حرف و درد مردم چیست؛ بلکه آنان فقط به منافع خود می‌اندیشند. 
حالا سران قوا، فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی، نمایندگان ادوار مجلس، گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، سرپرست ریاست‌جمهوری، وزیر اطلاعات و سایران به دیدار رئیس‌جمهور منتخب رفته‌اند و در مرام‌نامه ما با او بیعت کرده و هم‌عهد شده‌اند که تا رفع تمامی مشکلات در کنار هم باقی بمانند. اما گروهی همچنان در فضای سیاسی‌اجتماعی کشور دست به اقداماتی می‌زنند که به‌طور قطع هم تکراری است و هم بوی آشوب می‌دهد. امیدواریم این سهم‌خواهی‌ها و فساد از بدنه دولت دور شود و در یک اقدام جهادی دست مفسدان از بیت‌المال کوتاه گردد؛ چراکه اگر در بر همان پاشنه بچرخد، همان حداقلی‌ها نیز اعتماد خود را خواهند باخت؛ چراکه به‌طور قطع دو طرف مشعوف حُب قدرت پاسخ‌های سختی به یکدیگر خواهند داد.

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی