[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۲۳۰
  • دوره جدید

غریب‌شاهی: همیشه امیدوار بودم و صبور، روزنامه شیراز نوین

 میثم محجوبی- گروه ورزش
در 17 سالگی، یعنی زمانی که تازه آغاز راه یک ورزشکار حرفه‌ای می‌تواند باشد، از ارتفاع افتاده و قطع نخاع می‌شود. سال‌ها بعد، زمانی که یک ورزشکار حرفه‌ای ممکن است به بالاترین سطح ورزش خود رسیده باشد، او تازه با دنیای ورزش آشنا می‌شود. زمانی که هنوز گمنام است و افتخار چندانی کسب نکرده، پولاد سرد روی سینه‌اش افتاده و دنده‌هایش را خرد می‌کند. در اوج تلاش برای رسیدن بزرگ‌ترین افتخار زندگی، تصادف می‌کند و دستش به‌شدت آسیب می‌بیند. اما امروز قهرمان نامدار بزرگ‌ترین آوردگاه ورزش جهان است.
هنوز یک ماه از درخشش خیره‌کننده علی‌اکبر غریب‌شاهی در پاریس نگذشته است: 18 شهریور، در آخرین روز از هفدهمین دوره بازی‌های پارالمپیک، مسابقات وزنه‌برداری در سالن لاچاپله آرنا برگزار شد و علی‌اکبر غریب‌شاهی ملی‌پوش کشورمان در دسته ۱۰۷ کیلوگرم به مصاف رقیبانی از امارات، برزیل، مالزی، آمریکا، ژاپن، مکزیک، ازبکستان و مغولستان رفت. او در همان حرکت اول، وزنه ۲۴۷ کیلوگرمی را با موفقیت بالای سر برد و رکورد پارالمپیک را شکست! غریب‌شاهی در دومین حرکت، وزنه ۲۵۲ کیلوگرمی را درخواست داد که به‌درستی آن را مهار کرد و این رکورد تاریخی را ارتقا داد.
علی‌اکبر نتوانست حرکت سوم، یعنی وزنه 261 کیلوگرمی را بالای سر ببرد، اما با همان حرکت دوم، مقتدرانه قهرمان پارالمپیک شد.
او درباره حال و روزش پس‌از حادثه‌ای که منجر به معلولیتش شد، می‌گوید: دنیا برایم سخت و شاید تمام شده بود. هرکسی هم جای من باشد، وقتی تا دیروز سالم بوده، راه می‌رفته و همه کارهایش را به‌راحتی انجام می‌داده، امروز اتفاقی بیفتد که مجبور به ویلچرنشینی شود، ممکن است به خیلی چیزهای بدتر هم فکر کند.
پس چه‌چیزی تو را نجات داد؟ «یکی از موهبت‌های زندگی من این بود که با جانبازان ورزشکار استان فارس آشنا شدم. آن‌ها به من انگیزه و امید زیادی دادند که به ورزش قهرمانی وارد شدم. بهترین اتفاقی هم که برایم رخ داد، آشنایی با مرحوم گلبارنژاد بود. مربی بزرگ کشورمان که متأسفانه او را در پارالمپیک ریو از دست دادیم. ایشان چند سال مربی من بود و قهرمانی‌های من با هدایت بهمن گلبارنژاد آغاز شد. خوشحالم که توانستم با سختی‌های فراوان، عناوین قهرمانی زیادی کسب کرده و روح او را شاد کنم.»
غریب‌شاهی ادامه می‌دهد: مردم از دیدن ما انگیزه زیادی می‌گیرند. وقتی می‌بینند باوجود محدودیت‌های زیاد، ورزشی به این سختی را انجام می‌دهیم و نتیجه می‌گیریم، آن‌ها هم می‌فهمند که می‌توانند با امید بیشتری به زندگی ادامه دهند. این موضوع به من حس بسیارخوبی می‌دهد. همیشه دوست داشتم پهلوان باشم تا قهرمان. دوست داشتم افتاده باشم، بین مردم به مرام و مردانگی و اخلاق‌مداری معروف باشم و امیدوارم مردم از من راضی باشند.
واضح است که قهرمانی پارالمپیک برای هیچ‌کسی به‌راحتی به‌دست نمی‌آید، اما خیلی‌ها از مشکلات عجیب برخی ورزشکاران اطلاع ندارند: «در راه ورزش حرفه‌ای، اولین چیزی که خیلی آن را تحمل کردم تا به اینجا رسیدم، مشکل مالی بود. وضعیتم طوری بود که برای رفتن به محل تمرین، حتی پول بنزین نداشتم. برای خرید مکمل، مجبور شدم وام 26درصد بگیریم. یک روز در حین تمرین، وزنه روی سینه‌ام افتاد و 5 دنده‌ام شکست. مرگ را جلوی خودم دیدم. نفسم بند آمده بود. در بیمارستان هم دکتر گفت که باید 3 ماه استراحت کنم اما فردای همان روز به تمرین برگشتم. دو سال پیش‌از المپیک هم در جاده عسلویه تصادف کردم و دستم طوری آسیب دید که خیلی‌ها گفتند غریب‌شاهی تمام شد و دیگر نمی‌تواند ادامه دهد. اما امروز من رکورددار قهرمانی آسیا، رکورددار بازی‌های آسیایی، رکورددار مسابقات جهانی و رکورددار پارالمپیک هستم.»
غریب‌شاهی می‌گوید تا روزی که در ورزش حرفه‌ای حضور دارد، تمام تلاشش را می‌کند که نام ایران را بالای بالا نگه دارد: «یک نصیحت... من هیچ‌وقت امیدم را از دست ندادم. چیزی که انسان هیچ‌گاه نباید آن را از دست بدهد، همین است. صبر هم بزرگ‌ترین چیزی است که انسان دارد. اگر باوجود آن همه سختی و مشکلات، امروز در این نقطه هستم، این را بیش‌از هرچیز مدیون همین دو ویژگی هستم: امید و صبوری.»
در اوج موج ناامیدی که به افکار عمومی پمپاژ می‌شود، چنین پدیده‌ای پیش چشم ما آشکار می‌شود؛ شاید ما هم ظرفیت آن را داشته باشیم که جور دیگری به ماجرا نگاه کنیم؛ شاید هم نه...

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی