[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۳۹۷
  • دوره جدید

در جست‌وجوی خودمان ، روزنامه شیراز نوین

در جست‌وجوی خودمان 

انگار در بازی شطرنج کیش و مات شدیم. هرچند خودمان را از نوع افراد متفکر نشان دادیم و پای بازی نشستیم، اما به سرعت مهره‌های خودمان را از دست دادیم و ناباورانه کیش و مات شدیم؛ چراکه هر بخشی را موردارزیابی قرار می‌دهیم، دستاوردی جز ناترازی پیدا نمی‌کنیم.
در حوزه اقدامات توسعه‌ای، مطلبی برای گفتن نداریم. هرچند تاکنون شش برنامه توسعه پنج‌ساله را پشت سر گذاشته‌ایم، اما در ابتدای راه برنامه هفتم با مصیبت بزرگ انرژی مواجه شدیم. انرژی ازجمله زیرساخت‌های توسعه است. اگر هم بگوییم شاید در بخشی که از قلم ما افتاده، توسعه وجود داشته، اما این روند باید متوقف شده باشد؛ چراکه برق این زیرساخت اساسی، در چنبره محدودیت‌ها گرفتار شده و حالا در دولت چهاردهم به خاموشی گراییده است.
دولت چهاردهم در شرایط بسیار بدی فعالیت خود را آغاز کرده است و اگر جایی دنبال امید بگردیم، باید نزد رئیس‌جمهور رفت و پرسید این همه امید بابت چیست؟ درواقع سخنان رئیس‌جمهور پزشکیان نیز در حال تکرار شدن است. اینکه چرا بعضی در حال مقاومت در برابر برنامه هفتم توسعه هستند یا اینکه چرا به هر بخشی که سر می‌زنیم، صدای عده‌ای خاص درمی‌آید و از همه مهم‌تر آنکه این عده چه کسانی هستند؟ این‌ها همان پرسش‌هایی است که پزشکیان هم نمی‌تواند به آن‌ها پاسخ دهد!
واقعیت مطلب آن است که پس از رویدادهای خاص در کشور، مبحث استفاده از سهمیه باز شد. با باز شدن ماجرای سهمیه در کشور، شایسته‌سالاری جای خودش را به برخی سفارشات داد. هرچند ممکن است در بین برخی نیروهای سهمیه‌ای، افراد نخبه نیز حضور داشته‌اند و نمی‌توان وجود آنان را نفی کرد، اما واقعیت این است که هم سهمیه‌بندی و هم ظاهربینی افراد و نیز توصیه‌نامه‌ها کار مدیریت در کشور را به بحران کشاند؛ بحرانی که امروز شاهد آنیم.
توسعه در ایران به یک شعار بزرگ و دهان‌پرکن تبدیل شده است. در دهه‌های گذشته همین توسعه، سازندگی نام داشت که البته همان هم اتفاق نیفتاد؛ چراکه سازندگی همان توسعه و توسعه همان سازندگی است که ما از آن محروم شدیم. در برخی استان‌های کشور که پرونده فعالیت‌های عمرانی یا همان سازندگی و توسعه را ورق بزنیم، به انبوهی از پروژه‌های ناتمام و زمین‌گیر می‌رسیم که متأسفانه اولین دلیل ناکامی‌اش نبود «اراده» و دومین دلیلش نبود «اعتبار» قلمداد می‌شود. 
اما در همین حین می‌توان به ارقام اختلاس‌شده توسط آقازاده‌ها نگاهی انداخت؛ چراکه این ارقام بسیار سنگین شاید از محل اعتبارات همین طرح‌های عمرانی به دست آمده باشد؛ چون با پول‌های بلوکه‌شده در خارج نمی‌توان به لیست اختلاسگران پیوست. 
ایران در بانک‌های خارجی میلیاردها یورو پول بلوکه‌شده دارد که البته و شاید همچنان دست آقازاده‌ها از آن کوتاه باشد. اما و به هر تقدیر ملت از ثروت خود محروم شده‌اند و طعم فقر زیر دندان خیلی‌ها رفته است.
ارزش پول ملی به‌شدت سقوط کرده و تجارت با کشورهای خارجی همچنان سخت و غیرقابل‌توصیف است؛ چراکه در خبرها آمده بود تجار ایرانی برای رونق تجارت خود با کشوری مانند روسیه با کمبود یا نبود «روبل» مواجه شده‌اند. حالا دولت از میان این همه بحران باید سریعاً تکلیف روابط خارجی را روشن کند؛ چراکه نفسی برای اقتصاد باقی نمانده و این وضعیت غیرقابل‌ادامه پیش‌بینی می‌شود. 

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی