[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۳۵۴
  • دوره جدید

تداوم یکه‌تازی تورم و رشد لاک‌پشتی دستمزدها، روزنامه شیراز نوین

در شرایطی که نرخ تورم در کشور همچنان در حال یکه‌تازی است و بالا رفتن مستمر هزینه‌های معیشتی به دغدغه عموم مردم تبدیل شده است، خانواده‌هایی که طیف وسیعی از آن‌ها را بازنشستگان تشکیل می‌دهند، گفته می‌شود در سال آینده میزان حداقل حقوق دریافتی این قشر ۱۱میلیون و ۷۰۰هزار تومان و حداقل مبلغی که کارکنان دولت در سال 1404 دریافت خواهند کرد هم ۱۳میلیون تومان است. عدد و رقمی که طبق سخنان رحیم زارع، سخن‌گوی کمیسیون تلفیق بودجه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون تلفیق درباره آن تصمیم گرفته است و البته برای اجرایی شدن باید به تصویب برسد.
این در حالی بوده که گفته می‌شود، نرخ حداقلی برای سبد معیشت خانواده‌ها در شهرهای بزرگ حدود ۳۰میلیون تومان برآورد می‌شود و به طور قطع این رقم در سایر شهرها نیز با اندک کاهشی همراه خواهد بود؛ ضمن اینکه خط فقر در کشور نیز فاصله قابل‌توجهی با درآمد طیف وسیعی از افراد دارد. به این ترتیب درصد بالای از بازنشستگان و شاغلان کشور نه‌تنها امسال به رسم سال‌های اخیر با دغدغه‌های فراوانی برای گذران ساده معیشتی مواجه هستند، بلکه سال آینده نیز باید کوله‌بار بزرگ‌تری از مشکلات مالی را با خود حمل کنند. افرادی که حتی با حذف اجباری بسیاری از الزامات اساسی زندگی مانند سفر، خوراک، درمان و... باز هم به سختی ابتدای ماه را به انتهای آن می‌رسانند؛ آن هم در شرایطی که با کاهش سطح کیفی و حتی کمی مواد غذایی موردنیاز مانند لبنیات، انواع پروتئین‌ها مانند گوشت قرمز، ماهی و... سلامت خود را نیز به مخاطره انداخته‌اند. در چنین اوضاع و احوالی تورم فزاینده‌ یک‌سوم ایرانیان را به زیر خط فقر سوق داده است؛ آماری که البته چندی قبل احمد میدری، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی از آن سخن گفته است و می‌توان این‌گونه قضاوت کرد که درصد واقعی آن احتمالاً ببیش از عدد اشاره شده نیز می‌تواند باشد؛ چراکه پیش‌تر به عبارتی در سال ۱۴۰۰ هم جمعیت زیر خط فقر در کشور، ۳۰ درصد گزارش شده بود و با مروری بر آمار نرخ تورم در کشور، بالا رفتن هزینه مسکن و... در روند کند و لاک‌پشتی افزایش درآمد ایرانیان نمودارها در این زمینه ممکن است طیف بیشتری از خانواده‌ها را در بر گیرد.
در این میان اشاره به نکته دیگری نیز ضرورت دارد؛ اینکه اگر مقیاس را خط فقر جهانی قرار دهیم، درصد بسیار بالایی از مردم کشورمان در زیر این خط آن هم با فاصله‌ای قابل‌توجه قرار دارند؛ چراکه گفته می‌شود خط فقر در کشورهای در حال توسعه حدود یک‌هزار دلار است که به نرخ کنونی دلار در کشور به عبارتی محدوده قیمتی 70هزار تومانی آن، حدود 70میلیون تومان خواهد بود. حال آنکه چنین درآمد ماهانه‌ای در ایران تنها به درصد بسیار اندکی از افراد اختصاص دارد و طیف وسیعی از ایرانیان با احتساب نرخ رایج کنونی دستمزدها و حقوق حتی با در نظر گرفته حداقل حقوق در سال آینده تنها حدود 200 دلار حتی کمتر از آن ماهانه درآمد دارند. بنابراین اگر میزان دستمزد و حقوق در کشور به 5 تا 6 برابر نیز شود، همچنان تعداد زیادی از خانواده‌ها در محدوده خط فقر جهانی قرار خواهند داشت.
در این میان هرچند به نظر می‌رسد در خوش‌بینانه‌ترین حالت، می‌توان امیدوار بود با تغییر در شرایط کنونی اقتصاد کلان کشور از جمله مقوله‌های رشد اقتصادی و نرخ تورم به عنوان دو متغیری مهم و اثرگذار شاهد کمرنگ شدن دغدغه فقر مطلق در کشور باشیم، اما واقعیت این است که برای کاهش فقر ما نیازمند تدابیر و اقدامات اصولی و کارشناسی‌شده‌ای هستیم که حداقل تا به امروز مدنظر قرار نداشته است و پیامد آن نیز حال ناخوشی است که این روزها شرایط مالی بسیاری از خانواده‌های ایرانی دارد که موجب شده تا فشار مضاعفی را برای تأمین هزینه‌های زندگی متقبل شوند و هر روز از سر اجبار بخشی از الزامات اساسی زندگی‌شان را قلم بگیرند. واقعیت این است که مهم‌ترین اصل برای کاهش فشارهای مالی که مدت‌هاست ایرانیان از سر اجبار و به دلایل مختلف آن را متقبل شده‌اند، تراز کردن هزینه‌های زندگی و درآمد افراد برای برخورداری از رفاه نسبی خواهد بود؛ اصلی که مدت‌هاست به فراموشی سپرده شده و لازمه آن نیز توجه به نرخ تورم در زمان تصویب ضریب افزایش دستمزد و حقوق خواهد بود. موضوعی که به نظر می‌رسد نه‌تنها موردتوجه قرار نمی‌گیرد، بلکه در مواجهه با درخواست‌ها جهت برقرار تعادل در حوزه هزینه و معیشت براین اصل تکیه می‌شود که افزایش درآمدها خود به نرخ تورم دامن می‌زند، اما هیچ‌گاه این مقوله مدنظر قرار نمی‌گیرد که تورم و رشد سرسام‌آور هزینه‌ها نتیجه سیاست‌گذاری‌های اشتباه متولیان امر و عدم نظارت بر بازارها بوده است؛ بی‌توجهی که تداوم یکه‌تازی تورم و رشد لاک‌پشتی دستمزدها را به همراه داشته و همواره با انداختن توپ آن به زمین تحریم‌ها و دیگر دلایل از آن غفلت شده است. آنچه که تاوانش را این روزها طیف وسیعی از مردم می‌پردازند و آن چشم‌پوشی از رفاه نسبی حتی حداقلی زندگی است.

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی