[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۴۳۳
  • دوره جدید

شمع جمعیت آب شد ، روزنامه شیراز نوین

شمع جمعیت آب شد 

نگاه به چند خبر در حوزه جمعیتی و نیز اقتصادی با نگاه سیاسی به آن، ما را متوجه رخدادی سخت می‌کند که انگار جمعیت در ایران در حال نابودی است یا به عبارتی شمع جمعیت در حال آب شدن است. تست بر روی مهاجرپذیری در ایران آغاز شده؛ چراکه هم دانشجویان خارجی رشد قابل‌ملاحظه‌ای در ایران داشته‌اند و هم مهاجران افغان از رشد قابل‌توجهی به‌لحاظ جمعیتی برخوردارند. کار به جایی رسیده است که موضوع سیاسی حجاب را نیز به این گروه پناهنده خارجی گره می‌زنند که اگر بقایای زنان ایرانی بخواهند شل‌حجاب باشند، با این گروه از مهاجران طرف خواهند شد و گویا قرار است در کشور جنگ ملیتی نیز برپا کنند. 
ایران کشوری غنی است؛ اما به لحاظ برخورداری از منابع و مصارف بسیار فقیر است. ما حتی در تأمین گاز موردنیاز خانگی، صنعتی و همچنین نیروگاه‌های حرارتی درمانده‌ایم و کار به جایی رسیده که اگر گاز قطع شود، برق قطع می‌شود و اگر برق قطع شود، آب نیز قطع می‌شود و حتی قطعی برق به ترافیک نیز گره خورده است؛ چراکه چراغ‌های قرمز سبز نمی‌شوند و بخش‌های سبزمانده قرمز نمی‌شوند. 
ساختار شهری ما در ایران این‌گونه است که مسکن‌های احداث‌شده تماماً برقی است. به دلیل آنکه انشعابات آب فشار ندارند، برای طبقات بالاتر از موتورپمپ استفاده می‌شود که با برق کار می‌کند و البته پکیج‌های نصب‌شده در تمامی واحدهای مسکونی هم با گاز کار می‌کنند و هم با برق و اگر یکی از این‌ها قطع شود، باعث قطع شدن سیستم گرمایشی در منازل و نیز قطعی آب می‌شود.
به‌وضوح اقتصاد ایران دچار چالش‌های بزرگی است که غیر از تورم با نیستی هم مترادف شده است. این نیستی همان نقطه سقوط جمعیتی است. ما از طرفی با تورم روبه‌رو بودیم و حالا با نبود گاز و برق؛ در واقع کشور خاموش شده است و در این بین آن‌هایی که به عنوان مهاجرت کشور را ترک کردند، انسان‌های آینده‌نگر و پیش‌بینی‌کننده‌ای بودند؛ چراکه با این اوصاف زندگی در کشور لطف چندانی ندارد.
اشتغال محور تولید جمعیت است. جوانان شاغل با سطح درآمدهای متعارف، ازدواج می‌کنند؛ چراکه می‌توانند حداقل‌های یک زندگی مشترک را تأمین کنند. ازدواج منتهی به تولید مثل می‌شود و فرزندان یکی‌یکی از راه می‌رسند و برای آینده کشور این امید به وجود می‌آید که نسل آینده باید کشور را درست و حسابی اداره کند؛ لذا به تربیت نسل در پناه قانون اساسی توجه می‌شود و باقی قضایا.
مهم ایجاد اشتغال است که با سالم‌سازی اقتصاد و جذب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی می‌توان به اقتصاد پایدار دست یافت که البته در ایران و در چهار دهه گذشته این اتفاق نیفتاده است. اقتصاد که درست باشد، جمعیت قابل‌پیش‌بینی خواهد بود و نیازی نیست مردم برای ازدواج و اشتفال کشور خود را ترک کنند. 
این روزها که بحث فیلترینگ مطرح است، با شخصی مواجه شدیم که نظر رسانه‌های جمعی را به خود جلب نموده است. این روحانی تأثیرگذار و مخالف رفع فیلترینگ، فرزندانی دارد که در انگلیس سکونت دارند و البته در همان‌جا ازدواج و تابعیت انگلیس را دریافت کرده‌اند. او خود در کشور مانده و معتقد است باید محدودیت‌هایی را برای ایرانیان به وجود آورد؛ چراکه شاید ملت صلاحیت استفاده از اینترنت جهانی را ندارند. با این اوصاف و اخبار جدیدی که از مدیران چندملیتی به دست مردم می‌رسد، این افق را پیش روی ما می‌گشاید که حدود چند ماه می‌شود اقلیتی در مجلس به جناب ظریف پیله کرده‌اند که نباید معاون رئیس‌جمهور باشد؛ اما حالا که مجلس این همه فرصت‌سوزی کرده است، مشخص می‌شود که حتی برخی روحانیون حاضر در قدرت نیز فرزندان دو یا چندتابعیتی دارند.
با این اوصاف آن وفاقی که دائم روی آن تأکید می‌شود، گذری سخت و محال دارد؛ چراکه با این کشمکش‌ها بالاخره حوصله یک نفر سر می‌رود.

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی