[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۳۱۳
  • دوره جدید

کلاه یارانه شکستنی بود ، روزنامه شیراز نوین

«محمود احمدی نژاد» رئیس‌جمهور وقت شامگاه شنبه ۲۷ آذرماه ۱۳۸۹ در آستانه اجرایی شدن قانون هدفمندکردن یارانه‌ها در کشور، در شبکه سراسری سیمای جمهوری اسلامی ایران هدفمند کردن یارانه‌ها را بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین طرح اقتصادی کشور نامید، طرحی که حالا شکست خورده و ناکام، وبال گردن خزانه کشور شده است. 
این طرح مهر و امضای مجلس را نیز به همراه داشت و ملت فکر کردند که طرح موصوف به‌صورت کاملاً کارشناسی، بدون عیب و نقص به قانون تبدیل شده و به مرحله اجرا درآمده است. رئیس‌جمهور وقت در سخنان تلویزیونی خود با مردم گفته بود در حال حاضر معادل ۶.۵میلیون بشکه نفت و گاز در کشور تولید می‌شود که ۲میلیون و ۳۰۰هزار بشکه آن صادر و ۴میلیون و ۲۰۰هزار بشکه نفت و گاز در داخل مصرف می‌شود که با قیمت بشکه‌ای ۸۵ دلار، سالانه در داخل کشور بیش از ۱۲۰هزار میلیارد تومان انرژی مصرف می‌شود.
یکی از مواردی که دولت توانست در این برنامه سود کاملی را عاید خود و هم‌فکرانش کند، توجه به دوران تحریم‌های سیاسی‌اقتصادی بود که ملت را دچار مشکل کرده بود. درواقع دولت قادر به فروش نفت از مجاری قانونی نبود و تقاضا برای خرید نفت ایران به‌شدت کاهش یافته بود و دولت با اجرای این برنامه به گران‌فروشی داخلی انرژی دست زد. درواقع قیمت حامل‌های انرژی و سپس نان در داخل کشور افزایش یافت و موج تورم سراسر اقتصاد را فراگرفت. به‌خاطر دارم که در آن زمان بیش از 50 استاد دانشگاه به رئیس دولت نامه نوشتند و نکاتی را متذکر شدند که البته به بازنشستگی آنان منجر شد. 
پرواضح است که دولت و مجلس، دانشگاه را در تهیه و تصویب این طرح تورم‌زا مشارکت نداده بودند. حالا پس از گذشت بالغ بر یک دهه از اجرای این برنامه که قرار بود شرکت‌های برق، نفت و گاز تأمین‌کننده منابع هدفمندی یارانه‌ها باشند، خود این شرکت‌ها در چنبره فلاکت و ورشکستگی افتاده‌اند و قادر به تأمین این اعتبارات نیستند و از این جهت دولت و مجلس در زمان حال بدون حمله علنی به این طرح شکست‌خورده در عمل، در حال جمع کردن بساط آن هستند تا مرحله به مرحله گروه‌های کثیری را از دریافت آن محروم کنند. هم‌زمان با اجرای این برنامه بدون پایه، رسانه‌ها ازجمله رسانه‌ای که من در آن شاغل بودم، به بررسی ابعاد اجرای طرح در میدان پرداختند که عمده کارآفرینان و صاحبان صنایع را غافلگیر کرده بود و بسیاری از واحدهای تولیدی که با قبوض میلیونی گاز مواجه شده بودند، دست به تعدیل نیرو و خاموش کردن چراغ تولید زده بودند. 
اجرای این طرح تطابقی با به‌روزرسانی قیمت‌ها نداشت. درواقع محصولات تولیدی در شرایطی وارد بازار شده بودند که محاسبات افزایشی درحوزه تولید روی بسته‌بندی‌ها نقش نبسته بود. در ادامه چیزی به نام مالیات بر ارزش افزوده روی محصولات به چاپ رسید و پله‌پله تورم اوج گرفت و یارانه‌ها همان مبلغ ناچیز 50هزار تومان باقی ماند. 
دولت حتی به بهانه عدم کیفیت نان، قیمت را افزایش داد و مردم خیال کردند با گران شدن نان کیفیت آن افزایش خواهد یافت؛ اما چنین نشد و هر سال به بهانه‌های خاص از جمله جلوگیری از قاچاق آرد، قیمت نان را افزایش می‌دهند. حالا هرچند هر نفری که همچنان در لیست دریافت‌کننده یارانه قرار دارد مبلغ 300 یا 400هزار تومان دریافت می‌کند، اما باید به سبد معیشتی ملت در طول یک ماه نظر اندازیم و مبلغ 400هزار تومان احتمالی را موردمقایسه قرار دهیم. 
حالا به پروژه‌های توسعه‌محور و زیرساختی از قِبل اجرای برنامه هدفمندسازی یارانه‌ها، اعتباری تزریق نشد. پروژه‌های نیمه‌تمام همچنان نیمه‌تمام هستند و انگار بزرگ‌ترین ضربه همان داستان گم شدن دکل نفتی بود که دولت در آن نقش داشت. گرانی دلار در صرافی‌ها و گذر خیابانی و البته تأثیرات قیمتی بر طلا و سکه کمر ملت را شکسته و دولت همچنان برسر پرداخت یارانه‌های نقدی چانه‌زنی می‌کند. باید به این نکته نیز توجه نمود که افزایش قیمت دلار و سکه دستاورد دولت‌ها برای جبران کسری بودجه سالانه بود. با این اوصاف و در کلامی خلاصه، در این چهار دهه افرادی سکان‌دار اقتصاد ایران بودند که کارنامه درخشان و نام نیکی از خود بر جای نگذاشتند و انگار در صف یا در حاشیه اختلاس‌ها قرار داشتند. امید است خداوند رحمی فرماید و حال ملت زیر خط فقر بهتر از امروز شود.

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی