زنجیره تولید و دانشگاه ، روزنامه شیراز نوین
بارها به این مبحث اندیشه شده و بهصورت مقطعی موردتأکید قرار گرفته است که اگر صنایع با دانشگاهها پیوند داشته باشند، میتوانند حضوری بهتر و با کیفیت بیشتر در بازارهای داخلی و خارجی داشته باشند. اما واقعیت امر این است که برخورداری از این سیستم برای صنایع هزینهبر است. ما اگر بپذیریم که صاحبان صنایع باید در میدان از نیروهای دانشگاهی استفاده کنند، در دو بُعد باید به این قضیه نگاه کنیم؛ اول استفاده از اساتید دانشگاهی که اصولاً برای صاحبان صنعت گران تمام میشود و دوم بهرهگیری از نیروهای در حال تحصیل که حتماً با آزمون و خطا همراه خواهد شد و باز هم هزینههای تولید را افزایش میدهند.
از طرفی باید به این مهم نیز اشاره نمود که در بسیاری صنایع با واحدهای علمیکاربردی مواجهیم که تحصیلات ضمن خدمت را به نیروهای «یدی» یا کارمندان خود ارائه میدهند. هرچند این کار فرار رو به جلو محسوب میشود، اما بازده چندانی نیز نداشته است؛ چراکه ارتقای مدارک علمی این روزها تنها برای افزایش دستمزد موردتوجه قرار میگیرد. اگر به مباحث مطرحشده بین صاحبان صنایع و دانشگاهها نیز توجهی عمیق داشته باشیم، اجرای پژوهش برای نوآوری احتمالی یا شبیهسازی هزینهبردار است و از این جهت صنایع داخلی ما شاید از کیفیت و استانداردهای جهانی برخوردار نیستند و از طرفی پژوهش در دانشگاهها با سختی و بدون بهره از اعتبارات کافی در حال انجام است.
ارتباط دانشگاه و صنعت سالهاست که در جامعه ایران مطرح شده؛ اما واقعیت این است که این ارتباط تاکنون بهدرستی شکل نگرفته است و هنوز فاصله قابلتوجهی بین پتانسیل علمی کشور و نیازهای صنعت وجود دارد.
شاخص ارتباط صنعت و دانشگاه در بانک جهانی نشان میدهد که ایران رتبه ۱۱۷ در جهان را دارد. این رتبه بسیار پایین است؛ در حالی که بسیاری از کشورهای منطقه مانند ترکیه و عربستان، رتبههای بین ۳۰ تا ۴۰ را دارند.
بر اساس چشمانداز ۲۰ساله، ایران باید تا سال ۱۴۰۴ قطب علمی منطقه شود و همچنین ۵۰ درصد تولیدات ناخالص ملی از طریق فعالیتهای اقتصادی دانشگاهها و دانشگاهیان تأمین شود. بنابراین رسیدن به این چشمانداز در گرو ارتباط صنعت و دانشگاه است و تلاشی همهجانبه میطلبد.
اگر ارتباط صنعت و دانشگاه برقرار شود، هم صنعت و هم دانشگاه از این ارتباط بهرهمند میشوند. نخست به این دلیل که دانشگاه از یک نهاد مصرفکننده، به نهادی مولد و درآمدزا تبدیل میشود، از درآمد حاصله میتواند برای بودجههای تحقیقاتی خودش استفاده کند و تحقیقاتی در سطوح بالاتر انجام دهد.
دانشگاهها همیشه با مشکل بودجه مواجه بودهاند. بارها پیش آمده که محققان مجبور شدند از جیب خودشان هزینه کنند؛ چون دانشگاهها بودجه کافی و لازم را ندارند. درواقع با همکاری صنایع و دانشگاه حتی استادان میتوانند به دانشجو حقوق پرداخت کنند.
تحصیل در مقطع دکتری در همه کشورهای دنیا یک شغل محسوب شده و برای آن حقوقی در نظر گرفته میشود؛ اما متأسفانه در ایران اینگونه نیست. اگر دانشگاههای ایران بتوانند به دانشجویان خود حقوق پرداخت کنند، دغدغه مالی دانشجویان برطرف میشود و میتوانند با تمرکز بیشتری به تحقیقات خود بپردازند.
کسبوکارها و صنعت هم از این ارتباط بهره خواهند برد. کسبوکارها برای اینکه بتوانند در فضایی رقابتی به فعالیت خود ادامه دهند، باید به دنبال تولید محصولات یا خدمات جدید باشد؛ چون متضمن بقای آنها در یک فضای رقابتی است. بنابراین صاحبان صنایع باید از تحقیقات دانشگاهی استفاده کنند تا بتوانند کسبوکار خودشان را توسعه دهند و حضور و بقای خودشان را در بازار تضمین کنند. اگر کسب و کاری نتواند در جهان دیجیتال امروز خود را بهروزرسانی کند و خدمات نوآورانه ارائه ندهد، محکوم به نابودی است. از طرفی مهارت نداشتن فارغالتحصیلان دانشگاه، برای صنعت هزینهبردار است. البته منظور از مهارت داشتن فارغالتحصیلان این نیست که انتظار میرود فارغالتحصیلان همه فنون صنعت را آموخته باشند. اما فارغالتحصیلان امروز دانشگاهها حتی مهارتهای ساده را هم نمیدانند و بیشتر در حوزههای تئوریک فعال هستند که بعضاً در کشور ما فاصله بین تئوری و عمل در میدان بسیار است.
در این میان باید بودجهریزی کاملی نمود تا محققان ما بتوانند روی پای خود بایستند و صنایع ما بهتر بتوانند از وجود محققان و پژوهشگران بهره ببرند. این همان پیشنهاد پرداخت یارانه دولتی و بهینهسازی روند پرداخت آن است که باید دولتها به آن توجه داشته باشند که البته ندارند.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین