[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۳۷۴
  • دوره جدید

دمت‌گرم آقا کریم، روزنامه شیراز نوین

شاید در پس اصرار کریم باقری برای نبودن به‌عنوان سرمربی، ذهنیتش نسبت به خود این شغل است: یک حرفه تمام‌وقت و نه یک علاقه یا یک کار زمینه‌ای.
به گزارش ورزش سه، در نشست مطبوعاتی، آقاکریم با کاپشن سفید و خوش‌طرح پرسپولیس روبه‌روی ما نشسته بود. این سومین یا چهارمین باری بود که او را در نشست مطبوعاتی به‌عنوان سرمربی پرسپولیس از نزدیک می‌دیدیم. آدمی که اصولاً علاقه چندانی به گفت‌وگو و حرف زدن و روی آنتن بودن ندارد. اگرچه خودش هم در زمانی میزبان یک برنامه اینترنتی بود و در نقش مصاحبه‌کننده هم فرورفته بود.
او با صورت اصلاح نشده که احتمالاً به دلیل مشغله بیشترش در این مدت بود، صدایش را صاف می‌کرد تا به سؤالات خبرنگاران پاسخ بدهد. دقایقی از برد پنج گله و نفس‌گیر پرسپولیس می‌گذشت و آقاکریم بدون اینکه تغییری در چهره‌اش ایجاد بشود به صندلی تکیه داده بود.
وقتی مصاحبه شروع شد خبرنگاران به تغییرات نسبت به دوره سرمربیگری گاریدو و باز شدن زنجیر از پای پرسپولیس پرسیدند و آقاکریم هم متواضعانه به این سؤالات پاسخ داد. او همچنین با اولین سؤال موضعش را درباره سرمربیگری مشخص کرد و اعلام کرد قرار نیست صندلی سرمربیگری پرسپولیس را به نفع خود اشغال کند.
اینجا بود که احساس کردم باید حرفی بزنم و چیزی به او بگویم؛ بنابراین دستم را بالا بردم و در بین سؤال‌کنندگان قرار گرفتم. به آقاکریم گفتم: "شما بارها پیشنهاد سرمربیگری پرسپولیس را رد کردید. اما دلیل آن همچنان نامشخص است. اما شما تمامی مؤلفه‌های حضور روی نیمکت را دارید. بازیکن ملی با سابقه بالا، حضور در سطح اروپا و لژیونر شدن، سابقه طولانی‌مدت در پرسپولیس و اقبال عمومی و هواداری از سوی پرسپولیسی‌ها و از حیث مدرک مربیگری هم مدارج را طی کرده‌اید. واقعاً چرا قبول نمی‌کنید؟"
نگاهم به شماره شش سابق پرسپولیس بود، اسطوره دوست‌داشتنی فوتبال ایران و مردی که شاید کمتر فوتبالیستی توانسته در ارتفاعی که او توانسته به آن برسد، پرواز کرده است. ستاره جوان تراکتور در همان ابتدای دهه 1370 که با دو انتقال به کشاورز و پرسپولیس تمامی رکوردهای نقل‌وانتقالات را جابه‌جا کرد. آقاکریم البته پرنده‌ای بود که در قفس فوتبال ایران جانمی‌شد و بنابراین بعد از جام ملت‌های آسیا بال‌ها را گشود و راهی آلمان شد تا در تیم آرمینیا بیلفد توپ بزند. تیمی که در همان سال با دایی و کریم به دسته پایین‌تر سقوط کرد تا کریم باقری به‌همراه این تیم و در پست‌های مختلف در دسته پایین آلمان کار را ادامه بدهد.
اما در شرایطی که گفته می‌شد بایرن مونیخ به دنبال آقاکریم است، او آلمان را به مقصد انگلیس ترک کرد و بعد از آن هم کمی بی‌حوصله، با یک پرواز مستقیم لندن بارانی را به مقصد امارات ترک کرد تا در تیم النصر مدتی به میدان برود و پس از آن هم وقت بازگشت دوباره به پرسپولیس و حضور در جمع سرخ‌ها و کسب افتخارات تازه که مهم‌ترین آن‌ها به قهرمانی نوستالژیک و خاطره‌انگیزش با پرسپولیس تحت‌هدایت افشین قطبی و البته گل دیدنی‌اش در دربی بود.
در ذهنم این خاطرات را مرور می‌کردم که نوبت به پاسخ کریم باقری رسید. او اول تشکری کرد و بعد با انتخاب کلمات به‌جا به من فهماند که گول این حرف‌ها را نخواهد خورد و آنچه که در دوران فوتبالش و پرسپولیس پشت‌سر گذاشته، به معنای آن نیست که او تبدیل به یک سرمربی شده است. در واقع کریم باقری به مربیگری به چشم یک حرفه تمام‌وقت نگاه می‌کند، برخلاف بسیاری از هم‌تیمی‌هایش در تیم 98 و بعد از آن که مربیگری را به یک فعالیت روزمره در کنار سایر کارها و با پشتوانه بازیگری تقلیل دادند. آقاکریم که طی این سال‌ها به‌عنوان دستیار با مربیان مختلف مشغول بوده، قطعاً دریافت‌ها و برداشت‌های فنی خاص خود را دارد اما محدوده کاری خود را تعریف کرده و هرگز از آن فراتر نرفته و میل و اشتهایی هم به سرمربیگری نشان نداده است.
اگر این جنبه نگاه کریم باقری به حضور در پست سرمربیگری پرسپولیس موردتوجه ما قرار گیرد، بازهم باید به او آفرین گفت، اگرچه ته دلمان اغلب فکر می‌‎کنیم چه خوب است او باوجود همه این‌ها سرمربی پرسپولیس بماند و کار را به سیدجلال و خانبان و احتمالاً یکی دو نفر جدید بسپارد و از بالا همه‌چیز را زیرنظر داشته باشد. اما او تا امروز نظرش تغییر نکرده و کسی هم نتوانسته رأی او را بزند.
و چه عجیب که یک نفر به مورد علاقه‌ترین شغل و جایگاه مربیگری در فوتبال ایران، این‌قدر پشت کند. شما باید به‌ اندازه کریم باقری تقوا داشته باشید و به اندازه او دل بزرگ و آینده‌نگری و دلسوزی نسبت به تیمی که به آن علاقه دارد.
دمت گرم آقای باقری عزیز!

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی