سایه بی‌ریشه مینیمالیسم بر زندگی مردمان معاصر سنگینی می‌کند. در حالی که ایرانیان از پشتوانه تمدنی و ارزشی کهنی برخوردار هستند، بسیاری از ما چنان در مهلکه مینیمال‌ها گرفتار آمده‌ایم که به سبک زندگی‌های حداقلی رضایت می‌دهیم.
این سبک از گذران روزگار در زمره دستاوردهای شوم مدرنیته افراطی قرار می‌گیرد و می‌توان با تکیه بر سنت‌ها و اصالت‌هایی که هنوز بقایایی از آن باقی مانده، اندکی از گرداب مینیمالیسم رهایی یافت. مؤلفه‌های تجددگرایانه آن‌قدر خوش‌رنگ‌ولعاب و پرطمطراق هستند که بسیاری از مردم را شیفته خود کنند و با آسودگی، مضامین ریشه‌دار را به فراموشی بسپارند. با این وجود، نفی هریک از این سبک‌های زندگی انسان کنونی را به سوی تعالی رهنمون نخواهد ساخت. در حقیقت، بشر امروزی نیازمند تلفیقی هوشمندانه از مبانی سنت و مدرنیته است و سرکوب هریک از آن‌ها، به معنای گسترش رادیکالیسم در سبک زندگی خواهد بود.
پیروان مفاهیم سنتی، به اصالت‌هایی که در آن نهفته است استناد کرده و هواداران زندگی مدرن به وجهه التزام و کاربردی‌اش در دنیای کنونی اشاره می‌کنند. با پرهیز از عقاید افراطی هریک از آن‌ها می‌توان به این نتیجه رسید که با سرکوب عواید حاصل از سنت و مدرنیته، فقط موجبات محدودیت و بروز دشواری در زندگی روزمره را پدید می‌آوریم.
چشم‌پوشی از اندوخته معنوی گذشتگان، انسان امروز را به بشری بی‌ریشه تبدیل ساخته و مقدمات هرجایی شدن او را پدید می‌آورد. از سوی دیگر، اسباب مدرنیته مسبب راحتی زندگی انسان معاصر هستند و زندگی منهای هریک از آن‌ها، سخت و بی‌معنا و گاه ناممکن است. برقراری توازن میان قطب‌های ناهمگون، نیازمند حکم‌فرمایی اندیشه‌ای لایق در حوزه علوم انسانی است.
اعضای جوامع انسانی باید با نگاهی منطقی با مواهب و اصالت‌های نهفته در هریک از آنان آشنا شده و بر اهمیت ارزش‌های سنتی و کاربردهای مدرنیته اشراف یابند. همان‌طور که در محیط پیرامون مشاهده می‌کنیم، تکنولوژی در برهه کنونی به مثابه آب روانی مسیر خود را در میان سنگلاخ‌ها باز می‌کند و هیچ راه گریزی برای اجتناب از آن وجود ندارد.
 مردمانی که مزه تسهیلات مدرنیته را چشیده باشند، دیگر تمایلی برای استفاده از ابزارهای سنتی نداشته و درصدد کاستن از مشکلات پیرامون به وسیله ابزارهای مجازی خواهند بود. در بسیاری از جوامع، مشاغلی که به صورت سنتی اداره می‌شدند، در مسیر هجمه تسهیلات مدرنیته قرار گرفته و از زین رونق فروافتادند. این در حالی است که جامعه از برکات حذف واسطه‌گری در مقیاس عظیمی بهره‌مند شده و از منافع مالی و صرفه‌جویی‌های اقتصادی که در پس ابزارهای زندگی مدرن نهفته است، استفاده می‌کند.
شرایط زندگی در هزاره نوین، گاه ما را ناچار می‌کند در برابر هجمه گسترده مدرنیته تسلیم شده و درصدد هماهنگی با آن برآییم؛ چراکه جامعه همیشه تشنه تغییرات مثبت است و حضور مبانی مدرن و ابزارهای تکنولوژیکی را با آغوش باز می‌پذیرد. هرچند در این مسیر نباید از ارزش‌ها و سنت‌های متعالی که در جوامع کهن به یادگار مانده به‌سادگی عبور کرد. اینک سایه بی‌ریشه مینیمالیسم بر زندگی مردمان معاصر سنگینی می‌کند و برای گریز از آن، باید مسیر اعتدال را پیش گرفت.