جامعه دردمند، روزنامه شیراز نوین
جامعه دردمند
مهاجرت شهرنشینان به حاشیه شهر سرنوشت شوم بسیاری از مستأجران است. افزایش بهای کرایه خانهها بهصورت رسمی از بازار و تورم تبعیت میکند و قوانینی که برای حمایت از خانهبهدوشان به رشته تحریر درآمده، نمیتواند به صورت مؤثری آنها را زیر چتر حمایتی خود قرار دهد.
طرح مالیات بر خانههای خالی و حضور دولت در بخش ساختوساز هم کار چندانی بهصورت عملی برای حمایت از مستأجران و خانهدار شدن آنها انجام نداده و بهصورت ماهانه، شاهد افزایش نرخ اجارهبها و فشار مضاعف بر جامعه مستأجری ایران هستیم.
متأسفانه افزایش نرخ دستمزدها هم تقاربی با افزایش نرخ سرپناهها ندارد و بسیاری از مستأجران، چارهای جز کوچ سالیانه به مناطق پایینتر شهر ندارند. به همین دلیل، این بیم میرود که در مدت کوتاهی شاهد افزایش بیرویه اجاره بها بهسان ارزهای خارجی باشیم و خانهبهدوشان چارهای جز سکنیگزینی در حاشیهها نداشته باشند. متأسفانه دوری از مراکز اصلی شهر به عنوان یگانه درد مستأجران برشمرده نمیشود؛ بلکه بسیاری از این مناطق خاصیت آلودگی و مجرمپروری داشته و زنان و کودکان در معرض خطرهای زیادی قرار میگیرند. به همین دلیل، قانونگذاران باید در اسرع وقت طرحهای حمایتی از مستأجران را با فوریت دوچندانی به تصویب رسانده و قوای مجریه و قضائیه به منظور حمایت از اقشار فاقد مسکن گامهای اساسی بردارند.
یکی از راههایی که نقش عمدهای در کاهش اجارهبها دارد، بهبود وضعیت مسکن دولتی است. دولت بر این باور است که یکی از دلایل اصلی رشد لجامگسیخته نقدینگی، در سرمایهگذاری بیرویه در این پروژه فراگیر در دورههای پیشین خلاصه میشود. با این حال، پروژه مسکن دولتی با تمامی پرسشهای بیشماری که پیش رو دارد، هماکنون به مرحله اجرا و بهرهبرداری درآمده و چنانچه دولت با همراهی دستگاههای شهری بتوانند راههای دسترسی به آن را که به دلیل ارزانی زمین در مناطق دورافتاده کلانشهرها احداث شده، به وسیله رینگهای ارتباطی کوتاهتر کنند و راهکارهایی برای ارتقای کیفی آن در دستور کار قرار دهند، شاهد نتایج مثبت آن در بازار آشفته مسکن خواهیم بود.
آشفتهبازاری که بسیاری از مردم را به سمت و سوی شغلهای سوم و چهارم سوق داده و هیچ تقاربی با درآمدهای حداقلی ندارد. این مسئله سبب شده تملک مسکنهای حداقلی به آرزوی دستنیافتنی بسیاری از اقشار جامعه بدل شود و بسیای از مستأجران به کاهش شیب اجارهخانهها دل خوش کنند.
از سوی دیگر، بانکها هم کارنامه درخشانی در زمینه بحران مسکن ندارند. بوروکراسی، شرایط فرسایشی و نرخ بازپرداخت وامهای مسکن، سبب شده حمایتهای آنها نقش چندانی در خانهدار شدن مردم نداشته باشد و اقشار بیخانمان نتوانند در پناه حمایتهای شبکه بانکی، گامی مؤثر در راستای تملک مسکنهای حداقلی بردارند. شیفتگی در مظاهر مدرنیته سبب شد جامعه ایران با شتاب و چشمان کاملاً بسته از روزگاران طلایی عبور کند و در برهوت بیتدبیری گرفتار آید. به یاد داریم که در گذشتهای نه چندان دور همه افراد خانواده گرداگرد منزل پراصالت و چشمنواز پدرسالار به گذر عمر پرداخته و زیر سایه معنوی مادر خانواده، به حل مشکلات در کنار یکدیگر همت میگماشتند.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین