در ستایش فرهنگ، روزنامه شیراز نوین
در ستایش فرهنگ
تنها رسالت سرآمدان فرهنگی آفرینش نیست. دانش اکتسابی، قریحه ذاتی و ندای وجدان، آنها را مکلف میسازد در همه عرصهها به دلمشغولی مبتلا شوند و در برابر رویدادهای پیرامون، بیتفاوت نباشند.
آحاد جامعه همواره کلام سرآمدان فرهنگی را میپذیرند؛ چراکه تسلسل واژگان آنها از جاهطلبی مبراست و طیفهای مردمی به خوبی تفاوت میان اندیشههای آنها و دسیسههای منفعتطلبان را درک میکنند. در این میان، رجال عرصه فرهنگ و ادب از جایگاه ویژه ای برخوردارند. اگرچه با نگاهی سطحیمآبانه حاصل ممارستهای آنها فقط در مضامین زیباشناسی خلاصه شده و واژگان دلپذیرشان بر جان و دل مینشیند؛ اما جانمایه کلام آنها دلمشغولیهای اصلاح محیط پیرامون و معراج به مدینه فاضله را بهدنبال دارد.
مشاهیر ادبی ایران در هیچ برههای از آلام مردمی فارغ نبودهاند و حتی در زمان صدارت حاکمان جور و هجمه شنیع بیگانگان، به تهییج روح و جان مردم همت گماردهاند. چه کسی میتواند ادعا کند زبان گرانمایه پارسی در فقدان فردوسی، حافظ، سعدی، مولانا، خیام و دیگر اربابان سخن دوام یافته و به عنوان میراثی ارزشمند به نسلهای آینده انتقال مییافت. چه کسی میتواند برای تمدن دیرینه ایرانی نشانههایی گهربارتر از ادبای این سرزمین ارائه کند و ماحصل کوشش آنها را در چارچوب کلامی محصور کند. به عبارت دیگر، حتی آشفتهترین اذهان منتقدان هم یارای محدود کردن گرانمایگان ادب پارسی را در محدوده ادبی و هنری نخواهد داشت؛ چراکه بوستان و گلستان و شاهنامه از چارچوبهای زمانی و مکانی رها شدهاند و در هر برهه زمانی میتوان قیاسی برای حکایتها و حماسههای آنها در جهان پیرامون یافت.
دلمشغولی اربابان سخن پارسی نیز در نوع خود گواهی بر تمدن دیرینه ایران در حوزه ادبیات پارسی است. لسانالغیب سودای عاشقی در جان و دل دارد و در راه وصل معشوق، تا والاترین منزلگاههای عرفان عروج میکند. حکیم طوس آمیزههای رشادت، حماسه و پاکدامنی را در قالب واژگان به ابدیت پیوند میزند و گواهی بر قیام همیشگی ایرانیان در برابر ضحاکان زمانه است. سعدی بهسان حکیمی جامعهشناس، دغدغه اصلاح جامعه را در عرصه اخلاق در جان و دل میپروراند و در عرصه پند، چونان مرشدی متبحر و دلسوز، همه عمر خود را به آموزش پرداخته است. صدها سال پیش، شیخ اجل بر این حقیقت واقف شده بود که افکار عمومی برای اندرزهایی که به صورت تکلیفی و دستوری ارائه میشوند، حوصله و تمایلی ندارد. به همین دلیل، بزرگمرد ادیبان سخن پارسی به حکایتها و قصههای پرفرازونشیب روی آورد تا تأثیرگذاری پندهای گهربار خود را دوچندان کند.
سعدی را میتوان دلسوزترین شاعر پاکنهاد ایرانی مجسم کرد. بزرگمردی که به راستی در پی تکامل اخلاقی ایرانیان است و سودای رشد و نمو معنوی همشهریان و هموطنانش بر مدار اخلاق را دارد. شیوایی کلام شیخ اجل به شیوه معجزهواری به رشته تحریر درآمده است. محتوای آشکار و نهان گلستان و بوستان با گذر زمان دچار کهنگی و سرگشتگی نمیشوند؛ چراکه آفتهای روح و جان آدمی از زمان ازل تاکنون بر مدار پلشتیهایی چون حرص، آز، شهوت، ظلم، تجاوز، خودبینی، غرور، شکمبارگی و غفلت از پروردگار استوار شده و در برهههای مختلف زمانی، فقط شکل ظاهری آنان تغییر یافته است. با درک این مسئله است که شیخ اجل همه همت خود را به کار میگیرد تا نسلهای ایرانیان را به پرهیز از راههای ناصواب دعوت کند و آنها را به گسترش عدل و نیکی رهنمون سازد.
در کمال ناباوری، مؤلفههایی چون هجمه ناجوانمردانه مدرنیته و چالشهایی که بر جامعه سایه افکنده، سبب شده است از آثار جاودانه اربابان درایت غفلت کنیم و در بهترین حالت، شاهد به انزوا رفتن حماسه گرانمایه آنها در کتابخانههای گردوغبارگرفته و مهجور باشیم. اینک انگشت اتهام بیمبالاتی در عرصه فرهنگ به سوی همه ماست؛ مردم، رسانهها و مسئولان. همه ما آنچنان که شایسته است به یادآوری و بازخوانی آثار بهجامانده از فرهیختگان این مرز و بوم همت نگماشتهایم و امروزه، پندها و نصایح ارزشمند سرآمدان فرهنگ فارسی فقط در مجامع خرد فرهنگی بازخوانی میشوند و بس.
اما تنها رسالت سرآمدان فرهنگی آفرینش نیست...
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین