[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۳۷۴
  • دوره جدید

عطش سرمایه‌گذاری، روزنامه شیراز نوین

عطش سرمایه‌گذاری

شیراز تشنه سرمایه‌گذاری است، اما سرمایه‌گذاران با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو هستند؛ از تنگ‌نظری‌ها تا موانع قانونی. از بوروکراسی تا تحریم‌ها؛ از رکود اقتصادی و بازگشت سرمایه‌ای که در هاله‌ای از ابهام وجود دارد تا کشورهای خارجی که برای سرمایه‌گذاران فرش سرخ پهن می‌کنند. در این شرایط باید سرمایه‌گذاران را ارج نهاد و به استقبال مجاهدت اقتصادی آن‌ها رفت.
از سوی دیگر استان فارس در مقام خاستگاه تمدن ایرانیان دارای چشم‌اندازهای شگفت‌انگیزی است و در صورت بذل توجه به آن‌ها، می‌توان به دستاوردهای سودمندی در زمینه‌های گوناگون دست یافت. یکی از مهم‌ترین استعدادهای این استان، در زمینه گردشگری و جذب توریست تعریف شده است. قسمت عمده‌ای از نشانه‌های تمدنی ایرانیان در این استان گرد هم آمده‌اند و با گذشت هزاران سال از تخریب آن‌ها به دست سردار فرومایه مقدونی، هنوز صلابت تخت‌جمشید و پاسارگاد همچون نگینی بر تارک ایران می‌درخشد. اگرچه ما آن‌چنان که شایسته است نتوانسته‌ایم در پرتو آن‌ها به درآمدزایی مبسوط دست یافته و گردشگران جهانی را در مقیاسی عظیم و مقبول به فارس فرابخوانیم؛ اما هنوز قسمت عمده‌ای از درآمد میراث‌فرهنگی و بودجه متولیان گردشگری ایران از قبال آن‌ها تهیه می‌شود.
باید در نظر داشت صنعت گردشگری در آینده‌ای نه چندان دور به مهم‌ترین منبع درآمد کشور تبدیل خواهد شد و باید از چنین میراث‌های ارزشمندی، پاسداشتی همه‌جانبه شود. در دهه‌های گذشته عوامل فرسایشی به سردمداری باد، باران و تیغ آفتاب بر تن میراث‌های فرهنگی ایران تازیانه زده‌اند و در برهه معاصر نیز هجوم گل‌سنگ‌ها بر پیشانی ابنیه‌های گران‌بهایی نظیر تخت‌جمشید، نشان از تبلور یک فاجعه دارد. به همین دلیل متولیان میراث‌فرهنگی می‌توانند با تعاملات ایجادشده، درآمد یک یا چند سال چنین مجموعه‌هایی را صرف نگهداری آن‌ها کرده و در حفظ تمدن کهن ایرانی و منابع ارتزاق ایرانیان در سال‌های آینده مجاهدت بیشتری کنند. با مرور اخبار، درمی‌یابیم تا به حال وعده‌های زیادی مبنی بر مسقف شدن تخت‌جمشید و سایر بناهای کهن داده شده است؛ اما به هر دلیل این وعده‌ها جامه عمل نپوشیده و همچنان شاهد فرسایش آن‌ها در مسیر عوامل طبیعی و گل‌سنگ‌ها هستیم. در نظر داشته باشیم که میراث‌فرهنگی فارس به یادگارهای به‌جامانده از هزاره‌های پیشین منحصر نمی‌شود؛ بلکه در دل بافت فرسوده شیراز نیز با آثار ارزشمندی روبه‌رو هستیم که توجه و اعتنایی به آن‌ها نمی‌شود و سقف منازل چشم‌نوازی که داعیه‌دار تمدن و صلح‌دوستی ایرانیان هستند، یکی پس از دیگری فرو ریخته و به جولانگاه معتادان و بزهکاران تبدیل شده‌اند. این در حالی است که با از میان رفتن میراث‌های عظیم فرهنگی که در فارس و شیراز به امانت گذاشته شده، شاهد بروز فاجعه‌ای بزرگ در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی خواهیم بود و آیندگان، قضاوت ناخوشایندی از عملکرد ما خواهند داشت. آشکار است که درصد بسیار ناچیزی از گردشگران داخلی و خارجی برای بازدید از مراکز تجاری شیراز راهی پایتخت فرهنگی ایران می‌شوند و چنانچه در روزگاری نه چندان دور شاهد زوال و به قهقهرا رفتن مواهب پیشینیان فارس باشیم، این استان قسمت عمده‌ای از پتانسیل‌های ماندگار خود را فرومی‌بازد. با نگاهی منصفانه، درمی‌یابیم در وضعیت نامناسب اقتصادی نمی‌توان از میراث‌فرهنگی، شهرداری و سایر نهادها و دستگاه‌های ذی‌ربط انتظار داشت با اتکا به بودجه‌های عظیم در پی احیای یادگار گذشتگان برآیند، اما می‌توانند افق‌های فکری خود را گسترش داده و شرایط را برای حضور بخش خصوصی تسهیل کنند تا آن‌ها با اتکا به شم اقتصادی خود، به صنعت گردشگری وارد شوند و دستگاه‌های دولتی و نهادهای اجرایی به‌سان دیده‌بانی تیزبین و ناظرانی سخت‌گیر بر عملکرد آن‌ها نظارت کنند. تجربه نشان داده است کارنامه بخش خصوصی در زمینه فعالیت‌های اقتصادی در بخش‌های مختلف موفقیت‌آمیز بوده است و با اتکا به سرمایه‌های خرد و کلان مردم، می‌توان قدم‌های بزرگی در راستای بهره‌برداری از پتانسیل‌های فارس برداشت. فارس تشنه سرمایه‌گذاری است. 

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی