[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۳۷۴
  • دوره جدید

سرزمین دردمند، روزنامه شیراز نوین

سرزمین دردمند

اقلیم پهناور فارس تشنه اعتبار و مدیریت کارآمد است. روند توسعه فارس طی دهه‌های اخیر متوازن نبوده و هر جایی که زخم باز کرده، مرهم مقطعی بر آلام آن گذاشته‌ایم. ظرفیت‌های این دیار در کشاکش تحریم و خودتحریمی از روند رشد بازمانده و امروز با نقص‌ها و کاستی‌های بی‌شماری روبه‌رو هستیم که پرداختن به همه آن‌ها از توان یک دولت هم خارج است.
عرصه‌های ورزش را مرور کنیم؛ انبوهی از پروژه‌های کلنگ‌زنی‌شده و نیمه‌تمام وجود دارد که اتفاقاً پاره‌ای از آن‌ها به‌صورت چندباره هم افتتاح هم شده‌اند. بسیاری از مناطق استان از زیرساخت‌های ورزشی اولیه برخوردار نیستند و این در حالی است که از ورزش به عنوان سد محکمی در برابر آسیب‌های اجتماعی یاد می‌شود و یکی از دلایل اصلی شیوع اعتیاد نیز فقدان زیرساخت‌های ورزشی است. شاید ما با سطحی‌نگری ورزش را در انتهای صف توسعه قرار دادیم و نگاه فانتزی به آن داشتیم. اکنون به آمار اعتیاد و معتادان متجاهر نگاه کنیم تا به اشتباهات استراتژیکی که در زمینه گسترش زیرساخت‌های ورزشی مرتکب شدیم، پی ببریم.
به زیرساخت‌های فرهنگی که برسیم، با بیمار در حال احتضاری روبه‌رو هستیم. از کلان‌شهر شیراز به عنوان پایتخت راستین فرهنگ و هنر یاد می‌کنیم و سالن‌های سینمای نوستالژی شهر ویرانه شده‌اند. مدیریت کارآمدی(!) تصمیم گرفت سالن‌های نمایش را تبدیل به پارکینگ کند و این در حالی است که پیش‌نیازهای اولیه هم در آن‌ها رعایت نشده و حقوق شهروندان در جایی به نام پارکینگ پایمال می‌شود. البته در شهرستان‌ها با وضعیت وخیم‌تری روبه‌رو هستیم. بسیاری از شهرهای پرجمعیت استان از همان سالن‌های نمایش حداقلی و غیراستاندارد هم برخوردار نیستند. در چنین شرایطی نمی‌توان از جامعه انتظار داشت نیازهای فرهنگی خود را منکوب کند و باید نگران افزایش مخاطبان شبکه‌های آلوده معاند بود.
به رویدادهای اجتماعی برسیم. در این حوزه هم با فقر زیرساختی و تفکر به‌بن‌بست‌رسیده‌ای روبه‌رو بوده‌ایم. با غفلت از سرمایه‌های اجتماعی، عزم چندانی برای برپایی جشن‌های بزرگ در مناسبت‌های ملی و آیینی وجود نداشته است. پایتخت استان فارس از یک میدانگاه شایسته محروم است و تجمعات مردمی را در خیابان‌ها، مجتمع‌های تجاری و مسیرهای پیاده‌روی به صورت محدود برگزار می‌کنیم. حاکمیت برای نمایش پشتوانه مردمی سیل خروشان جامعه را در راهپیمایی‌ها به نمایش می‌کشد و این در حالی است که زیرساخت‌های مناسبی در شیراز و شهرستان‌ها برای این موضوع وجود ندارد.
شاید در حوزه اقتصاد با سناریوی به‌مراتب وخیم‌تری روبه‌رو باشیم. عنوان فریبنده پایتخت کشاورزی به فارس تحمیل شده و این امر زمینه‌ساز بازدارندگی استان از رشد صنعتی شده است. کشاورزی سنتی با چشمان بسته این منطقه را با ابربحران‌هایی روبه‌رو ساخته که نتیجه آن کوچ اجباری و کورکورانه است. بحران آب سبب خالی شدن روستاها از جمعیت شده است و فرونشست‌های پی‌درپی این منطقه دیرینه را تهدید می‌کند. پدیده مذموم خام‌فروشی در حوزه کشاورزی همیشه گربان‌گیر فارس بوده و بسیاری از کشت و زرع‌ها بدون در نظر گرفتن مبانی مهندسی ارزش اجرا می‌شوند. در حوزه سیاست هم برش چندانی در سطح ملی نداشته‌ایم. میزان اختصاص و جذب اعتبارات فارس با ظرفیت‌های بی‌بدیل استان همخوانی ندارد و کاهش منابع مالی به همراه مدیریتی ناکارآمد سبب توقف بسیاری از پروژه‌های عمرانی شده است. شاید برخی از چهره‌های سیاسی استان قبل از آنکه از مصالح مردم وام‌داری کنند، به منافع حزبی خود اندیشیدند و کاهش میزان مشارکت مردم در سنوات اخیر گواهی بر ناکارآمدی و عدم رضایت از عملکرد آن‌هاست. با این همه، فارس در دهه‌های اخیر رشدهای فزاینده‌ای در برخی عرصه‌ها داشته است. اما این منطقه مهم از خاورمیانه هنوز با ایدئال‌ها فاصله دوچندانی دارد که با هم‌افزایی و مدیریتی کارآمد محقق خواهد شد. حال منظور از مرور ناکامی‌ها سیاه‌نمایی نیست؛ بلکه هشدار به مدیران فعلی فارس است. با حضور یک چهره ملی در رأس سکان مدیریتی استان، امیدواریم سناریوی تحول فارس شتاب گیرد و استان در شاهراه توسعه پایدار قدم بزند. با تمسک به شعار فاخر سال می‌توانیم زمینه باززنده‌سازی پروژه‌های عمرانی را با توسل به سرمایه‌گذاری پدید آوریم و استان به جایگاهی که لایق آن است، رهسپار شود. در یک نگاه کلان‌تر، چالش‌های فزاینده‌ای که استان فارس با آن دست‌به‌گریبان است، قابل تعمیم به کشور است و امروز که ایران اسلامی در بزنگاهی سرنوشت‌ساز قرار گرفته، می‌توان به تغییرات بزرگ با حفظ اقتدار ایران امید بست. 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی