[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۳۹۰
  • دوره جدید

سعدی؛ رسانه انسانیت، روزنامه شیراز نوین


در جهانی که حقیقت گاه گم می‌شود میان تیترها و هیاهوها، سعدی با زبانی ساده و بی‌پیرایه، همچنان چراغیست در دست اندیشه‌ورزان.
اول اردیبهشت، نه فقط روز بزرگداشت یکی از ارکان ادبیات فارسی‌، بلکه فرصتی‌ است برای بازخوانی اندیشه‌ای که قرن‌هاست در تار و پود فرهنگ ما تنیده شده؛ روز سعدی، روز مردیست که کلامش از مرز زبان و زمان فراتر رفت. او نه‌تنها شاعر عشق و اخلاق بود، که خبرنگاری ژرف‌اندیش در دل روزگار خویش؛ خبر نگرفتن از رنج مردم را گناه می‌دانست و خاموشی را نوعی خیانت به انسانیت.
«بنی آدم اعضای یک پیکرند» تنها یک بیت نیست؛ بیانیه‌ای جهانیست؛ زبانی مشترک برای تمام ملت‌ها و شاید نخستین سرمقاله وجدان انسانی. در روز سعدی، ما نه‌تنها به شعر، بلکه به شعور بازمی‌گردیم. به یاد می‌آوریم که ادبیات می‌تواند فریاد باشد و گاهی آرامشی در دل طوفان‌ها.
شعر سعدی فراتر از وزن و قافیه بود و نگاهش گسترده‌تر از جغرافیای شیراز. امروز روز سعدیست؛ روز تجلیل از شاعری که سخنش آینه جان بود و قلمش زبان وجدان. در جهانی که کلمات گاهی از معنا تهی می‌شوند و اخبار بیشتر به پژواک بی‌پایان هیاهو بدل شده‌اند، سعدی هنوز با همان صدای نرم و نافذش ما را می‌خواند. او نه‌تنها شاعر بود، که ناظر اجتماعی زمانه‌ خویش؛ تحلیلگری که درد انسان را در قالب داستان، حکایت و نثر نوشت و از ریا، دروغ، ستم و غفلت پرده برداشت. 
در دورانی که جنگ‌ها، نابرابری‌ها و تبعیض‌ها چهره‌ آدمی را زخمی کرده‌اند، سعدی هنوز ما را به انسان بودن دعوت می‌کند.
سعدی قرن‌ها پیش از سازمان ملل، ارزش انسان را به‌عنوان عضوی از جامعه بشری فریاد زد. سعدی را باید دوباره خواند؛ نه فقط در کلاس‌های ادبیات، بلکه در تحریریه‌ها، در فضای رسانه، در فضای مجازی و در دل زندگی روزمره. گلستان و بوستان او تنها کتاب نیستند؛ مجموعه‌ای از ارزش‌های انسانی‌اند. از احترام به کرامت انسان گرفته تا نکوهش حرص، طمع، دروغ، نادانی و بی‌عدالتی. در این روز، لازم است از خود بپرسیم: اگر سعدی امروز زنده بود، چه می‌نوشت؟ از چه می‌گفت؟ صدای چه کسانی می‌شد؟
شاید می‌گفت: «زنهار که قلم را به بهایی مفروش، که حرمت آن بیش از زر است و رسالتش سنگین‌تر از خطابه سلاطین.»
روز سعدی، یادآور مسئولیت ماست؛ هم در نوشتن، هم در خواندن و هم در زیستن باشرافت. سعدی به ما یادآوری می‌کند که کلمه باید کار کند؛ نه اینکه فقط ادا شود. او می‌نویسد تا چیزی را تغییر دهد؛ نه فقط برای آنکه بنویسد. آنچه این شاعر قرن هفتم هجری را به چهره‌ای ماندگار در تاریخ ادبیات و اندیشه ایرانی بدل می‌کند، تنها لطافت زبان یا ظرافت طبع او نیست؛ بلکه قدرت تحلیل اجتماعی و نگاه عمیق انسانی‌ است که در آثارش موج می‌زند.
در دنیای امروز که «اطلاعات» از سر و کولمان بالا می‌رود اما «حقیقت» گم شده، باید سعدی را بازخوانی کنیم؛ اما نه فقط برای امتحان نهایی یا کنکور؛ بلکه برای بازآفرینی نگاه انسانی‌مان.
شاید وقت آن رسیده که بپرسیم: اگر سعدی امروز در یک تحریریه می‌نشست، تیتر اولش چه بود؟
به‌راستی که سعدی با بیان و کلام و نقد زمانه در همه دوران‌ها، رساترین رسانه و در واقع رسانه انسانیت است. 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی