[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۵۳۲
  • دوره جدید

فردوسی، شاهنامه و فرمانروایی ایرانی، روزنامه شیراز نوین

حکمرانی بر مدار  خرد؛
 فردوسی، شاهنامه و 
فرمانروایی ایرانی

در آستانه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، جا دارد بار دیگر از لابه‌لای بیت‌های سنگین شاهنامه، چراغی بر تارک حکمرانی امروز برافروزیم. آنچه فردوسی در شاهنامه روایت می‌کند، صرفاً حماسه‌پردازی اسطوره‌ای نیست؛ بلکه بازتابی ژرف از فهم ایرانیان از قدرت، عدالت، مشروعیت، و نسبت زمامدار با مردم است. اگر امروز در جست‌وجوی الگوی حکمرانیِ مسئولانه، عدالت‌محور و خردمندانه‌ایم، شاهنامه یکی از کهن‌ترین و نافذترین آینه‌های اندیشه سیاسی ماست.
در نگاه فردوسی، شاه خوب نه با تبار و نسب، بلکه با خرد، داد، آگاهی از سرنوشت مردم و پرهیز از استبداد شناخته می‌شود. او با ظرافتی شاعرانه اما حقیقت‌نگر، شاهان را داوری می‌کند و ازآن‌ها می‌خواهد که تکیه‌گاه رنج دیدگان باشند، نه تازیانه آنان. می‌فرماید:
به داد و دهش دل نهاده ببند / که از داد، بر تخت ماند بلند
خرد نزد فردوسی سنگ‌بنای هر حکمرانی است. در شاهنامه، هرگاه پادشاهی از خرد دور می‌افتد و به خودکامگی می‌گراید، فرّه ایزدی -که نماد مشروعیت الهی و اخلاقی قدرت است- از او گریزان می‌شود. این مفهومی ژرف و پیشرو در تاریخ اندیشه سیاسی است؛ زیرا نشان می‌دهد قدرت بدون مشروعیت، پایدار نیست و فرمانروایی بدون خرد، به تباهی می‌انجامد.
او در چهره‌هایی چون کیخسرو، سیاوش، زال و رستم، تصویر آرمانیِ فرمانروا یا پهلوان دادخواه را ترسیم می‌کند؛ شخصیت‌هایی که نه به شمشیر، که به صداقت، فرزانگی و مردم‌مداری تکیه دارند. ازآن‌سو، در چهره ضحاک، افراسیاب یا حتی برخی شاهان کیانی، نشان می‌دهد که چگونه بی‌عدالتی و خودرأیی، بنیاد تخت و تاج را سست می‌کند. 
در جهانی که حکمرانی امروز با چالش‌هایی چون فساد، تمرکز قدرت، ناکارآمدی ساختارها و فرسایش سرمایه اجتماعی مواجه است، بازخوانی شاهنامه می‌تواند الهام‌بخش یک نگاه بومی به اصلاحات حکمرانی باشد؛ نگاهی که تلفیقی از اخلاق، مشارکت عمومی، سنت عقل‌گرایی و انصاف تاریخی‌ است.
فردوسی در طول سی سال، بی‌هیاهو و بی‌حمایت، حماسه‌ای نوشت که نه برای تحسین شاهان، بلکه برای «یاد دادن راه درست فرمانروایی» بود. 
او شاهنامه را از سر درد نگاشت، نه مدح؛ تا ایرانی بماند و مردمانش سرافراشته و بافرهنگ.
امروز، بیش از هر زمان، به آن روح ایرانیِ حاکم بر شاهنامه نیازمندیم؛ روحی که فرمانروا را خادم مردم می‌داند، نه مالک آنان.

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی