برای شیرازِ جان و پاسداشت روز شعر و ادب فارسی، روزنامه شیراز نوین
برای شیرازِ جان و پاسداشت روز شعر و ادب فارسی
دکتر غلامرضا خوشاقبال- استاد ادبیات
دکتر غلامرضا خوشاقبال به بهانه روز شعر و ادب فارسی و معرفی شاعرانش به مردم عزیز؛ آنچه ما را ایرانی بهمعنای کامل کلمه امروز در تمام دنیا معرفی میکند، معرفت است که تحصیل آن در دامن علوم انسانی و بهویژه زبان و ادبیات فارسی ممکن میکند. بنابراین هرقدر برای تقویت این بنیاد ارزشمند غفلت شود، در پرورش دانایی مردم آن سرزمین سهلانگاری شده است. استاد غلامحسن یوسفی افزود:
« اصل پریشان فکری، بیگمان پریشان گویی است. ایرانی بودن از این دیدگاه مستلزم ایرانی اندیشیدن است و ایرانی فکر کردن، نتیجه معرفت به فرهنگ ایران است و به زبان فارسی اندیشیدن» ( غلامحسین یوسفی، یغما، سال 25، شماره دوم، ۱۳۵۱ : ۶۵ تا ۷۱ ) و یا به گفتهی استاد مجتبی مینوی: «زبان فارسی محکمترین رشته اتحاد ملی و رابطه قومیت ماست و ادبیات فارسی بزرگترین مایهای است که ایرانیان به دنیا دادهاند. حکمت، فلسفه، عرفان، عشق، اندوه و داستانهایی که در نظم و نثر فارسی مندرج است، ثروتی است که ما بر معارف و فرهنگ عالم افزودهایم» (مجتبی مینوی، ای زبان فارسی : ص 118) و یا به زبان پرویز ناتل خانلری: « آنچه مایه افتخار ماست، این است که هنوز هستیم و رشته ارتباط خود را با آن تاریخ کهن نگسستهایم و زیر و بالای حوادث را دیدهایم و زبونی و ناتوانی در ما راه نیافته است و هنوز هزاران رشته ما را با همان کسانی که چهارهزار سال پیش نام و نشانشان را در این سرزمین داریم، پیوند میدهد؛ یعنی ما هنوز ایرانی هستیم و همه جهان ما را به این صفت میشناسد» (ناتل خانلری، ای زبان فارسی، ص 136 ) و صادق کیا اینگونه گفته است: « زبان فارسی دارای طولانیترین تاریخ ادبی است. زبان فارسی گذشته از تاریخ طولانی ادبی درخشان، در طول روزگاران بیآنکه نقصی به خود راه بدهد، ساده و آسان شده و از این دو نظر به پایگاه عالی و بلندی رسیده که هیچ زبانی از زبانهای دنیا با او برابری نمیکند. بررسی نوشتههای باستانی ایران و ساختمان بیمانند خود زبان فارسی نشان میدهد که در روزگاران پیشین این زبان هیچگونه نیازی به عاریه گرفتن واژه ای از زبان دیگر نداشته و زبان فارسی با مایه بسیار فراوان و دستگاه عالی ساختمان خود توانسته و میتواند که هر معنی را با آسانترین واژها بیان کند» ( صادق کیا، ای زبان پارسی، ۱۳۶۳: ۱۸۵ ) و سعید نفیسی میگوید: « امروز در جهان، هیچ وسیلهای برای حفظ ملیت و وطن مؤثرتر از زبان نیست. میدانید که زبان، فکر را بازگو میکند و بهترین و آشکارترین وسیله نشان دادن فکر مشترک، زبان است.
چون نهتنها زبان معرّف فکر است، بلکه بسیاری از افکار را میآورد و کسانی که اهل زبان نیستند، آن فکر را ندارند؛ پس برای حفظ ملیت هیچ وسیلهای محکمتر از زبان نیست. زبان یگانه وسیله حفظ و بقای فکر مشترک است، در این صورت ما ایرانیان به هیچ قیمتی نباید راضی شویم ملّیتمان سست بشود یا خدای ناخواسته در خطر بیفتد. باید تمام همّ خود و مهمترین وظیفه ملی خود را حفظ زبان فارسی و توسعه و رواج آن بدانیم»
( سعید نفیسی، ای زبان پارسی، ۱۳۶۳: ۲۹۳ و ۲۹۴ ) درحقیقت ادب فارسی عصاره فرهنگ ایرانی است. زبان فارسی برای ایران و ایرانی، مانند روح در پیکر است و بیشک نقش ادبیات در زندگی مردمان پارسی زبان و گاه غیرپارسی زبانان اهمیتی خاص دارد و اگر آگاه باشیم، قطرهای از دریا در دَری است. در ایران کاربردیترین راه بروز استعدادها از گذشته تا به امروز، ادبیات فارسی بوده و است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. ادبیات فارسی و زبان فارسی مبنای مشترک همه ایرانیان برای تداوم حیات عقلی و جمعی است و هیچکس در ایران نمیتواند از زبان فارسی بینیاز باشد. زبان و ادبیات فارسی در همه زمینهها توانایی انتقال میراث گذشته را به امروز و امروز را به آینده دارد. در ادبیات فارسی بسیاری از آموزههای خوب زندگی کردن وجود دارد که میتواند انسان را به کمال رهنمون باشد. مفاهیم کلیدی در حوزههای انسانشناسی و خداشناسی در ادبیات فارسی جاری است که اگر به پیکرهی فرهنگ انسانی و ایرانی اضافه شود، نسلی عمیق خواهد ساخت. ادبیات فارسی از کمیابترین میراثهای بشر امروزه است که توانسته جای خود را در جهان امروزی باز کند. ادبیات فارسی ازجهت برآورده کردن نیازهای عمیق عاطفی، روحی و آرامش خاطر یگانه است. ادبیات مانند مادر ماست و بسیاری از ایرانیان با ادبیات، زبان و خاک آن هزاران پیوند دارند. از یاد یار مهربان رودکی تا شکوه فردوسی و قصههای خیالانگیر نظامی و شور و عرفان مولانا و موعظههای سعدی و کلام آسمانی حافظ و... همه و همه انگیزه دلدادگیها و دلبستگیهای ما ایرانیان به ادبیات فارسی است. و ادبیات زیباترین پنجره به درون انسان است. از این پنجره و از هر سو که بنگریم جغرافیای تاریخی فرهنگ وتمدن ایران جایگاهی ویژه دارد و در عالم شعر و شعور شاعری برای تمام مردمان جهان سخنی دارد و کلامی. سراسر پهنهی زیست مردمانی که با کتاب و دانش سروکار دارند و تا دوردستها و از جنوب غربی تا آنسوی مناطق غربی تمدن بینالنهرین و از جنوب شرقی تا آنسوی مناطق توران گذشته و رود سند همه جا به عطر بهار معرفت ایرانیان بوی شعر، شعور، ادبیات، فرهنگ و تمدن ایران به مشام میرسد. و شاید پر بیراه نیست که بگوییم روز شعر و ادب فارسی متعلق به یک شاعر و یا یک شهر نیست این روز، روز همهی مردمانی است که به شعر و شاعری و زبان فارسی عشق میورزند و با آن زندگی میکنند. سرزمینی همچون فارس و شیراز که از تمدن و فرهنگی بزرگ سرچشمه داشته و آبشخور معرفت آن تا به امروز زلال و نشاطآور مانده، هرگز در هر دورهای خالی از ادبیات و تمدن و فرهنگ نبوده است تا به امروز. سخن گفتن از پیشینه فرهنگی شیراز کار آسانی نیست؛ هویت فرهنگی و ادبی شیراز بهحدی در طول تاریخ مستحکم بوده است که آن را در سطح شهرهای ارزشمند جهان قرار میدهد. شیراز با قدمتی چندینهزارساله از تمدن و فرهنگ در جهان قرار دارد، اما این شهر را با شعر و شاعری و حافظ و سعدی میشناسند و در همه جا میتوان نگاه عالمانه شهر ادبی را درک کرد. شهری که مردمانش به سرودن و خواندن عجین شدهاند و روشنایی روزگارش به نور دلهای مردم شیراز که وصف ناشدنی است. اما امروز حتی باوجود امکانات و دانش در فضای مجازی، هنوز جای شرایطی بهتر برای معرفی بزرگانی چون سعدی و حافظ و دیگر شاعران و نویسندگان شهر شیراز خالی است. در شهر شیراز هر روز، روز زبان و ادب فارسی است، از دورههای اول تاریخ ادبیات این منطقه از ایران نشانههای معرفت و دانایی داشته و فرزندانی عاشق به معرفت و ادبیات را در آرامش سرزمین خود پرورانده است. عرفایی چون حلاج و ابنخفیف و روزبهان، اندیشهای عمیق را برای اهل دانش و حکمت آفریدهاند و با حکمت و معرفت و ادبیات، سرزمینی ساختهاند بهدور از آسیب دهر، تا به دستان بزرگمردان شعر جهان سعدی و حافظ بسپارند. اما کسانی مانند پور فریدون، روح عطار، منصور شیرازی، جهان ملک خاتون، کمال غیاث شیرازی، مکتبی شیرازی، شاه داعیاله، اهلی شیرازی، بابا فغانی شیرازی، لسانی شیرازی، عبدیبیگ شیرازی، عرفی شیرازی و پرتویی شیرازی، بسمل شیرازی، وصال شیرازی، قاآنی شیرازی، همای شیرازی، وقار شیرازی، داوری شیرازی، فرصتالدوله شیرازی، شعاع شیرازی، شوریده شیرازی، وصال شیرازی، حمیدی شیرازی و دیگر شاعران و نویسندگان و ادیبانی که در بیشتر تذکردهها به بیش از هزار میرسد، در زمره جغرافیای بسیار بزرگ و ارزشمند فارس و شهر شیراز بوده و همچنان هستند. جنید شیرازی دیگری میباید تا هزار مزاری دیگرگونه بسازد و گوهرهای مرصع نشان شیراز را یک به یک معرفی نماید و آیینهای تمامنما از وجود انسانیت را در مصراعهای رنگینشان متجلی گرداند. به حقیقت میتوان گفت که این شاخهای از چشمهی زلال معرفت شعر و شعور این دیار و مردمان شریف زمانه است. اینجا شیراز است، شهری که روزهایش به زبان و ادبیات فارسی، شعر و شاعری گره خورده است و همهی روزهای سالش روز شعر و ادب فارسی است و فارغ از اینکه روز سعدی و حافظ در تقویم شیرازیان چگونه میدرخشد هر روز، روز شعر و شعور است. امروز برای نسل نو میبایست زبان و ادبیات فارسی و پرچم داران آن را دوباره معرفی کرد تا با شناخت شاعران گذشته عطر خود شناسی را در شهر بگسترانیم و شمیم ادبیات و شاعری را با عشق به جوانان و نوجوانان هدیه دهیم و این رسالتی سنگین است در راه معرفت و دانش برای نسلهای بعد. بهانهی معرفی شاعران و نویسندگان دوران گذشته به نسل نو که این روزها در شهر سیمایی جذاب از آنها میبینیم راهی روشن است با شاعران، شعر و ادب فارسی و کلمات آهنگینش تا راه معرفت را به ریاضت زمان نپیمایی و مخمل رنگین ابیات تو را با خود ببرند، سبکبال و خیالانگیز و شیرازِ جان را نشانتان بدهند؛ آنهم با ادبیات که ادبیات زیباترین پنجره به درون انسان است.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین