[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۵۳۱
  • دوره جدید

اقتصاد پسانفت، روزنامه شیراز نوین

 اقتصاد پسانفت

اقتصاد نفتی محتوم به شکست است. در برهه ای نه‌چندان دور شاهد به اتمام رسیدن ذخایر نفتی خواهیم بود و طلای سیاه قابلیت درآمدزایی خود را از دست خواهد داد. از همین رو باید سیاست‌های نوینی در راستای کسب منابع نوین مالی مورد بهره برداری قرار گیرد تا کشور دچار فروپاشی اقتصادی و عواقب شوم آن نگردد.
 یکی از راه‌های ارتزاق بین‌المللی که اثرات شگفت‌انگیزی در زمینه رشد اقتصادی ایفا می‌کند به فرایند صادرات غیرنفتی باز می‌گردد. صادرات کالاهای غیرنفتی در وهله اول موجب کاهش رشد بیکاری شده و به تکاپو در آمدن چرخ‌های صنایع خرد و کلان می‌شود.
در این راستا گستره زیر مجموعه‌هایی که فعالیت آن‌ها سبب اشتغال‌زایی خواهد شد،  بسیار وسیع است. به‌طور مثال صنایع‌دستی روستایی فرصتی می‌یابند تا حاصل دسترنج خود را در بازارهای جهانی عرضه کنند و با برخورداری از عواید آن، کوچ کورکورانه‌ای به‌سمت کلان‌شهرها آغاز نشود.
همچنین صنایع کلان در صورت برخورداری از بازارهای بین‌المللی می‌توانند خط تولید خود را افزایش داده و از حجم وسیع بیکاری که در زمره آسیب‌های مولد برشمرده می‌شود، بکاهند.
یکی دیگر از برکات اقتصاد غیرنفتی به مبحث ارزآوری آن باز می‌گردد. با نگاهی به آمارهای اقتصادی درمی‌یابیم کشورهای توانمند در عرصه‌های مالی از حجم صادرات به‌مراتب بیشتری نسبت به واردات برخوردار بوده و تراز اقتصادی آن‌ها آمار و ارقام مثبتی را نشان می‌دهد. این در‌حالی است که با سرازیرشدن ارزهای جهانی به کشور شاهد تقویت پول ملی خواهیم بود و به‌دنبال آن ثبات بر بازار حکم‌فرما خواهد شد. به‌این‌‌ترتیب است که رونق اقتصاد غیرنفتی به تنهایی می‌تواند اثرات چشمگیری در کاهش بیکاری، رکود تورم، جلوگیری از مهاجرت روستائیان به کلان شهرها، تقویت واحد پول ملی و در نهایت افزایش سطح رضایت مندی عمومی داشته باشد. شایان ذکر است که در مبحث صادرات غیرنفتی باید توجه ویژه‌ای به مسئله خام‌فروشی شود. صادرات کالاهایی از این دست اگرچه در کوتاه مدت می‌تواند سودهای آلوده‌ای را به همراه داشته باشد؛ اما به‌طور حتم در آینده‌ای نه‌چندان دور اثرات بسیار زیان بارتری برای کشور به‌دنبال خواهد داشت. از این رو صاحب‌نظران اقتصادی همواره صادرکنندگان را از پدیده خام‌فروشی نفی کرده و آنها را به فروش کالاهای فرآوری شده و سود سرشاری که در پس آن‌ها نهفته است، ترغیب می‌نمایند. به همین دلیل می‌توان ادعا کرد که صادرات غیرنفتی همیشه دارای برکات اقتصادی برای کشورها نیست و باید به این مسئله با درایت مدیریتی و نگاه‌های کارشناسی محور در عرصه اقتصادی نگریست.
در آینده ای نه‌چندان دور، اقتصادهایی که بر پایه پول‌های نفتی بنیان‌گذاری شده باشند، چاره‌ای جز تغییر رویه و اتکا به منابع غیرنفتی نخواهد داشت. امروزه فروش نفت در حالی صورت می‌گیرد که قسمت عمده‌ای از آن سهم فرایند استخراج، حمل‌و‌نقل و بیمه نفت‌کش‌ها شده و سهم اندکی از آن به‌عنوان سود به بدنه اقتصادی جامعه تزریق می‌شود.
با مطالعه رفتارهای نفتی در گستره جغرافیایی جهان در می‌یابیم بسیاری از کشورهایی که دارای میادین مشترک نیستند ترجیح می‌دهند تا طلای سیاه خود را به میزان مصرف کشور استخراج کرده و برای تأمین هزینه‌های جاری به روش‌های دیگری متوسل شوند؛ به همین دلیل قبل از به اتمام رسیدن منابع طلای سیاه باید تمرین‌هایی در زمینه اتکا به منابع غیرنفتی انجام داد تا در آینده با شوک اقتصادی روبه‌رو نشویم. کاری که دولت در سال‌های اخیر با پایه‌ریزی مشوق‌های صادراتی در شرف انجام آن است؛ چراکه اقتصاد نفتی محتوم به شکست است. 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی