[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۵۳۳
  • دوره جدید

تالاب‌های فارس در آستانه مرگ، روزنامه شیراز نوین

  شیرازنوین/ گروه تحلیل و بررسی اخبار
تالاب‌های استان فارس، روزگاری پناهگاه پرندگان مهاجر و زیستگاه جانوران بی‌شمار بودند، اما امروز تبدیل به بیابان‌های مرده‌ای شده‌اند که گرد‌و‌غبار آلوده‌شان، نفس مردم را به‌شماره انداخته است. تالاب بختگان بیش از ۱۵ سال است خشک شده، پریشان نزدیک به ۱۷ سال، ارژن ۱۸ سال و مهارلو هم به تالابی آلوده و فصلی تبدیل شده که تنها به پساب‌ها و روان‌آب‌های شهری وابسته است.
بادهای بیابانی، ذرات نمک و خاک آلوده را از کف خشک این تالاب‌ها به هوا می‌برند و این گرد‌و‌غبار سمی، که روزی در آب تالاب‌ها حل می‌شد، حالا به ریه‌های انسان‌ها و حیوانات نفوذ کرده است؛ ذراتی ریز و کشنده که با خود، فلزات سنگین و مواد شیمیایی خطرناک را حمل می‌کنند. این زوال، تنها مرگ طبیعت نیست؛ هشدار جدی برای سلامت عمومی است. سوءمدیریت آب، برداشت بی‌رویه از چاه‌ها و توسعه نابخردانه کشاورزی، نقش اصلی را در خشک شدن تالاب‌ها ایفا کرده‌اند. امروز تالاب‌های فارس نه‌تنها اکوسیستم‌های نابودشده‌اند، بلکه کانون بیماری‌های صعب‌العلاج و رشد سرطان‌ها شده‌اند.
 تالاب‌های خشک‌شده، عامل افزایش بیماری‌های صعب‌العلاج و سرطان‌ها
سیروس زارع، فعال محیط‌زیست و دبیر گروه احیای تالاب کمجان، با اشاره به پیامدهای بهداشتی این فاجعه می‌گوید: «خشک شدن تالاب‌ها به کانون‌های گرد‌و‌غبار آلوده تبدیل می‌شود که ذرات آن می‌تواند به آسانی از طریق تنفس وارد بدن شود و باعث بروز بیماری‌های سخت درمان، افزایش تولد نوزادان ناقص‌الخلقه و رشد آمار سرطان‌ها شود.»
او به تجربه تلخ خشک شدن دریاچه آرال در روسیه اشاره می‌کند که تأثیرات مشابهی را به‌دنبال داشت و می‌افزاید: «متأسفانه در ایران هم همین روند به‌طور گسترده در حال تکرار است ولی آمار دقیق و شفافی از آن منتشر نمی‌شود.»
زارع هشدار می‌دهد که خشک شدن تالاب‌های فارس، مانند بختگان، پریشان و ارژن، باعث افزایش چشمگیر بیماری‌های مزمن در مناطق اطراف شده و وزارت بهداشت تاکنون در این زمینه وظیفه تحقیق و اطلاع‌رسانی خود را انجام نداده است. او این کوتاهی را «خطری ملی» می‌داند که به سلامت و زندگی مردم آسیب جدی می‌زند.
 «ورشکستگی آبی»، بحرانی فراتر از کم‌آبی
زارع با اشاره به اینکه دلیل اصلی بحران تالاب‌ها، سوءمدیریت منابع آبی است و نه‌فقط کم‌آبی طبیعی، تأکید می‌کند: «وقتی تالاب‌ها خشک می‌شوند یعنی مدیریت آب کشور شکست خورده است. ما فقط با بحران آب مواجه نیستیم، بلکه با ورشکستگی آبی روبه‌رو هستیم.»
او با لحنی جسورانه می‌گوید: «مدیران آب به‌جای برنامه‌ریزی برای حفظ منابع و توسعه پایدار، تبدیل به فروشنده آب شده‌اند و در حال نابودی سلامت سرزمین و مردم هستند. اگر مسئولان شجاعت پذیرش این شکست را نداشته باشند، نسل‌های آینده را به فنا خواهند داد.»
 از زیست‌بوم تا قبرستان طبیعی
در استان فارس تقریباً هیچ تالاب زنده‌ای باقی نمانده است. تالاب بختگان ۱۵ سال است خشک شده، پریشان ۱۷ سال است که نفس نمی‌کشد، ارژن هم ۱۸ سال است آب ندارد و تالاب مهارلو به تالابی فصلی و شدیداً آلوده تبدیل شده است. تنها تالاب کم‌جان هنوز نفس می‌کشد، اما زنده ماندنش مدیون تلاش فعالان محیط‌زیست محلی است و هیچ حمایت دولتی ندارد. زارع می‌گوید: «باوجود تلاش‌های داوطلبانه، نبود حمایت نهادی و بی‌توجهی مسئولان، آینده تالاب‌ها تاریک است.»
 هدایت معکوس آب، ضربه نهایی به تالاب بختگان
نبی‌الله مرادی، معاون محیط‌زیست طبیعی اداره کل حفاظت محیط‌زیست فارس، با بیان اینکه وضعیت آب استان بحرانی است، می‌گوید: «تالاب بختگان فقط در زمان بارش‌ها به صورت مقطعی آب دارد و به‌دلیل هدایت معکوس جریان آب، سالانه میلیون‌ها مترمکعب آب به‌جای تالاب به آبخوان‌های اطراف نفوذ می‌کند که این موضوع خشکیدگی تالاب را تشدید می‌کند.» او ادامه می‌دهد که تالاب‌های پریشان و کافتر به‌دلیل برداشت‌های بی‌رویه برای کشاورزی کاملاً خشک شده‌اند و توسعه غیرعلمی کشاورزی و چاه‌های غیرمجاز فشار را بر منابع آب افزایش داده است.
 سیاست‌های نادرست، عامل بحران زیست‌محیطی و انسانی
مرادی می‌گوید: «ایران کشوری خشک است و توسعه کشاورزی در این شرایط بدون برنامه‌ریزی دقیق، غیرمنطقی بوده است. رشد جمعیت و افزایش مصرف آب بدون جایگزین‌های اقتصادی و اشتغالی، فشار بر منابع آب را بیشتر کرده و آینده تالاب‌ها و محیط‌زیست را تهدید می‌کند.»
او اضافه می‌کند: «مشکل اصلی نبود اراده و عزم جدی در حاکمیت برای حل این بحران است و سازمان محیط‌زیست هم به‌دلیل ساختار ناکارآمد مدیریتی و فشارهای متعدد، توان کافی برای مقابله با این معضل ندارد.»
 نجات تالاب‌ها؛ نیازمند اقدام فوری و اراده ملی
زارع تأکید می‌کند: «تالاب‌ها فقط باحضور در میدان عمل و همکاری جدی دستگاه‌های مختلف و مردم احیا می‌شوند؛ جلسات اداری هیچ نتیجه‌ای نخواهد داشت.» او معتقد است که حداقل سه یا چهار تالاب مهم فارس، اگر حمایت و عزم ملی وجود داشته باشد، قابل احیا هستند. او در نهایت هشدار می‌دهد: «اگر به همین روند ادامه دهیم، نه‌تنها تالاب‌ها بلکه سرزمین ایران در دهه‌های آینده به کلی فرو خواهد ریخت و سلامت مردم بیش از پیش به خطر خواهد افتاد.» تالاب‌های فارس؛ زخم کهنه طبیعت و تهدید خاموش سلامت این تصویر دلخراش از خشک شدن تالاب‌ها و پیامدهای مخرب آن، زنگ خطری جدی است. وقتی آب تمام شود، زندگی هم به پایان می‌رسد. اما هنوز فرصت هست؛ اگر اراده‌ای ملی برای توقف این روند شکل بگیرد، شاید روزی دوباره تالاب‌ها نفس بکشند و زمین تشنه فارس، جان تازه بگیرد. 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی