[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۵۳۱
  • دوره جدید

درد حاشیه‌نشینی، روزنامه شیراز نوین

درد حاشیه‌نشینی

کلان‌شهرهای ایران هم به‌سان متروپلیس‌های دنیا، از عواقب حاشیه‌نشینی در امان نیستند. امروزه هیچ یک از شهرهای بزرگ دنیا نتوانسته‌اند حدفاصلی میان شهروندان و حاشیه‌نشینان قائل شوند و با طلوع آفتاب، جمعیت زیادی به‌دنبال یافتن لقمه نانی مشروع یا آلوده به بزهکاری، از جانب حاشیه‌ها به مرکز شهر روی می‌آورند.
با نگاهی گذرا به وضعیت زندگی حاشیه‌نشینان متروپلیس، درمی‌یابیم گذران زندگی آنان نشانی از آسودگی نداشته و با بحران‌های بی‌شماری دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند.
اعتیاد به مواد مخدر، به‌عنوان یکی از شاخصه‌های مشترک در میان آن‌ها به‌شمار می‌آید و استعمال مواد افیونی، به یگانه تفریح گروهی از حاشیه‌نشینان تبدیل شده است. از آن‌جا که اعتیاد مجرای ورود به بزهکاری است، بسامد وقوع جرم‌های خشونت‌آمیز در حاشیه شهر کم نیست و دامنه آن به مرکز نیز کشیده خواهد شد. متأسفانه در شهرک‌های حاشیه‌ای، خدمات بهداشتی و درمانی هم وضعیت مناسبی ندارد و باوجود تلاش‌های بخش دولتی و نیکوکاران بخش خصوصی، شاهد بیماری‌های مهلک در میان کودکان، بزرگسالان و کاهش سرانه سلامتی ساکنان هستیم.
در میان مردم حاشیه‌نشین، نشانی از تغذیه سالم کودکان و مجالی برای استفاده از خدمات درمانی وجود ندارد و سایه شوم فقر مادی و فرهنگی، منجر به زیر سؤال رفتن انسانیت می‌شود. وضعیت آموزشی نیز در مناطق حاشیه‌نشین چندان مناسب نیست. فقر امکانات آموزشی در این مناطق به‌شدت ملموس است و بسیاری از کودکان و نوجوانان به‌جای حاضر شدن در مدارس کپری و غیراستاندارد، ناچار به زباله‌گردی و سدجوع با دورریزهای به‌جا مانده از متروپلیس هستند.
بنابر جبر زمانه، کودکانی که در مناطق حاشیه‌ای شهر متولد می‌شوند مسئولیت تهیه مواد مخدر برای والدین معتاد را به دوش کشیده و در این میان، در معرض آزار و اذیت و حتی تعدی‌های فراوانی قرار می‌گیرند. اجاره کودکان برای تکدی‌گری در سطح شهر و فروختن دختران نابالغ در قبال مبلغی ناچیز در نقاط فقیرنشین و حاشیه‌ای، قبح خود را از دست داده و شرایط یک زندگی عادی در انتظار آن‌ها نیست.
به همین دلیل است که گروهی از مردمان خسته، حوالی متروپلیس‌ها ترجیح می‌دهند عمر خود را در زندان سپری کرده و از سرپناه و غذای مجانی استفاده کنند. انرژی بسیاری از نیروهای جوان و مستعد در بافت حاشیه‌ای کلان شهرها، به مواردی اختصاص می‌یابد که سودی برای جامعه و کشور در پی نداشته و به‌دلیل سقوط در ورطه گمراهی، به هدر می‌رود.
متأسفانه این حقیقتی ناگوار است که تجربه زندگی سالم در حاشیه کلان شهرها با دشواری امکان‌پذیر بوده و خطرهای بی‌شماری خانواده‌های ساکن در آن جا را تهدید می‌کند. به‌طور‌حتم ساماندهی این بحران در حیطه توانایی‌های یک دستگاه و یک نهاد خاص نیست؛ بلکه برای مقابله با این بحران فزاینده، باید اعتبارات مناسبی در کنار مدیریتی کارآزموده و متبحر به کار گرفته شود و به‌صورت ریشه‌ای با چنین چالش‌های بزرگی دست‌و‌پنجه نرم کرد.
به یاد داشته باشیم که اولین قدم برای حل بحران، پذیرش چالش‌ها و کاستی‌های موجود است. این یک حقیقت ناگوار است که بسیاری از کلان‌شهرهای ایران در معرض حاشیه‌نشینی گسترده و روزافزون قرار دارد و برای حل مشکلات مردم این مناطق که دامنه آن به مرکز شهر نیز کشیده می‌شود، باید اقدامات بنیادین و ریشه‌ای در دستور کار قرار گیرد.
هرچند امید می‌رود بازدید مسئولان شهری از مناطق محروم به رویدادهای مثبتی منجر شده و دغدغه‌هایی نظیر جمع‌آوری و درمان معتادان متجاهر، دفع اصولی فاضلاب‌ها، گسترش زیرساخت‌های آموزشی و بهداشتی، ایمن‌سازی بناهای فرسوده، ایجاد اشتغال، ساماندهی حیوانات ولگرد و بسیاری دیگر از این چالش‌ها شتاب گیرد. در حقیقت حضور همه نهادها و دستگاه‌های قدرتمند استانی و کشوری برای ساماندهی وضعیت زندگی حاشیه‌نشینان متروپلیس، ضروری خواهد بود. 

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی