اقتصاد پساجنگ، روزنامه شیراز نوین
سعیدرضا امیرآبادی- روزنامهنگار
اقتصاد پساجنگ
سرانجام جنگ ویرانی است. ایران در ایام جنگ 12روزه درس عبرتی به قوای متخاصم داد و در عین حال متحمل خسارتهای سنگینی شد. با گذشت نزدیک به 90 روز از جنگ 12روزه هنوز مشغول و سرگرم ترمیم خسارتهای تجاوز ناجوانمردانه دشمنان هستیم. حوزه اقتصاد از شکنندهترین جبهههایی بود که در دوران جنگ آسیب دید و هنوز پیامدهای آن امتداد دارد.
علم اقتصاد تابع قوانین تجربی و نظری است. تجربه نشان داده دوران جنگ و پساجنگ، آبستن تنشهای تورمی است. در این برهه، تولید از رمق میافتد، درآمدهای دولت سیر نزولی طی میکند، هزینهها افسار میرهاند و تمام منابع برای تأمین نیازهای اولیه کشور بسیج میشوند.
وجه مشترک دوران پساجنگ رشد نقدینگی است. از دیرباز تاکنون، سرمایههای سرگردان، بلای جان اقتصاد ایران بودهاند و این امر در دوران جنگ بیشتر از همیشه آشکار است. پولهای مردم، روزی به بازار سکه و ارز میروند و فردای دیگر عزم مسکن و خودرو را میکنند. ازسویدیگر، کوچ پولهای مردم به اینسو و آنسو، زمینهساز رشد فقر و شاخص فلاکت برای اقشار فرودست است؛ چراکه هجوم سرمایه به بازار، سبب افزایش بی رویه قیمت شده و جامعه فرودست که از امکانات حداقلی هم محرومند در این وادی قربانی میشوند.
به یاد داشته باشیم سرمایه طبقات متمول با افزایش نرخ تورم مشمول افزایش ارزش شده و این طبقه ندارها هستند که برای معیشت پایه با مشکلات متعددی روبهرو میشوند. به همین دلیل، دولت با همراهی سایر قوا موظف است بازارهای امن و مطمنی را برای سرمایههای خرد و کلان جامعه در نظر بگیرد.
اگر قرار بر سوداگری در بازار مسکن، اتومبیل، ارز، سکه و مواردی از این دست باشد، شاید آرام گرفتن سرمایههای مردم در بانکها انتخاب بهتری باشد. هرچند که کشورهای پیشرفته به سپردههای مردمی سودهای دو تا سه درصدی پرداخت کرده و ازسوی مقابل نرخ بسیار کمی را برای بازپرداخت وام در نظر میگیرند؛ اما باید شرایط اقتصادی ایران را در برهه حساس کنونی پذیرفت و آرام گرفتن تومان در گاوصندوق بانکها را بهعنوان بهترین گزینه در مقطع فعلی ارزیابی کرد. با بروز اندکی آرامش، دولت موظف است زیرساختهای تولید و صنعت را تقویت کرده و شرایطی را بهوجود آورد که سرمایههای مردمی در بستری امن به سمتوسوی رونق تولید ملی حرکت کنند.
باوجود همه این پیش فرضها و راهکارهایی که ازسوی کارشناسان برای آرامش و ثبات اقتصادی ارائه میشوند باید به یاد داشته باشیم که در کشور ما اقتصاد همیشه تابع مستقیمی از سیاست است.
برای اثبات این ماجرا دلایل زیادی وجود دارد؛ وزیر خارجه که استیضاح میشود، نرخ دلار افزایش مییابد، طرفین پای میز مذاکره که مینشینند، حباب سکه فروکش میکند و ناوهای هواپیمابر که به خلیجفارس میرسند، شاهد افزایش نرخ یورو هستیم. این واکنشهای بازار بدین معنا است که تصمیمگیرنده بازارهای اقتصادی ایران بهشدت تحتتأثیر هیجانات است و کمتر میلی به رویدادهای منطقی و عقلانی از خود نشان میدهد. بهطور حتم در یک برهه کوتاه مدت نمیتوان این زنجیره مخرب را قطع کرد و برای نزدیک شدن به شرایط آرمانی باید قدمهای کوتاه، استوار و مدبرانهای را در دستور کار قرار داد. بهیاد داشته باشیم که بهترین حالت برای اقتصاد ما بازگشت ضربتی دلار به کانالهای پیشین نیست؛ چراکه در صورت تحقق این ماجرا بسیاری از تولید کنندگان به مرزورشکستگی رسیده و بنابر تجربههای پیشین، بازار هم تمایلی به کاهش قیمت نشان نمیدهد.
به همین دلیل بهترین راهکار میتواند تزریق ثبات زیر پوست بازار باشد. با آرام گرفتن تنشهای سیاسی، دولت میتواند با دستی گشادهتر در حوزههای اقتصادی مانور دهد و زمینه کاهش موازی بهای شاخصههای مالی را پدید آورد. با اجرای این راهکار توامان، فعالان عرصه تولید و تجارت یکشبه به خاک سیاه نمینشینند و ازسویدیگر، آرزوی مردم که همانا کاهش نرخ کالاهای اساسی است با نگاهی خوشبینانه محقق خواهد شد. در شرایط کنونی، سرمایههای سرگردان بلای جان اقتصاد ایران شدهاند و باید با راهکارهایی هوشمندانه بستری مناسب را برای تجمیع آنها در نظر گرفت. این راهکارها با همافزایی دولت و ملت عملیاتی خواهند شد.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین