[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۵۳۸
  • دوره جدید

بدرود ژنرال سرخ‌‌ها، روزنامه شیراز نوین

آقای پروفسور اعلام بازنشستگی کرد. برانکو ایوانکوویچ در سن 71سالگی توانست همه جذابیت‌های مستطیل سبز را کنار گذاشته و به دنیای بازنشستگی قدم گذارد. او در اواخر دهه هفتاد با بلاژویچ دوست‌داشتنی به فوتبال ایران آمد و هیچ‌کس گمان نمی‌برد برای دهه‌های متمادی بتواند در نیمکت تیم ملی و پرسپولیس دوام بیاورد.
اما این هافبک کروات، از ضریب هوشی بالایی برخوردار بود و به‌موازات شناخت فوتبال، از تاکتیک‌ها و تکنیک‌های مدیریت حاشیه‌ها و مهار منتقدان آگاه بود. به همین دلیل، سال‌های طولانی را بر نیمکت تیم ملی ایران سپری کرد و کلامش در فدراسیون خریدار داشت. اینک به بهانه بازنشستگی برانکو ایوانکوویچ، نگاهی بر تأثیر نگرش او بر فوتبال ایران داریم.
مستطیل سبز ایران را می‌توان به دوره‌های قبل و بعد از پروفسور تقسیم کرد. تا قبل از ظهور مربیان کروات در فوتبال ایران، ما به شیوه سنتی 2-5-3 علی پروینی خو گرفته بودیم. سه مدافع قلدر در خط دفاعی، دو بال دونده راست و چپ، یک هافبک دفاعی که در نقش سوییپر ظاهر می‌شد به همراه دو هافبک نجومی که مهاجمان را تغذیه می‌کردند، شیوه بازی فوتبال ایران قبل از ورود مربیان کروات بود.
مردم ایران 2-5-3 پروینی را دوست داشتند. اگرچه تیم نتیجه‌گرا نبود، اما نگرش هجومی داشت و خوب گل می‌زد. ما در آن دوران نتوانستیم به جام جهانی برویم و در آسیا هم به عناوین دل‌چسبی دست نیافتیم؛ اما تیم ایران با شیوه هجومی مردم‌پسند بازی می‌کرد. فصل فوتبالفارسی ما با ورود مردان کروات به پایان رسید. آن‌ها اعتقادی به تاکتیک‌های سنتی نداشتند و به‌دنبال ایجاد انقلابی در عرصه مستطیل سبز ایرانی بودند.
در آن دوران، فوتبال اروپا با تاکتیک 2-4-4 بر حریفان غلبه می‌کرد. اگرچه غول‌های فوتبال در آمریکای جنوبی به این سیستم تن نمی‌دادند، اما بسیاری از تیم‌های مطرح اروپایی بر این تاکتیک اصرار داشته و توانسته بودند به افتخارات جهانی دست یابند.
مدت‌زمان زیادی سپری شد تا نگرش بازیکنان ایران از 2-5-3 پروینی با 2-4-4 اروپایی هماهنگ شود. پیستون‌های کناری تیم در بسیاری از رفت و برگشت‌ها هماهنگ نبودند و هافبک‌های وسط نمی‌توانستند مهاجمان را به‌خوبی تغذیه کنند. در خط دفاعی هم ناهماهنگی‌های بسیاری وجود داشت و در میان دو مدافع میانی، خلأهای متعددی دیده می‌شد. تغییر سبک فوتبال ایران توسط مربیان کروات، سبب شد در ابتدا شکست‌های سنگینی رقم بخورد. به همین دلیل برانکو ساختار فوتبال هجومی ایران را به دفاع چندلایه تغییر داد تا بر نیمکت تیم ملی ماندگار شود.
تیم او کم گل می‌خورد و در گل‌زنی هم موفق نبود. فشردگی خطوط هافبک و دفاعی عرصه را بر حریفان تنگ می‌کرد و در آن سوی میدان مهاجمان تنها بودند. اما شانس با ایوانکوویج یار بود و بهترین بازیکنان تاریخ تیم ملی ایران در زمان او حضور داشتند. عابدزاده یک ابَردروازه‌بان بود و دایی و عزیزی در بسیاری از بازی‌ها مثل ارتش یک‌نفره گل‌زنی می‌کردند و تیم دفاعی آقای پروفسور در نهایت به پیروزی می‌رسید.
به همین دلیل بود که سال‌های حضور بر نیمکت مربیگری تیم ملی فوتبال ایران طولانی شد و تأثیر عمیق خود را بر فوتبالفارسی گذاشت. پس از اتمام قرارداد با فدراسیون، تیم‌های بی‌شماری خواهان پروفسور بودند. او با توجه به شناخت عمیقی که از فوتبال ایران داشت، به پرسپولیس آمد و موفقیت‌هایش را تکرار کرد.
اینک با اعلام بازنشستگی برانکو، این پرسش مطرح می‌شود که تأثیر حضور او برای فوتبال ایران تا چه اندازه مثبت بود؟ شاید مرد کروات می‌توانست ساختار هجومی فوتبال ایران را حفظ کند و به‌جای دگردیسی کامل، با انجام اصلاحاتی، مستطیل سبز ما را در مسیر جهانی‌سازی قرار دهد.
در این اثنا، بیشتر از آنکه انگشت اتهام به سوی برانکو ایوانکوویچ باشد، مردان تصمیم‌ساز فدراسیون وقت باید به این پرسش پاسخ دهند که بر چه اساس فوتبال دوست‌داشتنی ایران را به تفکری تقدیم کردند که هیچ سنخیتی با ساختار تهاجمی مستطیل سبز ما نداشت؟

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی