تزاحم حقوق در خانواده، روزنامه شیراز نوین
تزاحم در لغت یعنی ایجاد مزاحمت کردن برای یکدیگر، در اصطلاح حقوقی و فقهی زمانی است که دو یا چند حق در مقام عمل مزاحم یکدیگر میشوند؛ به این صورت که اجرای آنها با یکدیگر امکان پذیر نباشد و اجرای یکی مانع اجرای بقیه شود. مثل زمانی که دو نفر در حال غرق شدن هستند و تنها یک غریق نجات وجود دارد و نمیتواند یکی از آن دو نفر را بر دیگری ترجیح دهد. اما آنچه در محیط خانه و خانواده موجب اختلاف زوجین میشود، بیش از آنکه تزاحم میان دو واجب باشد، تزاحم میان یک واجب و یک مستحب یا چند مستحب به دلایل زیر میباشد: ۱. عدم درک صحیح از تغییر شرایط در زندگی متأهلی نسبت به دوران تجرد. ۲. عدم شناخت صحیح حقوق خود و طرف مقابل. ۳. عدم تشخیص صحیح زوجین از درجه اهمیت امور و ضعف در مهارت رواداری. عدم تزاحم در خانواده و راهکارهای برخورد صحیح با آن، ظریفترین افعال و رفتار همسران در زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد و اختلافات ناشی از آن در بسیاری موارد، زوجین را روانه دادگاههای خانواده میکند. به بیان بسیار ساده، اکثر اختلافات اخلاقی و ناسازگاریهای میان زوجین ناشی از یکی از این سه علت است: 1. دختر و پسر همزمان با تن دادن به ازدواج تغییرهای لازم برای گذار از دوران مجردی به متأهلی را در رفتار و عمل خویش ایجاد نکرده اند. 2. یکی از همسران یا هر دو با حقوق و وظایف خود و شریک زندگیشان به خوبی آشنایی ندارند. 3. یکی از زوجین یا هردو به رشد منطقی و عقلی لازم برای اولویت بخشیدن به امور و اهمیت دادن به آنها نرسیده اند. با هم به مرور این سه عامل میپردازیم.
۱. عدم درک صحیح از تغییر شرایط در زندگی مشترک نسبت به دوران مجردی: با نگاهی به ویژگیهای اساسی زندگی مجردی که عدم تغییر آنها در دوران تأهل میتواند آسیب زا باشد (از منظر احساس مسئولیت و تصمیم گیری) درمییابیم که دوران مجردی صرف نظر از فرهنگ و رسوم مناطق مختلف، برای یک پسر یا دختر بالغ دنیای تصمیمگیریها و عملکردهای تکنفره است. آنچه از آن به عنوان آزادیهای مجردی یاد میشود عموماً مشمول همین تعریف است. اینکه شخص با تکیه بر عقل و منطق و علاقه و احساس خودش تصمیم میگیرد که در زندگی شخصی چگونه عمل کند، چقدر استراحت کند، چه زمانی خرید برود، چگونه دخل و خرج زندگی را تنظیم کند، میان چند خواسته متفاوت به کدام یک اولویت دهد، چه زمانی و با چه کسی به مسافرت برود و صدها عملکرد فردی دیگر. دوم نداشتن مسئولیتهای مستقیم در زندگی مجردی بیشتر آدمها و به میدان آمدن سایر اعضای خانواده از پدر و مادر و برادر و خواهر برای جبران کم کاریها و «از زیر کار در رفتن»های پسر یا دختر مجرد، ویژگی دیگری است که باید به آن توجه نمود؛ مانند: عدم تقید به نظم و ترتیب و مدیریت زمان. سومین تفاوت آن است که دنیای مجردی برای پسرها دنیای تجربههای مهیج و تحکیم رابطه با دوستان از طریق شوخی و شیطنت و اذیت است، اما برای دختران دوران تحکیم علایق دوستی با بیان جملات محبت آمیز، اهدای گل و خلاصه رفتارهای رمانتیک در حد اعلای آن است. برخی اخلاقهای نامناسب نیز در تربیت فردی یا اجتماعی پسر یا دختر وجود داشته که تا قبل از ازدواج به دلیل خوگرفتن با شرایط فرهنگی خانواده به صورت جدی مشکل ساز نشده است؛ مانند: بد دهنی، عیبجویی، توهین کردن، زورگویی و... تمام این رفتارهای دختر یا پسر در دوران تجرد به فاصله یک شب تحت عنوان «شب عروسی» باید تبدیل به رفتارهای متین و متعهدانه و مسئولانه آقا یا خانم ایکس شود که اکنون باید بتوانند با درک صحیح وضعیت زندگی مشترک تغییرات لازم را در رفتار و عملکرد خود اعمال کنند.
۲. عدم شناخت صحیح حقوق خود و طرف مقابل: تغییر رفتارهای بند یک عمدتاً با یک مانع بزرگ به نام «عادت» مواجه است، اما در بند دوم، به آیتم «ناآگاهی» به عنوان علت بروز اختلاف میپردازیم. اینکه طرفین از حقوق شرعی و قانونی خود و همسر مطلع باشند، کمک میکند تا هم در بدو ازدواج محکم و صریح شروط مورد نظر خود را اعلام یا با شروط همسر موافقت کنند و هم در ادامه مسیر میان حق و تکلیف در زندگی تعامل برقرار کنند. اینکه هر کدام از طرفین به حق همسر خویش آگاه باشند و تکالیف خود را در راستای ادای آن حق به خوبی انجام دهند، عامل دیگری است که از تنشهای نهاد خانواده تا حد زیادی میکاهد.
در خصوص این مورد توجه به این امر ضروری است که حتی در مواردی که زوجین تحصیلکرده و آگاه به حقوق خانواده هستند، گاهی عواملی همچون قدرت و فرهنگ بومی به شدت در مقابل قوانین قد علم میکنند و مانع اجرای آن میشوند، که در این خصوص نیاز به تقویت پشتوانههای اجرای قانون توسط نهاد حاکمیت به شدت محسوس و ملموس است.
۳. عدم تشخیص درجه اهمیت امور: اینکه شرع و قانون از ویژگیهای دختر و پسر برای ازدواج، بلوغ جسمانی و عقلانی را توأمان بیان نموده اند، حکایت از اهمیت رشد عقلی و قوای مُدرکه در تصمیمگیریهای زندگی مشترک دارد. بی شک اینکه یکی از زوجین نخواهد یا نتواند به خواستههای معقول و متین همسرش گردن نهد، یا در زمان اختلاف سلیقه در چند راهی تصمیمگیریها نتواند اولویت عقلی خواستهها را تشخیص دهد، عاملی است که هر روزه در بسیاری از زندگیهای متلاطم باعث شدت تنش و اختلاف میشود.
مثال واضح آن، تشخیص اولویت میان خرید و تفریح، ماندن در خانه یا کار بیرون از منزل، رفتن به مهمانی یا اضافه کاری و صدها مورد دیگر است که هر روز همسران را در مسیر انتخابهای گوناگون قرار میدهد و میتواند به رشد و تحکیم روابط در زندگی مشترک یا اختلاف و دلخوری زوجین منجر شود. ماحصل کلام در این گفتار آن است که مرد و زن در آستانه ازدواج باید هم رشد عقلی و منطقی مناسبی داشته باشند، هم آموزشهای لازم حقوقی و مهارتی ببینند و هم خویشتن را برای گذار از عادات و روحیات زمان مجردی به نیازها و ضرورتهای زندگی متأهلی آماده سازند، تا بتوانند آرامش را در زندگی مشترک تجربه کنند.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین