جهاد زنانه، روزنامه شیراز نوین
در تاریخ آمده است بعد از بعثت پیامبر(ص) زنی به نام اسماء دختر یزید (از زنان انصار) از جانب زنان مدینه، به محضر رسول خدا(ص) شرفیاب میشود؛ درحالیکه حضرت در میان یاران خود نشسته بود، عرض میکند: پدر و مادرم فدایت باد! من به عنوان نماینده زنان مدینه پیامی آوردهام و یقین دارم همه زنان دنیا در این پیام با من هماهنگ میباشند و آن اینکه: خداوند تو را برای همه مردان و زنان دنیا به حق مبعوث کرده است و ما هم به تو و به پروردگارت که تو را فرستاده، ایمانش آوردهایم.
ای پیامبر! طایفه زنان در خانههای شما مردان زندگی کرده، آزادی خود را از دست دادهایم و در اطاعت و فرمان شما هستیم، فرزندان شما را حضانت میکنیم و... و در مقابل، شما گروه مردان در بخشی از برنامههای اسلام بر ما برتری دارید؛ از آن جمله مسئله جنگ و جهاد که فضیلت زیادی دارد و ما از آن بینصیب و محروم هستیم. شما به میدان جهاد و دفاع از حریم اسلام میروید و پاداش جهادگران را به دست میآورید؛ ولی طایفه زنان از آن محروم میباشند؛ درحالیکه امور زندگی خانه را ما تأمین میکنیم، اموال شما را پاسداری و حفظ مینماییم و لباس و پوشاک شما را ما تهیه میکنیم و...
در این هنگام پیامبر اسلام(ص) رو به یاران خود کرد و فرمود: آیا سخنی بهتر از سخنان این زن درباره امور مربوط به دین تا به حال شنیدهاید؟
یاران آن حضرت پاسخ دادند: یا رسول الله(ص) ما گمان نمیکردیم که زنی مانند او، اینچنین مطالب شگفت و حقایق والا و بلند را بر زبان جاری نماید!
آنگاه پیامبر اکرم(ص) آن زن را مخاطب قرار داد و فرمود: ای زن برگرد و به همه زنان اعلام کن:
«انّ حسن تبعّل احداکنّ لزوجها، و طلبها مرضاته، و اتّباعها موافقته یَعْدل ذلک کلّه؛ خوب شوهرداری کردن هر فرد شما از شوهرتان و به دست آوردن خشنودی آنها و تبعیت از آنان، معادل و مساوی همه آن ویژگیها و برتریهایی است که برای مردان بیان کردید.»
سپس آن زن با یک دنیا خوشحالی، درحالیکه تهلیل (لااله الاالله) و تکبیر میگفت، بازگشت.
مرگ آسان است؟ نه! گذشتن از جان شیرین، یک فداکاری ویژه و هدف بزرگ و متعالی و شهامت کمنظیر میطلبد. در نگاه دینی، نام این تلاش به سمت تکامل «جهاد» است.
اما جهاد فقط مبارزه در میدان جنگ نیست؛ بزرگترین جهاد مبارزه با نفس اماره است؛ مبارزه با «منیت»ها و خواستههای دل!
اینکه منیتها چه هستند و چه تعریفی دارند موضوع حرفم نیست. اینجا میخواهم بگویم در خانواده، برای زن و مرد، «جهاد» یعنی همان «امر دشوار نیازمند فداکاری و از خودگذشتگی» و تعریف دارد:
روایت داریم که جهادِ زن «حُسنُ التَّبَعُّل» است؛ نگفته اند «حسن البعولة يا حسن البعالة»، یکی از معانی باب تفعل تکلف است؛ یعنی انسان برای کاری خود را به زحمت و مشقت بیندازد، خسته شود، ناملایمات را تحمل کند، صبوری کند، یعنی «خوب شوهرداری کردن» و جهاد مرد تلاش برای تأمین حلال مایحتاج زندگی برای خانواده «الکادُّ علی عیاله».
چرا؟ چون این دو کار دقیقاً با منیتهایمان سر و کار دارد: «من» از صبح تا شب زحمت میکشم برای درآمد حلال، من نیازهای خانه را تأمین میکنم، من قسط و قبض پرداخت میکنم، من حاصل زحمتم را در اختیار همسر و فرزند میگذارم، من به خواستههای آقای خانه سر فرو میآورم، من از حق جسم و روح خودم چشمپوشی میکنم تا همسرم راضی باشد، من عصبانیت و خشم او را فرومینشانم، من، من، من... اصلاً چرا من؟
اینجاست که «جهاد» معنا مییابد. جهاد اهدای جان شیرین است. تا هدف متکامل نباشد، کسی حاضر به این فداکاری بزرگ نمیشود. هدف ما از زندگی مشترک چیست؟
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین