خالق جهانهای آزرده و ارواح ناآرام، روزنامه شیراز نوین
دانته آلیگیری در سال ۱۲۶۵ در شهر فلورانس ایتالیا به دنیا آمد؛ فلورانس یکی از جمهوریهای متعدد ایتالیا و دارای استقلال بود و از نظر اقتصادی آباد و مرفه مینمود اما مانند بسیاری از اینگونه شهرها اسیر اختلافات داخلی فراوان بود؛ گوئلفیها (هواخواهان پاپ و آزادی ایتالیا از نفوذ آلمان که دانته نیز به آنان تعلق داشت) و گیبلینیها (طرفداران امپراتوری مقدس روم و ژرمن) این شهر را میدان زورآزمایی سیاسی خود یافتند (شاید توضیح این نکته بیجا نباشد که اینگونه زورآزماییها هنگامی معنادار میشود که آن را بر زمینهی تاریخی آن ببینیم). در این زمان که متعلق به قرونوسطای متأخر است و جنگهای صلیبی رو به پایان خود دارد، ایتالیا در تلاش بود تا از ذیل نفوذ ژرمنها بدر آید. تقابل پاپ و پادشاهان در اروپا بااینکه به یکدست نشدن قدرت کمک فراوانی نمود و در نهایت در خدمت باروری فرهنگی سیاسی اروپا قرار گرفت، اما در مقاطعی به پراکندگی آن نیز سرعت داد، این پراکندگی در ایتالیای قرن سیزدهم بیشتر از جاهای دیگر بود. حکومتهای خودمختار کوچک فراوانی وجود داشت که از لحاظ فرهنگی پیشرفته بودند (مانند یونان عصر کلاسیک)؛ در این حوزهها اختلافات داخلی فراوان و دسیسههای سیاسی بیشماری وجود داشت که در کمدی الهی دانته نمود بسیاری دارد.
از نکات بسیار قابل توجه زندگی دانته عشق افسانهای (و بعضاً الهی) وی در دوران کودکی به دختری زیباروی به نام بئاتریس بود که تأثیر زیروروکنندهای بر او گذاشت. ستایش دانته از بئاتریس در آثارش، مخصوصاً در زندگانی نو و نقشی که بئاتریس بهعنوان سمبل فیض و راهنمایی الهی در بخش بهشت کمدی الهی دارد کمنظیر است؛ دانته در ستایشهای خود از بئاتریس گاه وی را تا حد الوهیت ارتقا میدهد؛ و بدینگونه دانته پا به قلمرو عشق نهاد، اما معشوقه در بیستوچهارسالگی به طور نابهنگام مرد ولی نقشی که بر جان دانته گذاشت حیرتانگیز است؛ بئاتریس نماد و مظهر حق و نمایندهی لطف الهی در کمدی الهی است و در عالیترین طبقهی بهشت جای دارد. دانته در سیسالگی وارد فعالیتهای سیاسی شد و چندی سفیر فلورانس در دیگر بلاد بود، اما نطقهای آتشینش علیه پاپ بونیفاتسیوی هشتم منشأ تمام بدبختیهای بعدی وی شد.
پس از فعل و انفعالات سیاسی در فلورانس که منجر به تصفیهی دامنهداری شد، عدهی زیادی قربانی شدند و تعداد زیادی تبعید؛ معروفترین تبعیدی این حوادث دانته بود که تا آخر عمر آواره شد و خانوادهی خود را ندید (بهجز دو تن از فرزندانش در اواخر عمر!). دانته ۲۰ سال را در تبعید گذرانید؛ خود دانته در این باره میگوید: نمیدانی نان دیگری چه تلخ است، نمیدانی چه سخت است که آدم از پلکان دیگری بالا رود و پایین آید!
دانته در ۵۲ سالگی درگذشت، این است آخرین کلام او: کاش در خانهی خودم مرده بودم.
کمدی الهی بیتردید بزرگترین اثر ادبی ایتالیا و بزرگترین محصول ادبی قرونوسطی است، دامنهی شهرت آن هیچگاه رو به نقصان نگذاشته است. دانته با این اثر، زبان ایتالیایی را پیریزی کرده است؛ پیش از دانته مردم هر ایالت به لهجهای خاص سخن میگفتند که اختلافات فراوانی با هم داشت. گرچه زبان لاتین زبان علمی این دوره است، اما مردم عادی ایتالیا از آن استفاده نمیکردند، گویی خود مردم ایتالیا در انتظار چنین زبانی بودند و جالب اینکه احتمال میرفت زبان پروونسال جنوب فرانسه چنین نقشی را ایفا کند و به زبان رسمی تبدیل شود، اما پس از آنکه دانته، کمدی الهی را به زبان توسکانی سرود این زبان بیهیچ تردیدی زبان رسمی ایتالیا شد.
دانته خود نام کمدی بر اثرش نهاد، اما پس از وی در حدود سه قرن بعد صفت الهی بدان افزوده شد؛ شاید بدین دلیل که این اثر با عالم آسمانی ارتباط دارد و دارای زیبایی الهی است. عنوان کمدی بدین منظور به این اثر نهاده شد که آن را از تراژدی که مختص خواص است و ترانه که سبکی عامیانه دارد متمایز کند، کمدی برای دانته (و قرونوسطی) یعنی اثری با سبک متوسط یا چیزی بین تراژدی و ترانه، نه شور و نه بینمک!
نکتهای که به اشاره از آن میگذریم سبک استادانهی دانته در داستانپردازی و تصویرسازی است که هنوز رشکبرانگیز است. تأثیر مستقیم دانته بر بوکاچیوی معروف که همعصر و از نخستین شارحان وی بود امری است که شهرت جهانی دارد و پژوهشهای بیشماری را به خود اختصاص داده است.
نکتهی تأملبرانگیز دیگر، اروپامداری دانته است، علیرغم آنکه بدون تردید وی متأثر از اندیشههای شرقیاسلامی بوده است. بهطورکلی اندیشهی سفر به دنیای دیگر بههیچوجه آفریدهی دانته نیست؛ مثلاً در حماسهی اُدیسهی هومر، گذر اولیس به دنیای ارواح نیز اتفاق میافتد. در کتاب مقدس نیز اشارهای به سفر پولس قدیس به بهشت و دوزخ میشود، مسیح نیز پس از رستاخیز به دوزخ میرود و ارواح عدهای از بزرگان اسرائیل را از آنجا خارج میکند.
از همهی اینها گذشته، شباهت حیرانکننده و معنادار کمدی الهی به ارداویرافنامه است بهطوریکه علاوه بر ایده، ساختار و عناصر، حتی بعضاً ریزهکاریهای این دو اثر شباهت چشمگیری با هم دارد و علیرغم آنکه سندی مبنی بر اطلاع دانته از این اثر در دست نیست، اما بعید است که دانته از این اثر که ۱۰۰۰ سال از آن فاصلهی زمانی دارد اطلاعی نداشته باشد.
دانته چندی در شهر لوکا (Lucca) مقیم بود ولی آخرین منزل سفر بیست سالهاش و معروفترینشان شهر راوِنا (Ravenna) بود. دانته در این شهر تا سال ۱۳۲۱ میهمان کان گرانده دِلا اسکالا بود و این فرد کسی است که کمدی الهی را دانته به او اهدا کرده است.
در تابستان این سال وی را کنت دا پولنتا، زمامدار شهر، به عنوان سفیر فوقالعاده به یک مأموریت خارجی فرستاد. در بازگشت از این مأموریت وی دچار تب ناگهانی شدید شد و این تب در شب ۱۴ سبتامبر ۱۳۲۱ میلادی او را به کام مرگ کشید. در این هنگام ۵۶ سال داشت.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین