از بازیکنان باید توقعات معقول و منطقی داشته باشیم؛ اگر از زوایای مختلف به زمین بازی نگاه کنیم، می‌بینیم همانند کتابی است که دانش و سواد بازی در آن نهفته است و بازیکنانی در این پروسه موفق‌ترند که دانش یا سواد بازی کردن(knowledge of the game) داشته باشند.
همه دروس(تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها) در زمین بازی اتفاق می‌افتد و این بازیکنان هستند که تفکرات مربیان را در زمین پیاده می‌کنند. پس اگر تکنیک‌ها و تاکتیک‌های مرتبط با هر سیستم و شیوه‌های بازی را به صورت یک پکیج یا بسته فوتبالی طراحی تمرین و سازمان‌دهی نکنیم و در تمرینات به صورت اجرا در نیاوریم، نباید انتظار آن را داشته باشیم که بازیکنان در شرایط سخت و بازی تحت فشار در زمین مسابقه، وظایف‌شان را به درستی و بدون نقص انجام دهند، چون بازیکنان به علت عدم آموزش صحیح تکنیک‌های پایه به سطح آمادگی و مهارت نرسیده‌اند. برای مثال 95 درصد بازیکنان فوتبال پایه در اجرای پرتاب اوت دستی ناتوانند یا در پاس و دریافت(کنترل توپ) دچار چالش و سر در گمی شده و توپ را به سادگی به حریف واگذار می‌کنند.
تنها 5 درصد بازیکنان فوتبال هستند که یا خوب آموزش دیده‌اند، یا توانایی‌های ویژه دارند و یا به استانداردها نزدیکترند. ضعف تکنیکی و تاکتیکی ندارند و با برنامه‌های اصولی بر روی متابولیسم توسعه انرژی، توسعه توان هوازی و بی‌هوازی آنها به خوبی کار شده است.
اوج سال‌های طلایی یادگیری، به علت عدم آموزش صحیح تکنیک‌های پایه در چرخه تولید بازیکن خلل وارد کرده و او نمی‌تواند بر تاکتیک‌ها، سیستم‌ها و شیوه‌های بازی اشراف کامل داشته باشد. این دست بازیکنان، به بازیکنانی مبدل می‌شوند که فردی، پستی و تخصصی در انجام شرح وظایف درون سیستم، درشت‌حرکت‌ها، سیستم جزئی و همچنین ریزحرکت‌ها ناتوانند و رفته‌رفته از چرخه فوتبال خارج می‌شوند.
پس باید واقع‌بینانه به این موضوع نگاه و سؤال کنیم که آیا در فوتبال پایه، آموزش به خوبی صورت گرفته است؟ با بازیکنان چه تمریناتی را کار کرده‌ایم؟ کاربرد استفاده از تمرین در چه مناطقی از زمین بازی و نحوه اجرای آن در شرایط مسابقه و در جریان بازی را آموزش داده‌ایم؟
چون 90 در صد تمرینات، تقلید تمرین بوده و مربیان اکثراً سعی می‌کنند با کپی‌برداری از تمرینات روز دنیا بر روی مواردی تمرین و تمرکز کنند که دوست دارند(و نه بر روی آیتم‌هایی که ضعف دارند!) پس تا زمانی که به بازیکنان آموزش‌های در شأن یک بازی فوتبال را نداده‌اید و آنها خود به دنبال anticipation (پیش بینی)، imagination(ابتکار، تصور و خیال) و warness(آگاهی) هستند، توقع معجزه و خلق شگفتی را نداشته باشید.