خواب سنگین سینمای ملی، در آشفتهبازار هنری، روزنامه شیراز نوین
گروه هنر- محسن دانش با گذشت 4روز از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر فارس و نزدیک شدن به میانههای این رویداد بزرگ هنری، هنوز به نظر میرسد فیلمهای خوبی در سینمای کشور تولید نمیشود. سوژههای تکراری، فیلمنامههای ضعیف، بازیهای یکنواخت و بازاری و دکوپاژهای کم دقت، بیشترین مشکل آثار تولیدی سینمای ملی است. این روزها که چهره شیراز سینمایی شده و مردم یادشان آمده به سینما هم بروند، چقدر خوب است یک سال تولید هنر هفتم در کشور را به رشته نقد بکشند و همه تقصیرها را به گردن مردم نیاندازند.
به ضرب دلار
با وجود این فیلمهای بی سر و ته تکراری که هیچ مطابقتی با دنیای واقعی مردم و نیازهای اجتماعیشان ندارد، چگونه میتوانیم انتظار رونق سینماها را در سال آتی داشته باشیم.
سینمای بیمار این روزها، در حالت کما به سر میبرد و نمیتواند روی پاهایش بایستد. سینمای رنجور و زخمخورده از بیکفایتیهای مدیریتهای هنری این اواخر دست یاری به سوی دلسوزان هنر هفتم بلند کرده، بلکه یک نفر به یاری اش بشتابد.
جادوی تصویری که روزگاری آیینه زندگی مردم کوچه و بازار بود، حالا در پی معرفی بچههای پولدار بی استعدادی است که به ضرب دلار، یک شبه بازیگر میشوند و حاضر نیستند در شعاع یک کیلومتریشان، کسی دور و برشان بپلکد.
عوامل ماورایی و مالیخولیایی
حالا در بزرگترین رقابت سینمایی کشور که بخشی از فیلمها را در جشنواره شانزدهم شاهد هستیم، مسابقه فیلمسازی بازاری به اوج رسیده و متأسفانه به جز تعداد معدودی از سینماگران، خبری از آثار فاخر به چشم نمیخورد.
به راستی این سینما به کجا میرود؟ تا کی باید به خودمان دروغ بگوییم و علت کاهش مخاطبان سینما را به عوامل ماورایی و مالیخولیایی نسبت دهیم؟ مگر همین مردم نیستند که وقتی یک فیلم خوب ساخته میشود، جلو گیشههای سینماها ساعتها در صف میایستند و برای دلشان حرمت قائل میشوند.
آیا زمان رو کردن واقعیتها فرا نرسیده است؟ مشکل سخت افزاری تالارهای نمایش فیلم بخشی از داستان است؛ اما یادمان نرود تا زمانی که اثر قوی ساخته نشود، هیچ تماشاگری حاضر به هزینه کردن و وقت گذاشتن برای این هنر نیست.
سالنهای خالی
تماشاگر حرفهای، فیلم حرفهای میخواهد و بازسازی به ظاهر رنگ و لعاب دار چند سالن فرسوده و تجهیزات پخش، دردی را از او دوا نمیکند.
از سوی دیگر سینماداران نمیتوانند با این روند ساخت فیلم، سرمایه هایشان را برگردانند و به تدریج سالنهای خالی، دامنگیرشان میشود و بقیه قصه را هم که خودتان بهتر میدانید. کم کم کاربری سینماها عوض میشود و...
اکنون در مسئله تنوع ژانرهای سینمایی مشکلات بسیاری پیرامون این هنر وجود دارد و بیشتر تولیدها در حد یکی دو گونه متداول سینمای دنیاست که بی تردید، همان هم به شکل حرفهای کار نمیشود.
فاصله مردم با سینماها
متأسفانه سینما دارد روز به روز از مردم بیشتر فاصله میگیرد و ما دلمان را خوش کرده ایم به چند روز برپایی جشنواره سینمایی که تعداد مناسبی از مردم را سرگرم تماشای فیلمها میبینیم!
کاملاً طبیعی است که در زمان برپایی جشنوارههای سینمایی تعداد زیادی از تماشاگران سینما را در سالنهای پخش ببینیم؛ اما نکته اینجاست: آیا در طی سال، مردم به همین اندازه از سینما رفتن استقبال میکنند؟ و اصولاً چرا فاصله مردم با سینماها پر نمیشود؟ کجای داستان خوب روایت نشده است؟
اگر زمانی مسئولان سینمایی کشور بتوانند پاسخ مناسبی به این پرسشهای به ظاهر ساده ولی مهم بدهند، میتوانیم به آینده امیدوار باشیم.
سینمای فانتزی با بازیگران یکشبه
کشور عزیز ما ایران، سینمای فانتزی با بازیگران یک شبه نمیخواهد. این مهد هنرمندان، دنبال سینمای ملی به معنی واقعی و علمی است؛ سینمایی که بتواند در سبد فرهنگی خانوارها جا خوش کند و هیچ خانوادهای در پایان یک هفته کاری، خودش را بی نیاز از دیدن فیلم نداند.
سینمای ملی، هوای تازه میخواهد و آدمهایی که از سر اتفاق گذرشان به مراکز تصمیم گیریهای هنری نیفتاده باشد؛ این سینما بسیار شریف است و به کارکردهایش عشق میورزد.
هنر هفتم کشور نیاز به آدمهایی دارد که بتوانند چرخه اقتصادی مناسبی را برایش رقم بزنند و آن را در بخش خصوصی سر و سامان دهند.
آسیبشناسی علمی
هنرمندانی دلسوز با عمری تجربه کاری و علمی که نگاهشان به این هنر مظلوم فرا مدیریتی است و مردم را تافته جدابافتهای از ساختارهای هنری مرسوم و متداول نمیدانند.
سینمای ملی، نیاز به شوک الکتریکی دارد تا دوباره به یادش بیاید که زندگی میتواند ادامه داشته باشد؛ حتی پس از رفتن به کما. کاش روزی متولیان هنر کشور برای دستیابی به این نوع سینمای فاخر و مردم پذیر، برنامهریزی مناسبی انجام دهند و دِین خودشان را به هنر هفتم این آب و خاک هنرمندپرور، به خوبی ادا کنند.
کاش پس از برگزاری جشنوارههای سینمایی، آسیب شناسی علمی صورت بگیرد تا مجبور به تکرار ضعفهایمان در دورههای بعد نباشیم. کاش این اتفاق زودتر شکل بگیرد.
نگاهی به حواشی جشنواره شانزدهم فیلم فجر فارس
توزیع نامناسب بلیتهای جشنواره
بازار هنری شانزدهمین جشنواره فیلم فجر فارس، اندک اندک گرمتر میشود و روزها سینمایی شیراز، داغتر. این روزها استقبال مردم از جشنواره بهتر شده، اما مشکلات خرید بلیت و حضور در سالن ها همچنان وجود دارد.
مخاطبان هنر هفتم از وضعیت توزیع بلیتهای جشنواره راضی نیستند و زیاد گلایه میکنند. آنها خواستار روند شتاب بخشی کار هستند و دوست ندارند برای تهیه بلیت همه وقتشان را صرف کنند.
سهم اندک سینماگران شیرازی
متأسفانه حضور برخی از سینماگران شیرازی در پشت درهای سالنهای پخش هم معضلی جدید شده که اصلاً زیبنده جشنواره شانزدهم نیست. به هر حال سینماگران خوب دیارمان باید در این رویداد هنری سهمی داشته باشند و انتظاری خلاف عرف هم نیست.
حضور این عزیزان در جشنواره، غنیمتی است که منجر به نقد آثار و رفع برخی از کاستیهای مرسوم جشنوارهای میشود.
کیفیت پخش فیلمها
به گواه مخاطبان جشنواره شانزدهم، کیفیت پخش فیلمها نسبت به سال پیش بهتر شده و کمتر شاهد قطعی یا کاهش ناگهانی کیفیت پخش در اکرانها هستیم؛ اما هنوز تا دستیابی به جایگاههای استاندارد و حرفهای، فاصله داریم.
در واقع مؤلفه پخش کیفی فیلم تأثیر زیادی بر نگاه تماشاگران سینما و برداشتهای سینمایی آنها در طی برپایی جشنواره دارد که نباید به سادگی از کنارش عبور کنیم.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین