اطلاعات کلی خبر
عنوان خبر :
معلولان و مشکلات نخنما
متن کامل خبر
مشکلات معلولان در بحث تردد آنان در جامعه همچنان به قوت خود باقی است. ما یک روز جهانی برای معلولان نامگذاری کردیم که هر سال در همان روز به بحثهای کلیشهای میپردازیم و با چند سخنرانی، سروته داستان را هم میآوریم، غافل از آنکه ورودی بسیاری اماکن عمومی برای معلولان مناسبسازی نشده و حتی تردد آنان در برخی خیابانها و اماکن گردشگری با مشکلات بسیاری روبروست.
اخیراً رئیس شورای هماهنگی تشکلهای غیردولتی معلولان استان فارس در این باره اظهارنظر دوبارهای داشته که حکایت از بیتوجهی مدیران شهر و استان به این مهم دارد...
واقعیت مطلب آن است که مدیران شهر و استان آنقدر به فکر امور غیرمرتبط با حوزه کاری خود هستند و دنبال رانتبازی و کشیده شدن به یک پله بالاتراند که مسادل مرتبط را پس گوش میاندازند و به بهانه بیاعتباری، از خود سلب مسئولیت میکنند.
اما جالب است بدانیم در حوزههای غیرمرتبط، به سرعت مداخله اظهارنظر و اقدام به عمل میکنند. نتیجه اظهار نظر رئیس شورای هماهنگی تشکلهای غیردولتی معلولان فارس دقیقاً حکایت از این موضع دارد که مدیران شهر و استان، حتی معابر را برای تردد آنان مناسبسازی نکرده و نمیکنند.
سوال اینجاست که چرا مدیران شهری و استانی تا این اندازه به این مهم بیتوجهی کردهاند؟ در حالی که میتوان با تشکیل یک کمیته مشترک بین دولت و تشکلها و اختصاص اعتباری نه چندان زیاد و در حد اختلاسهای انجام شده و در حال انجام به موضوع درخواست معلولان جامه عمل پوشاند.
موضوع رفاه و برخورداری از عدالت اجتماعی در استفاده از فرصتهای مساوی، یک حداقل قانونی است و اگر مدیری اقدامی بیشتر از آن برای افراد جامعه، به ویژه اقشار معلول انجام داد، باید تشویق شود. جامعه ما درحال پیشرفت به سمت سالمندی است. ما غیر از داستان معلولان عزیز، با موج سالمندی هم درآینده نه چندان دور روبرو هستیم. درواقع باید طرح و برنامههای خود را غیر از امور مورد درخواست معلولان، به سمت و سوی بهبود شرایط برای سالمندان نیز سوق دهیم. یکی از آدرسهای در دسترس برای مدیران شهر و استان، توجه به پلهای هوایی شهر شیراز و سایر شهرستانهای فارس است. آیا تا به حال به این موضوع توجه شده که تمامی پلها باید به سیستم بالابر مجهز باشند و شهرداریها باید در تعمیر و نگهداری آن بکوشند یا با واگذاری امور به بخش خصوصی سرویسهای لازم را ارائه دهند. این در حالی است که ما در آمارهای تصادفات، علاوه بر آمارهای کشته و زخمی جادهای شاهد آمار مصدومان تصادفات عابر پیاده نیز هستیم که بعضاً مانند دیگر تصادفات سخت، در اخبار برجسته نمیشود، اما واقعیت دارد.
به نظر میرسد دادستان شیراز یا معاونان باید در این رابطه نیز ورود کنند و حقوق از دست رفته عابران پیاده را که منجر به افزایش پروندههای قضایی میگردد، مطالبه کنند. کافی است همان کمیته مشترک بین دستگاههای دولتی و تشکلهای معلولان و سالمندان سازماندهی شود تا بسیاری امور با حداقلهای اعتباری و خسارتی ترمیم شود.
یکی از اقدامات ممکن در این رابطه، برخورداری از مشاوران خردمند است. مدیران در شلوغی امور جاری و سیاسی خود باید از وجود مشاوران ارشدی برخوردار باشند که در عین امین و صاحب تجربه بودن، بتوانند بسیاری امور را با کدخدامنشی حل و فصل کنند. صدور فرمان برای مناسبسازی معابر، کار چندان سختی نیست. مشاهده میدانی یا همان دیدهبانی امور میتواند تسهیل کننده در اتخاذ تصمیمات منتج به نتیجه باشد. عیب بزرگ در اتلاف سرمایهها و زمان، تصمیمگیری مدیران کت و شلواری ما در اتاقهای دربسته است. اگر مدیران ما پای کار حاضر و آماده باشند و بازرسیها سر موقع و ناگهانی انجام شود نباید نگران امور در اجرا باشیم؛ اما بسیاری فرمانها پس از ابلاغ در بایگانی قرار میگیرد و شاید یکی از علتهای بیتوجهی به این فرمانها بیاعتباری باشد. بیاعتباری که در دو بخش قابل بررسی است. اول نبود منابع مالی و دوم خرد نکردن تره برای این فرمانهاست که به نظر میرسد هر استاندار یا شهردار یا مدیران سطوح مختلف در دوران مسئولیتی خود اگر یک کار را به سرانجام برسانند، نام نیکی از خود در این دیار به یادگار گذاشتهاند که من فکر میکنم بزرگترین دستاورد است.