[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۰۸۸
  • دوره جدید

۱۰ فیلم جشنواره فجر که فراتر از انتظار ظاهر شدند، روزنامه شیراز نوین

جشنواره فیلم فجر امسال اگرچه غافلگیری چندانی نداشت، اما حداقل، ۱۰ فیلم داشت که از آنچه تصور می‌شد، بهتر عمل کرده و رضایت بیشتری را کسب کردند.
به گزارش ایرنا، همواره وقتی اسامی فیلم‌های حاضر در جشنواره فجر اعلام می‌شود، یک پیش‌داوری از روی نام فیلم‌ها صورت می‌گیرد؛ آنچه در این پیش‌داوری‌ها تعیین‌کننده می‌نماید، عوامل فیلم و سابقه خبری که از آن اثر بیرون آمده، است. تقریباً تمام کسانی که در جشنواره به تماشای فیلمی می‌نشینند تاحدودی تابع این پیش‌داوری‌ها هستند؛ پیش‌داوری‌هایی که برخی از آنها به واقعیت و باور شخص نزدیک هستند و برخی دیگر، خیر؟
این تضارب باور و یقین، سبب می‌شود تا فیلم‌هایی در اذهان عموم، فراتر و کمتر از میزان انتظاری که از آنها می‌رفت ظاهر شوند. در این جستار بر آن شدیم تا به ۱۰ فیلمی بپردازیم که در نگاه عموم، فراتر از انتظار ظاهر شدند و توانستند رضایت حداکثری مخاطب خود را جذب کنند.
ظاهر
سر و شکل فیلم، این تصور را ایجاد می‌کرد که با فیلمی ساده و شهرستانی مواجه هستیم که برخلاف الگوی رایج فیلم‌سازی شهری، چندان در خدمت داستان نیست. تصورات حول نوعی تله‌فیلم که بر مبنای فیلم‌سازی دهه ۸۰ ساخته بود، می‌گذشت اما آنچه دیدیم، فیلمی شریف، داستان‌گو و سالم بود که به‌ راحتی مخاطب را جذب می‌کرد.
غلظت داستانی بالا در کنار تصاویر بدیعی که شاعرانگی بسیاری را برمی‌انگیخت، سبب شد تا ظاهر، یکی از روان‌ترین آثار جشنواره این دوره باشد. فیلمی که داستان خوبی داشت و اگرچه سر و شکل داستان، کلیشه‌ای بود، اما پرداخت و نوآوری‌هایی داشت که سبب جذب مخاطب می‌شد.
تمساح خونی
همین که جواد عزتی بخواهد فیلمی بسازد، می‌تواند بمب خبری بزرگی در سینمای ایران باشد. این گمانه، ظاهر کار بود اما وقتی فیلم را دیدیم، متوجه شدیم که عزتی، توانسته در نخستین تجربه فیلم‌سازی‌اش، گام بلندی بردارد. تمساح خونی، یک کمدی فانتزی خوش‌ریتم است که برای دقایق مختلف خود، طراحی محتوایی و بصری دارد.
همچنین مهره‌چینی هوشمندانه‌ای در موقعیت‌های مختلف دارد و به این‌ترتیب، نهایت بهره‌برداری را از فضاسازی‌ها به عمل می‌آورد و می‌تواند مخاطبش را در اکثر دقایق، به ساده‌ترین روش ممکن که استفاده بهینه از زبان بدن است، بخنداند. این فیلم قطعاً در اکران عمومی با موفقیت‌های بسیاری همراه خواهد بود.
قلب رقه
ظاهر فیلم، نشان از یک فیلم ارگانی می‌داد که در پروسه‌ای الکن، جذابیت چندانی را برای مخاطبش ایجاد نمی‌کند اما آنچه دیده شد یک فیلم سرپا و خوش‌داستان است که می‌تواند با خلق تعلیق‌هایی درست، مخاطبش را تا پایان نسبت به پیگیری داستان، کنجکاو نگه‌دارد.
قلب رقه اگرچه فشردگی داستانی بالایی را به خود می‌بیند و تقریباً از ریتم نمی‌افتد اما با کمترین میزان اغراق همراه است و همین سبب می‌شود تا مخاطب، نزدیکی خوبی را با قهرمان داستان برقرار کرده و وی را دنبال کند. قلب رقه با این عملکرد، موفق شد تا خلأ بزرگ آثاری از این دست را پوشش داده و به بحران مخاطب در زمینه استقبال از عمده آثار سینمای مقاومت پایان دهد.
آپاراتچی
فیلم‌هایی که با محوریت سینما ساخته می‌شوند عموماً آثاری در خدمت عشاق سینما و دلسوختگان این صنعت هستند که جذابیت چندانی را برای مخاطب عام ندارند. آپاراتچی اما فیلمی در خدمت برای هر دو طیف مخاطب است. فیلم، طنازی‌های درستی دارد و توانسته با خلق خرده‌داستان‌های کمیک، فضا را به سمتی هدایت کند که برای مخاطبانش دوست‌داشتنی است.
آپاراتچی نمونه بسیار خوبی برای یک فیلم شریف با شوخی‌هایی سالم و خانوادگی است که پتانسیل جذب مخاطب انبوه را دارد و می‌تواند با داستان پرمایه خود، رضایت حداکثری مخاطب را جذب کند.
باغ کیانوش
یکی از مهیج‌ترین آثار امسال، باغ کیانوش است که با یک طراحی درست، موفق می‌شود تا نبض مخاطبش را در دست بگیرد؛ فیلمی که تلاش می‌کند تا نشانه‌های ظاهری چندین گونه را پیاده‌سازی کند تا بتواند به یک فضاسازی متناسب با داستان خاص خود برسد. در این فضاسازی‌ها، نوجوانانی حضور دارند که مغز متفکر داستان هستند و به دور از جریان دیالوگ، با اکت‌های مؤثر خود، روند داستانی را تغییر می‌دهند.
فیلم همچنین مسیر خوبی را برای روایت انتخاب می‌کند؛ قبل از اینکه به جزئیات داستان برسد، به مسیری می‌رسد که از درام و استوری‌برد می‌گذرد و این شاخصه بصری در کنار توجه ویژه‌ای که به روایت‌گری متفاوت شده است، از باغ کیانوش اثری را پدید آورده که به‌ راحتی می‌تواند مخاطبش را تا سکانس پایانی درگیر کند.
معجزه پروین
وقتی نام این فیلم در بخش مسابقه جشنواره امسال منتشر شد، تصورها حول یک تله‌فیلم کلیشه‌ای از روی زندگی پروین اعتصامی می‌چرخید اما آنچه در این اثر دیدیم، یک پرتره جسورانه از زندگی این شاعره بزرگ کشورمان است. حسن مهم فیلم در آن است که از زاویه روایت نوینی برای ورود به این موضوع استفاده کرده است.
همچنین فشردگی داستانی برای مرور فرازهای مهم زندگی هنری پروین سبب پرمایه شدن روایت شده است.  قرار دادن قطب‌های داستانی منفی برای یک فیلم پرتره، توجه به وجوه عاشقانه اثر، رسیدگی توأمان به زندگی شخصی و ادبی پروین، در نظر گرفتن تقریباً تمام حوادث مهم سالیان آخر حیات، فضاسازی‌های شاعرانه و دستاویز قرار دادن شاخصه‌های حرفه‌ای در طراحی قهرمان، از معجزه پروین فیلمی ساخته که بسیار فراتر از آنچه از این کار انتظار می‌رفت، ظاهر شد.
آسمان غرب
خیلی دشوار است که فیلم نخست یک کارگردان، اثر خوش‌ساختی چون اتاقک گلی باشد و حالا برای ساخته دوم، باید از آن میزان هم فراتر رفت و انتظارات بالا را پاسخ گفت. آسمان غرب در حوزه زیرساخت‌های محتوایی و فنی، قطعاً یک سر و گردن بالاتر از اتاقک گلی قرار دارد. فیلم موقعیت که موفق می‌شود تا بهره‌برداری‌های حداکثری را از فضاهای داستانی و ظرفیتی که قهرمان برای داستان‌سازی دارد، به عمل آورد.
آسمان غرب همچنین از یک فیلم‌برداری حرفه‌ای نیز برخوردار است. هارمونی زیبایی که میان فیلم‌برداری و تدوین خلق می‌شود، زمختی لحظات سخت را از زوایای مختلف برای مخاطب تصویرگری می‌کند و به چارچوبی می‌رسد که شاید برای یک فیلم پر زدوخورد جنگی انتظار نمی‌رفت. در نتیجه این مهندسی درست است که ما علی‌اکبر شیرودی را به‌جای یک خلبان صرف، در قامت فرمانده‌ای زیرک با دایره تحلیل بالا می‌بینیم.
نپتون
نپتون فیلمی درباره و برای کودک و نوجوان است؛ نشانه‌گذاری‌های درستی در این زمینه دارد که تلاش کرده تا با دنیای امروز کودکان و نوجوان به داستان‌گویی بپردازد. اینکه شخصیت نوجوان فیلم به دور از اغراق‌های دراماتیک مرسوم آثاری از این دست، بتواند قطب داستان باشد و محوریت روایت را در دست بگیرد، حسن بزرگی است که در نپتون به چشم می‌خورد.
همچنین مسئله‌مندی داستان در حوزه والدین نیز از دیگر نکات برجسته اثر است. در هم‌تنیدگی دغدغه‌های نوجوان و بزرگسالان، از جمله ظرافت‌های محتوایی اثر است که اثرگذاری بسیاری در مخاطب دارد. تمامی این مؤلفه‌ها سبب شده تا نپتون از یک فیلم صرفاً بصری در حوزه سینمای نوجوان خارج شده و نکات مثبت بسیاری که در بسیاری از آثار این حوزه به‌عنوان حلقه مفقوده مطرح بود را به خود ببیند.
پرویزخان
این یک نکته بسیارمهم است که یک ارگان برای بیان وفاق ملی، دوربین خود را از لوکیشن‌های کلیشه‌های این حوزه خارج کرده و به فضاهای جدید ببرد. پرویزخان اگرچه می‌توانست طراحی روایی دیگری داشته باشد، اما با همین سر و شکل نیز رضایت بسیاری را به دست آورد و توانست ضمن مرور شیرین خاطرات برهه‌ای مهم در تاریخ فوتبال کشورمان، دست به نقدی اجتماعی از جامعه دهه ۶۰ کشور نیز بزند.
این جریان خزنده نقد اجتماعی در کنار سجایای اخلاقی شخصیتی چون پرویز دهداری، به موقعیت‌هایی ختم شد که جذابیت‌های زیادی برای مخاطب خود داشت. فصل فینال فیلم و تأکید بر پایان خوش داستان که روح قهرمانی مستتر در فیلم را فریاد می‌کشید، از جمله نکاتی بود که وجدان حماسی مخاطب را قلقلک می‌دهد تا وی با خاطری خوش، سینما را ترک کند.
نوروز
نوروز نیز یکی دیگر از فیلم‌های خوش‌ساخت جشنواره امسال است که مشخص است برای آن فکر شده و زحمت بسیاری متحمل شده است. 
نوروز به‌ مدد طراحی درست خود، توانست جذابیت‌های بسیاری خلق کند آن‌هم در سینمایی که فضاسازی داستانی درخوری در حوزه رسوم آیینی خود ندارد. تفویض فرآیند قهرمانی به نوجوان داستان در کنار تعلیقی پرکششی که در نتیجه تقابل قطب خیر و شر داستان برقرار است و البته توجه به نمادهای متعدد این رسم آیینی، از نوروز، فیلم درخوری را پدید آورده که با یک ساختار بصری مهندسی‌شده، می‌تواند رضایت زیادی از مخاطبش کسب کند. 

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

متن نظر

کد امنیتی