[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۰۹۵
  • دوره جدید

زمین فوتبال دست‌ساز، روزنامه شیراز نوین

بعد از گذراندن چهار سال اول در ریبیرآئو پرتو و در خانه‌ای کوچک در نزدیکی‌های مرکز شهر، سوکراتس با خانواده‌اش به منزل جديدی نقل مكان کرد که سئو رایموندو با دوستانش ساختند؛ خانه‌ای که به اندازه کافی بزرگ بود و برای همه اعضای خانواده جا داشت. کنار در خانه اتاق کوچکی بود که بعدها برادران جوان‌تر، رای و رایمار آنجا زندگی کردند. حتی زمین چمن کوچکی داشت که پسران می‌توانستند فوتبال بازی کنند.
 محله جدید آنها کاملاً روستایی نبود، اما شهری هم نبود. منزل آنها با زمین‌های چمن بزرگ بازی احاطه شده بود و در قسمتی از حاشیه شهر قرار داشت که به سرعت در حال توسعه و پیشرفت بود. بچه‌ها خودشان چمن‌ها را با استفاده از داس و قیچی می‌چیدند، سپس آنها را به هم متصل می‌کردند و بعد با تنه درختان و قطعاتی از چوب تیر دروازه می‌ساختند.
 دوران کودکی آنها ساده بود و بدون کامپیوتر، تلفن همراه و حتی تلویزیون. آنها تفریح دیگری جز مدرسه رفتن و بازی کردن نداشتند. آنها در یک فضای تقریباً سالم و آب و هوای خوب یا مشغول دوچرخه‌سواری بودند و یا فوتبال بازی می‌کردند. سوکراتس در هر جایی که می‌توانست بازی می‌کرد و اگر او و دوستانش توپ فوتبال نداشتند، از هر چیز ممکن شبیه به توپ استفاده می‌کردند. گاهی پوست آواکادوهای سفت که روی زمین افتاده بود را می‌کندند و توپ می‌ساختند. 
اگرچه هیچ کس ابتکار عمل آنها را تحسین نمی‌کرد و وقتی در باغ‌ها و زمین‌های خصوصی بازی می‌کردند، به معنای واقعی کلمه با اشتیاق جوانی هدف‌هایشان را می‌ساختند.
 یکی از مکان‌های بازی مورد علاقه آنها، زمینی بود که نزدیکی خانه جدیدشان قرار داشت؛ روی زمین چمنی کنار کلیسا و مرکز دینی استیگماتای مقدس(داغ مقدس). برادران مسیحی از سر و صدا و قیل و قال پسران جوان حین عبادت و مطالعه‌شان متنفر بودند و در پاسخ به این کار نمی‌توانستند گذشت کنند. 
آنها ابتدا با گذاشتن بلوک‌های بتنی روی چمن، دیوار حائل ساختند، اما وقتی دیدند پسران همچنان اصرار دارند بیرون جایگاه مقدس به بازی ادامه دهند، تفنگ‌های بادی خود را پُر و با گلوله‌های نمکی به سمت دشمنان فرضی‌شان شلیک کردند! سوکراتس به‌عنوان بزرگترین و واضح‌ترین هدف و نشانه آنها اعتراض می‌کرد که او معمولاً اولین نفری است که مورد اصابت قرار می‌گیرد، اما بعدها به عقب نگاه می‌انداخت و حملات و موانع طبیعی و دست‌ساز را مورد ارزیابی قرار می‌داد؛ تحلیل‌های مهمی که به او در پرورش دید و کنترل دقیق کمک می‌کردند. 

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

متن نظر

کد امنیتی