[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۰۷۵
  • دوره جدید

شورش در راه کشف جهان، روزنامه شیراز نوین

هم رایموندو و هم گیومار، آدم‌های آسان‌گیری بودند که زندگی توأم با آرامش را دوست داشتند، اما با گذشت زمان و فرارسیدن دوران نوجوانی، سوکراتس آموخت چطور آنها را از اشتباه درآورد. 
او مدام با برادرانش درگیر می‌شد؛ به خصوص «سوستانیس» که یک سال از او کوچکتر بود و دائماً با پدرش مشاجره می‌کرد.
 در یک تحقیق بنیادی با عنوان «ریشه‌های برزیل»، جامعه‌شناس معروف برزیلی «سرخیو بارکیو دی هلندا» برزیلی‌ها را مردمانی صمیمی و خون‌گرم معرفی می‌کند. هرچند نسخه او از صمیمیت دقیقاً فردی با رفتارهای خوب و متمدنانه نبود، اما می‌توانست از معنی لاتین آن؛ یعنی قلب، فهمیده شود. فردی صمیمی و خون‌گرم که احساساتش او را مدیریت می‌کرد.
 سوکراتس کاملاً چنین شخصیتی داشت؛ او افکار خودش را بیان می‌کرد و واقعاً برایش مهم نبود دیگران چه فکری می‌کنند. او عاشق تناقض‌گویی بود(اگر نه رویارویی آشکار) اما از بی‌پروایی‌اش لذت می‌برد و این آموزشی ایده‌آل برای به خدمت گرفتن ژنرال‌های نظامی، رؤسای باشگاه و میلیون‌ها طرفدار جنجالی بود. 
اولین شورش مهم او در سن شانزده سالگی اتفاق افتاد؛ وقتی برای یکی از معروف‌ترین آزمون‌های رقابتی ورودی دانشگاه آماده می‌شد.
کلاس‌های شبانه‌ای که پدرش او را در آنها ثبت‌نام کرده بود بعد از ظهرها دو روز در هفته و از ساعت 9 تا 11 برگزار می‌شد، اما بعد از دو ماه از شروع درس‌ها، سوکراتس به آرامی کلاس را ترک کرد.
 بخشی از این رفتار تا حدی واکنش به پافشاری پدرش و بخشی هم حاصل طغیان دوران نوجوانی بود. 
سوکراتس در حالی که کتاب‌هایش را در کیف می‌گذاشت از خانه خارج می‌شد، اما به‌جای درس خواندن وقتش را به خودش اختصاص می‌داد؛ چیزی که آن را کشف جهان می‌نامید.

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی