[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۱۰۴
  • دوره جدید

خداحافظی سید و غفور از تیم ملی والیبال، روزنامه شیراز نوین

روز پنجشنبه نقطه پایانی بود بر نزدیک پانزده سال خاطره‌سازی دو ستاره والیبال ایران. به گزارش «ورزش سه»، «نسل طلایی والیبال ایران» کلیدواژه‌ای است که در یک دهه اخیر بارها و بارها درمورد والیبال ایران تکرار شده است. یک سری بازیکن جذاب که با خولیو ولاسکوی بزرگ والیبال ایران را به جمع بزرگان دنیا رساندند و فقط و فقط خاطره خوش از خودشان به جا گذاشتند و‌ بس.
اما داستان ستاره‌های این نسل طلایی با هم خیلی فرق داشته است. یکی به مربیگری رو آورده، یکی به بحث پایه ورود کرده، بعضی‌ از آنها آخرین سال‌های بازی خودشان را پشت سر می‌گذارند و البته تعدادی از این نسل هم هنوز در بالاترین سطح والیبال حضور دارند.
سیدمحمد موسوی و امیر غفور جزء دسته آخر هستند؛ یعنی بازیکنانی که هنوز در جلد فوق‌ستاره ظاهر می‌شوند و در دو فصل اخیر هم عنوان ارزشمندترین بازیکن لیگ والیبال ایران را تصاحب کردند. کسی که به توانایی این دو نفر شک داشته باشد، احتمالاً خیلی والیبالی نیست؛ غفور که امسال یکی از بهترین‌های لیگ رومانی بوده و موسوی هم که نمایش‌های درخشان و قهرمانی اخیرش با فولاد سیرجان را تماشا کردیم.
بعد از فینال لیگ با محمد موسوی صحبت‌ کردیم و همان موقع متوجه شدیم که انگار قرار نیست در تابستان او را کنار تیم ملی ببینیم؛ هرچند که او از صحبت درمورد این موضوع طفره رفت. با این حال چند روز پیش مطمئن شدیم که او نمی‌خواهد در لیگ ملت‌ها کنار تیم ملی باشد و حالا این خبر رنگ و بوی رسمی به خود گرفت.
یکی از بهترین مدافعان دنیا در سالیان اخیر برای دومین بار طی دو سال گذشته از تیم ملی انصراف داد. موسوی دو سال پیش، قبل از قهرمانی جهان با یک مصاحبه آتشین و دلایلی مثل کمبود امکانات از تیم ملی کناره‌گیری کرد، اما این بار در سکوت خبری دست به اقدامی مشابه زد.
هیچ‌کس نمی‌تواند خاطرات خوبی که سید برای والیبال‌دوستان به جا گذاشته را فراموش کند؛ دفاع‌ها و اسپک‌هایی که بعضاً حتی رقبا را هم وادار به تشویق و احترام کرد و در نهایت نقش مهم او در افتخارات آن نسل جذاب انکارشدنی نیست، اما بالاخره یک جا همه‌چیز به پایان می‌رسد و چه بهتر که همراه با یک خداحافظی باکلاس باشد. به نظر می‌رسد که این رفت و برگشت‌ها به تیم ملی نه برای سید قشنگ است و نه تیم ملی؛ پس چه بهتر که داستان جذاب این دو همین‌جا به شکل کامل تمام شود؛ حتی اگر معجزه شد و تیم ملی توانست بلیت المپیک پاریس را کسب کند.
درمورد امیر غفور اما داستان متفاوت است. او سال گذشته حتی نامه خداحافظی‌اش را هم منتشر کرد و هیچ‌وقت هم چراغ سبزی برای بازگشت نشان نداد که بخواهیم از او خرده بگیریم. غفور هم مثل موسوی یکی از اعضای آن نسل طلایی بود و احتمالاً بهتر است از فدراسیون و مربیان تیم ملی بخواهیم که دیگر او را به تیم ملی دعوت نکنند؛ چون خودش علناً پایان کارش در این عرصه را اعلام کرده است.
هرچه که هست، به نظر می‌رسد که این دو فوق‌ستاره والیبال ایران در تیم ملی به خط پایان رسیده‌اند؛ یک داستان زیبا که روز پنجشنبه صفحه آخر آن هم ورق خورد و به پایان رسید.

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

متن نظر

کد امنیتی