صادراتمحور نبودیم، روزنامه شیراز نوین
فرزاد وثوقی-گروه اقتصاد
farzad_vossoghi@yahoo.com
ایران دچار خودتحریمی شده که بدترین و کارسازترین نوع تحریمهاست.امروز نبض اقتصاد به دست خودتحریمیها افتاده و سختترین ضربات را تحمل میکنیم. عواملی باعث شده برای تولید امنیتی وجود نداشته باشد و میل به جابجایی تولید، رکود اشتغال و سختی در صادرات تقویت شود و میل به نابرخورداری از صنعت هوایی برای تقویت صادرات و گسترش صنعت توریسم، حتی در منطقه مؤید این گفتار است. مهاجرت تولید کننده به عراق، اشتباه راهبردی است. با وجودی که حلقه تحریمها کامل نشده است؛ طوری وانمود میکنیم که همه بخشها حتی صنایع غیرنفتی نیز دچار تحریم شده است. در حالی که میتوانیم از فرصتهای دیگر منهای خامفروشی نفت برای درآمدزایی استفادههای مطلوب کنیم، شب هفت اقتصاد را نیز برگزار کردیم.
اینها چکیدهای از گفتگوی اقتصادی ما با محور تحریمها و آینده فارس و کشور با یکی از فعالان اقتصادی بخش خصوصی در استان بود. هرچند نمیتوانیم اقتصاد را در محدوده فارس حبس کنیم و این یک امر ملی و بینالمللی است؛ با شکوفایی اقتصاد فارس خواهیم توانست دیگر مناطق غیربرخوردار کشور را نیز برخوردار کنیم. درواقع، میتوان استان معین دیگر استانهای کشور بود.
مهدی علیپور، فعال اقتصادی و از تولیدکنندگان و صادرکنندگان صاحبنام استان فارس که سالها تجربه فعالیت در پارلمان اقتصادی بخش خصوصی را در کارنامه خود دارد، در این فرصت به تشریح آسیبها و فرصتها و نیز تأکید بر تولید صادراتمحور سخن گفت و به پیشبینی اوضاع اقتصادی پرداخت.
به گفته علیپور، باید به سمت صادرات تولیدمحور حرکت کنیم. هرچند گسل حسادت روی اقتصاد افتاده و خطوط هوایی مناسب، ارزان و نوسازی شدهای نداریم؛ باید نگاهی نو به فرصتهای اقتصادی داشته باشیم تا از شدت آسیبها بکاهیم.
من معتقدم تولید صادراتمحور هیچگاه نمیتواند باعث کمبود کالا و تورم داخلی شود؛ اما اگر بدون برنامه حرکت کنیم، هم کمبود داخلی خواهیم داشت و هم تورم. نمونه ساده آن در صادرات گوجهفرنگی مشهود است.
معتقدم ارز 4200تومانی منشأ تولید رانت است. یارانه باید صرف تولید شود. پولهای آزاد شده در جریان برجام باید خرج سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید میشد.
معتقدم تصمیمات غیرتخصصی آفت اقتصاد داخلی است. باید با ارز 4200تومانی زیرساختهای تولید فراهم میشد و کیفیت و بستهبندی و برندسازی را جایگزین نفتفروشی میکردیم.
معتقدم ارز حاصل از صادرات در چمدان تحویل تجار ایرانی نمیشود که با چمدان وارد گمرک ایران کنند. ما نیازمند یک سیستم بانکی برای انتقال ارز به داخل کشور هستیم. در کشورهای همسایه، خصوصاً حاشیه خلیج فارس، شرایط بسیار سختی برای مبارزه با پولشویی حاکم است و باید از آن تبعیت کرد؛ چراکه آنان برخوردار از اقتصاد بینالمللی هستند.
علیپور در ادامه گفت: خودتحریمهای موجود در کشور بدترین نوع تحریم اقتصادی است که خارجیها برای ما درست کردهاند و نوعی بیتدبیری بر اقتصاد حاکم است. ما باید از قبل تولید و صادرات کالاهایی که در لیست تحریمها قرار ندارد، در کنار افزایش کیفیتی و بستهبندی به فکر جایگزینی صنعتی برای نفت باشیم. فرصتها اندک نیست. مثلاً زعفران ایرانی، فرش، پسته و... در شمار تحریمها نیستند؛ اما سر راه تولید و صادرات و بستهبندی این نوع اقلام سنگاندازی میشود. یکسری تعهدات ارزی راه انداختهاند که تماماً مانع پیشرفت در امور است. طی آن، صادرکننده هرچه بفروشد باید ارز حاصله را منتقل کند به داخل کشور. حالا تاجری آمده تلاش کرده در این وضعیت نامناسب با بازاریابی مناسب کالایی را فروخته، با کدام شبکه بانکی ارز را وارد کشور کند؟ این ارز داخل چمدان تحویل ما نشده که با چمدان وارد کشور کنیم. وضعیت به گونهای است که تجار هشدار دریافت کردهاند حسابهایشان در برخی کشورها بسته میشود. همین کشور عمان از ما تعهد گرفته که حق نداریم خارج از قوانین مالی تبادل ارزی داشته باشیم، خصوصاً با ایران. مسئولان ما هم فکر میکنند ما دلار و درهم داخل چمدان وارد ایران میکنیم. به فرض آنکه وارد کردیم، جواب گمرک را چه کسی میدهد؟ به فرض آنکه از گمرک هم عبور کردیم، دولتیها نشستهاند و میگویند امروز دلار 14هزار تومان است، شما براساس 8هزار تومان تبدیل کنید. من تاجر بر اساس دلار آزاد 14هزار تومان تولید و معامله کردم، چطور بدهم 8هزار تومان؟
روی دیگر داستان به سختی تولید و فروش آن است. من با سختی، همین اجناس با ضعف بستهبندی و بیبرند را میفروشم و یکمرتبه همین کالای بدون کیفیت هم به بهانه گرانی در بازار و کمبود داخلی ممنوعیت صادرات پیدا میکند، مثلاً گوجهفرنگی. عیب کار در تنظیم نکردن بازار است. ما باید کالایی را برای صادرات آماده کنیم که از صفر تا صد آن برای صادرات باشد. ما چه کار به بازار داخلی داریم.
باید به تولید کننده اعتماد داشته باشیم اگر دنبال برون رفت از مشکلات هستیم. باید به تولید کننده واقعی بها بدهیم و این همه بهانهتراشی نکنیم. ما در بسیاری کالاهای داخلی بازارهای خوبی داریم؛ اما حسادتهای بسیاری هم رایج است و احساس خطر میکنیم.
مثلاً زعفران ایرانی که زعفران افغانستان درحال رقابت با آن است. از روزی که گل زعفران ما را قاچاق کردند، رقیب پیدا کردیم. یا مثلاً پسته ایرانی که حالا پسته آمریکایی رقیب آن است یا فرش ماشینی ما که حالا اروپا رقیب آن شده است. در تمام این سالها کسی از خط تولید ما حمایت نکرد. اگر قرار بود یارانه دراین کشور بدهند، باید به خط تولید میدادند. اگر قرار بود مرغ تولید و صادر کنیم، باید از صفر تا صد آن برای صادرات باشد. چرا باید در همین کشور قطر که همسایه ماست، بازار گوجهفرنگیاش در دست هلندیها باشد.
بسیاری کالاها از ترکیه میآید. خیلی آسان و بدون دردسر از راه زمینی تا بوشهر و از بندر بوشهر تا قطر. بار به آسانی حمل و تخلیه میشود و جالب آنجاست که ارزانتر از محصولات ما به بازار قطر میرسد و برای تولید و صادرکننده سود هم دارد.
در کشور عمان یک حلوا دارند و یک خرما؛ اما درآمدهای میلیاردی از قبل آن دارند. ما هم در لارستان حلوا داریم و در جهرم بهترین خرما. آنان بدون نفت و گاز درآمدهای میلیاردی و رفاه دارند، ما به علاوه نفت و گاز دچار این وضعیت هستیم. ما هم تفکر قدیمیداریم، هم صنایع ما قدیمی است و نوسازی نشده، خصوصاً در بحث بستهبندی کالا. همین زعفران را درست بستهبندی کنیم و با برندی به نام شیراز صادر کنیم، ببینید چه میشود. به خدا جای نفت را میگیرد. با همین زعفران بدون نیاز به کشت آبی، میتوان در سالهای خشکسالی به اقتصاد و درآمدهای ارزی یک تکان درست و حسابی داد. با همین خرمای جهرم و حلوای لارستان فقط با یک بسته بندی درست و یک برند.
مهدی علیپور در بخش دیگر این مصاحبه، خواستار توجه بیشتر اتاق بازرگانی به اقتصاد فارس شد. به گفته علیپور، در اتاق بازرگانی ضعفهای بسیاری وجود دارد. از جمله ضعفهای بزرگ، عدم ساماندهی بخش حمل و نقل بار و مسافر است. ما باید یارانهها را متوجه ساماندهی حمل و نقل هوایی میکردیم، نه اینکه پروازها در انحصار عدهای انگشتشمار باشد. پروازها نیازمند نوسازی و ارزانی هستند. پروازهای خارجی در همسایگی ما ارزان و سریع و با هواپیماهای مدرن در حال حمل و نقل بار و مسافر هستند.
باید متوجه باشیم و با مردم درست صحبت کنیم. صنایع غیرنفتی ما در لیست تحریمها نیست. درمورد عراق اشتباه راهبردی کردیم .درواقع بلد نیستیم در قبال آن همه امتیازی که دادیم، حالا کسب منافع کنیم. در همین داستان محدود شدن صادرات به عراق، مقام اتاق بازرگانی ایران اعلام کرده تولیدکنندگان به عراق بروند. ما متوجه نشدیم این چه ارشادی است. یعنی همین تولید نیمبند را بردارید بروید عراق تولید کنید و اشتغال نیمبندش هم برای جوانان ایرانی منتفی است. انتقال کارخانه بدترین نوع ارشاد اقتصادی است.
این فعال اقتصادی در ادامه میگوید: همین الان شمار قابل توجهی از فارسیها در قطر و عمان مشغول فعالیت هستند. باید از فرصتها استفاده کرد و من معتقدم همین بازار عمان و قطر برای ما کافی است تا اقتصاد استان را متحول کنیم. همین صنعت توریسمدرمانی یک فرصت بزرگ است؛ اما بلد نیستیم یا نمیخواهیم و نمیگذارند. پرواز ایرانی و حدود شیراز مسقط 3میلیون و300 هزار تومان؛ اما سلام ایر عمان با چهار پرواز در هفته و هواپیمای لوکس، یک میلیون و600 تا دو میلیون. در کشورهای حاشیه خلیج همه ملیتها پشت سر هم هستند و حمایت میکنند؛ اما ما به جای رفاقت باهم رقابت میکنیم. در واقع کار هم را خراب میکنیم که نمونه آن در بحث توریسمدرمانی مشهود است. مردم حاشیه خلیج فارس از حالا در فکر تعطیلات عید فطر هستند؛ اما ما پرواز درست و حسابی نداریم. مشکل پروازی ما یک مشکل بازدارنده اقتصادی است.
به گفته این فعال اقتصادی، هنوز هم فرصت باقی است و میتوان جبران کرد؛ چراکه میل به دادوستد با تجار ایرانی بسیار است، به شرط آنکه قیمت و کیفیت و دائمیبودن صادرات، دائمی باشد. اینجا چیزی به نام تورم وجود ندارد و در بازار اعتماد حاکم است. علیپور در پایان گفت: باید فرصتها را دوباره به دست آورد.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین