انتقام، غذایی است که باید سرد سرو شود، روزنامه شیراز نوین
عیسی فرهمند کارشناس مرکز فوریتهای اجتماعی که به دلیل بینظمیها و خودسریهایش از کار اخراج شده، درگیر پروندهای عجیب است؛ پروندهای که یک سر آن فرهمند مردی که در پوشش خیریه و بهزیستی در کار قاچاق دختران و مواد مخدر دست دارد، نشسته و سر دیگرش نیز به مسائل امنیتی گره خورده.
به گزارش ایرنا، سینما پر است از قصههایی با موضوع انتقام؛ داستانهای نفس گیر و پرهیجان که در آن شخصیتهای زخم خورده با خشونتی عیان یا نهان به دنبال انتقام گرفتن از آدمهایی هستند که آنها را مسبب بدترین حادثه زندگیشان میدانند و اغلب هم موفق میشوند بدمنها را به سزای عملشان برسانند و در این میان بینندگان هم دوست دارند زجر کشیدن آدمهای نابکاری را ببینند که به قهرمان داستان آسیب رسانده و باعث شدهاند او این همه زجر و سختی را تحمل کند.
به بیان دیگر بیننده کهن الگوی انتقام را دوست دارد: شخصیت انقلابی که با نامهای قیام کننده و وحشی هم شناخته میشود و محوریت خواستههایشان انتقام و انقلاب است و هدفشان از بین بردن چیزی که درست نیست، آنها نسبت به هر قانون و مقرراتی که آزادیشان را تحتالشعاع قرار دهد بیاعتنا هستند و خشم بخشی از انگیزههای درونی آنهاست. نمونه قدیمی آن در سینمای ایران قیصر است و شاید بنامترین فیلم خارجی که تماشاگر ایرانی آن را بشناسد دوگانه «بیل را بکش».
«کت چرمی» هم درباره انتقام شخصی عیسی است، کسی که دخترش را به خاطر اوردوز از دست داده و حالا در صدد انتقام گرفتن از رفیعی است، فردی که در خفا شبکهای مخوف تشکیل داده و البته طعمههایش دخترکان بی کس و کاریست که به قول عیسی اگر اتفاقی برایشان بیفتد کسی دنبالشان نمیگردد. عیسی همان شخصیت آشنایی است که بارها نمونههایش را در فیلمهای سینمایی دیدهایم: مردی مریض و تنها که اتفاقاً پلیس هم هست، همسرش او را رها کرده و هیچ کس از همکاران به یاری او بر نمیخیزد. او احساسات پدرانه سرکوب شدهاش را در قبال حمایت از ثریا بروز میدهد، فردی که مادرش بهخاطر حمایت از او مرتکب قتل شده و در انتظار اعدام است.
به جرئت میتوان گفت که فیلمنامه کت چرمی، فیلمنامهای است شسته و رفته با شخصیت پردازی درست و روایتی کلاسیک انتقام جویانه که عناصر به درستی در جای خود قرار گرفته است.
عیسی به تدریج و پله پله به بیننده معرفی میشود، گذشته او و وضعیت فعلیاش برای بیننده ریز ریز تشریح میشود و البته حرکات او برای بیننده قابل درک است. ریزداستانکهای قصه هم در حد امکان تشریح میشوند، گرچه شخصاً معتقدم اگر به گرههای داستان افزوده میشد بر جذابیت و کشش داستان میافزود. پایان داستان هم همانی است که در این گونه فیلمها شاهدیم: از بین رفتن آدمهای بد و تبهکار و پیروزی قهرمان خسته در از بین بردن آنها. دقت کنید که عیسی موفق میشود رفیعی را به دام بیندازد، برای زری عفو میگیرد و ثریا هم زنده میماند چون پلکهایش تکان میخورد. سنگ مزار آذین هم نصب میشود و قهرمان خسته ما لبخندی از روی رضایت میزند.اما به همان اندازه که فیلمنامه در حد و قواره یک انتقام جویانه کلاسیک درست چیده شده، کارگردانی درخشانی نمیبینیم. جواد عزتی همان خسروی مرد بازنده است با همان شکل و شمایل و لباس و همان اکتها و همان فن بیان که گرچه بسیار هنرمندانه توسط وی اجرا شده اما این تکراری بودن شاید به مذاق بیننده خیلی خوش نیاید. پانته آ پناهیها و رؤیا تیموریان هم در نقشهای کوتاه خود بازی درخشانی دارند به ویژه پناهیها در نقش زری که کاملاً قابل پذیرش است. اما ستاره بازیگری این فیلم بی شک سارا حاتمی است، بازیگری که با همین سن کم تجربه ایفای نقش در تئاتر را دارد و البته شناخته شدهترین اثرش همان سریال «زخم کاری» است. او توانسته نقش دخترک معتاد عاصی سرکش را رنگ و بویی دیگر ببخشد و البته در باورپذیرکردن شخصیت ثریا نقش اساسی دارد. ستاره پسیانی همان بغضهای فروخورده همیشگی را چاشنی بازیاش کرده و میتوان گفت بازی متوسطی از خود ارائه داده است و در این میان صابر ابر است که تلاش کرده از کلیشه بازیهای قبلی خود بیرون بیاید و میتوان گفت تا حدود زیادی موفق بوده است.به هر روی اولین اثر حسین میرزا محمدی علیرغم ضعفهای اجرایی از جمله استفاده بیش از حد مدیوم شات و میزانسنهای نه چندان دلچسب، برای او نمره قابل قبولی در عرصه سینمای حرفهای به ارمغان آورده است که میتوان به آینده او کاملاً امیدوار بود.
(انتقام، غذایی است که باید سرد سرو شود): جمله معروف تالی رند، دیپلمات فرانسوی اواخر قرن هجدهم که بعدها به ضرب المثل مهمی در ادبیات انتقام تبدیل شد.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین