امیدواری به سینمای جنگ در «اتاقکی گلی»، روزنامه شیراز نوین
شامگاه یکشنبه و در هفتمین شب از بیستودومین جشنواره فیلم فجر شیراز، نمایش دو فیلم از ژانر دفاع مقدس در تالار حافظ شهرراز، تا حدودی رضایتمندی اهالی سینما را فراهم کرد تا با یک خاطره خوب به پیشواز آخرین شب این رویداد بروند.!
شاید کاندیدا شدن فیلم سینمایی «اتاقک گلی» در ۱۲ بخش و بُردن ۴ سیمرغ بلورین چهلمین جشنواره فیلم فجر، باعث شد تا یک شب پس از برگزاری مراسم اختتامیه، مسئولان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس با اقدامی به موقع، جدول اکران فیلمها را تغییر داده و یکی از بهترین تولیدات سینمایی این دوره از جشنواره را برای مخاطبان در تالار نوستالژیک حافظ شیراز، روی پرده ببرند.
نخستین فیلم سینمایی «محمدعلی عسگری» کارگردان ۴۴ ساله تهرانی درباره اتفاق تلخی است که توسط گروهک تروریستی منافقین و چند روز پس از پذیرش قطعنامه و پایان رسمی جنگ ۸ ساله رقم خورد، روایتی متفاوت و تأثیرگذار از جانفشانی سربازان غیور ایران و در کنار آن پرداختن به یک ماجرای عاشقانه که با پایانی درخشان همراه میشود.
این فیلم دست کم در دقایق اولیه پس از اکران، آن قدر مخاطبان تالار حافظ را سر ذوق آورده بود که تعداد زیادی را مشتاقانه به کافه کتاب کشاند تا درباره «اتاقک گلی» بشنوند و بگویند. شاید همین شوق و ذوق بود که باعث شد روال همیشگی نقد فیلمها آنچنان که باید و شاید رعایت نشود و صحبت درباره فیلم دوم شب، در کمتر از ۵ دقیقه جمع شود تا زودتر نوبت به «اتاقک گلی» برسد.
«روایت ناتمام سیما» یک فیلم خانوادگی با موضوع «معضلات فضای مجازی» بود که شنبه شب روی پرده تالار حافظ به نمایش درآمد و با پایانی گُنگ، نتوانست حتی آن عده مخاطبی که تا حدودی با فیلم همراه شده بودند را راضی به خانه بفرستد.
منتقد ثابت شبهای جشنواره در کافه کتاب تالار حافظ نیز درباره این ساخته «علیرضا صمدی» به تندی صحبت کرد و گفت: در هیچ زمینهای این فیلم را حتی لایق صحبت کردن هم نمیدانم. متأسفانه این فیلم در تمامی زمینهها دچار اشکالات اساسی بود.
اصغر گروسی با اشاره به بازیهای ضعیف در این فیلم، اضافه کرد: حامد کمیلی بازیگر خوبی است. اگرچه قبلاً ذهنیت خوبی نسبت به توانمندیاش نداشتم اما بعد از این که چند تئاتر از او دیدم، تازه پیبردم که بازیگر قابلی است که متأسفانه در فیلمهای سینمایی، بازی خوبی از او نگرفتهاند.
وی افزود: با روایت ناتمام سیما در هیچ زمینهای نتوانستم ارتباط برقرار کنم و در زمینه فنی هم چیز خاصی از آن ندیدم و به خاطر روایتهای چند تکه، مخاطب نتوانست با آن همراه شود.
دیگر منتقد شیرازی نیز نظر چندان متفاوتی درباره این فیلم نداشت. مسعود احمدی گفت: من هم معتقدم که فیلم متعلق به جریان مخاطب عام سینمای ایران است و از تمام عناصر کلیشهای هم برای هدفش استفاده کرده بود. شاید جای چنین فیلمهایی اصلاً در جشنواره فجر نباشد و ممکن است فقط در اکران عمومی و فروش گیشه کمی موفق عمل کند که همان هم با توجه به باهوشتر شدن تماشاگران امروزی، کار سادهای نخواهد بود.
وی گفت: من هم معتقدم که هم آزاده صمدی و هم حامد کمیلی، بازیگران توانمندی هستند ولی هیچ وقت در جای درستی از آنها استفاده نشده است. در مجموع این فیلم چیز خاصی برای نقد کردن نداشت.
دیگر حاضران در نشست نقد و بررسی، تمایلی نسبت به صحبت درباره روایت ناتمام سیما نشان ندادند تا خیلی زود نوبت به فیلم مورد علاقهشان برسد.
گروسی درباره «اتاقک گلی» با اشتیاق مضاعفی صحبت کرد، چون بعضی از بازیگران و عوامل فیلم، از دوستان و همکاران قدیمی وی بودهاند. گروسی گفت: محمدعلی عسگری(کارگردان) یکی از تئاتریهای بسیار خوب است که سالهاست در شهر کرج فعالیت میکند. نکته جالب این که او از بچههای انجمن کرج و انجمن کرمانشاه برای نقش آفرینی در فیلمش استفاده کرده است. همین موضوع اتمسفر فیلم را تا این اندازه مثبت کرده است و خیلی به نفع کارگردان و عوامل فیلم است. آنها خیلی خوب روی این بازیگران شناخت دارند، اقلیم و زبان و فرهنگشان یکی است. بزرگترین اتفاقی که پشت این دوربین افتاد، رفاقت بود و این ارتباطی که بین کاراکترهای فیلم، این قدر خوب از در آمده، از همین جا نشأت میگیرد.
وی گفت: عسگری شاید سابقه کارگردانی فیلم سینمایی نداشته اما قبلاً دستیار مجید مجیدی در چند فیلم بوده و تجربه بازیگری هم دارد. در این کار، به علت این که خودش بازیگری را خوب میشناسد، از بازیگران هم خوب بازی گرفته است.
گروسی همچنین به بازی درخشان نقش اول فیلم اشاره و تورج الوند را لایق دریافت سیمرغ بلورین دانست و اضافه کرد: به نظر من با این که بازیگر نقش «شاهو» نخستین بار به عنوان نقش اصلی یک فیلم جلوی دوربین رفته بود، اما تمام وجوه این شخصیت را به بهترین شکل به نمایش گذاشت، چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ حسی کاملاً از پس این نقش بر آمد و بیشتر از مجید صالحی برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیکن نقش اول مرد، شایسته بود.
این کارگردان سینما و تئاتر درباره داستان فیلم توضیح داد: داستان رشادت کُردزبانها در عملیات مرصاد که همه ما داستان آن را میدانیم، اتفاقی است، دارای زوایای بسیار وحشتناک. به نظر من برخورد اینچنینی با موضوع زن و بچهها در آن جنگ، جسارت میخواست. شما در مقام کارگردان باید بتوانید تسلط خودتان را حفظ کنید و احساساتی نشوید تا شرایط فیلمنامه را به بهترین شکل حکمفرما کنید و از پس کارهای فنی برآیید که کارگردان «اتاقک گلی» به خوبی از پس این امور برآمد.
مسعود احمدی هم نظر مثبتی درباره این فیلم داشت و گفت: به نظر من، فیلم خیلی خوبی بود. جالب است که ما همچنان فیلمهای زیادی درباره مجاهدین در جشنواره میبینیم و این سومین فیلم با این موضوع است که در همین شبها مشاهده کردهایم.
وی افزود: این فیلم از نظر من یک «مستند داستانی» بود و کارگردان خیلی تلاش داشت که فضا را مستندوار به ما نشان دهد. شروع فیلم، چیزی شبیه شروع فیلم «نجات سرجوخه رایان» بود. بازیها مخصوصاً جاهایی که میخواست فضا را مستند نشان دهد، موفق بود اما بعضی لحظات، تک دیالوگهایی که وسط جنگ گفته میشد و میخواست اطلاعات به مخاطب بدهد، کمی لنگ میزد که البته آن هم در ادامه، در فرم فیلم جا میافتاد.
احمدی با بیان این که بهتر بود با توجه به خشونتهای بیش از حد در طول فیلم، رده بندی سنی برای آن در نظر گرفته میشد، به تمجید از نقش اول فیلم پرداخت و گفت: من هم تعجب کردم که چرا تورج الوند با این بازی عالی و بینقص، سیمرغ نگرفته. فکر میکنم خیلی موفقتر از مجید صالحی نقش آفرینی کرده بود و لایق بهترین جایزه بود.
در ادامه، یکی از حاضران در جلسه که در زمینه فیلمبرداری صاحب نظر بود، با اشاره به این که نورپردازی در این فیلم میتوانست بهتر از این باشد، گفت: این فیلم از نظر فنی شاید مستند داستانی بود، اما به اعتقاد من نباید مستند را با فیلم داستانی قاطی کرده و آنها را با یکدیگر ادغام کنیم. ما در این کار، تصاویری میبینیم که متعلق به دنیای مدرن است، در حالی که موضوع فیلم متعلق به زمان گذشته است. اما از این نواقص میتوانیم چشمپوشی کنیم، به خاطر بازیهای خوبی که وجود داشت و مخاطب را به خودش جذب میکرد؛ یعنی موسیقی و بازیها آن قدر خوب بودند که همه راضی از سالن خارج شدند.
دهقانی افزود: نورهای استفاده شده در فیلم، به اعتقاد من اشتباه بود و حتی حرکتهای دوربین میتوانست به سمت کلاسیکتر شدن برود. حرکتهای دوربین هم یک جاهایی غیر منطقی بود و اگر با فیلمبردار صحبت میشد، میتوانست بیشتر روی آن کار شود. به شخصه در بعضی جاها از لحاظ حسی، حرکتهای دوربین را دوست نداشتم. دوست داشتم که مخاطب فقط جذب بازیها نشده بود و قسمتهای فنی فیلم، تحت الشعاع قرار نمیگرفت.
«اتاقک گلی» موفق شد در چهلمین جشنواره فیلم فجر چهار بخش؛ جایزه ویژه هیئت داوران، بهترین فیلم اول، بهترین چهرهپردازی و بهترین تدوین، صاحب سیمرغ شود و در ۸ بخش دیگر از جمله «بهترین بازیگر نقش اول مرد» نیز کاندیدای دریافت سیمرغ بود.
شامگاه یکشنبه ۲۳ بهمن از ساعت ۲۱ نیز فیلم دیگری از حوزه دفاع مقدس روی پرده تالار حافظ رفت. «گلهای باوارده» به کارگردانی «مهرداد خوشبخت» از موضوعی جذاب و مهم و همچنین جلوههای بصری گستردهای برخوردار بود که در همین بخش سیمرغ بلورین را نیز تصاحب کرد.
بیستودومین دوره جشنواره فیلم فجر شیراز، دوشنبه ۲۴ بهمن و با اکران ۹ فیلم در ۴ سینما به پایان رسید و برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی یعنی «سینما متروپل» یکی از فیلمها بود که ساعت ۱۸ و ۳۰ دقیقه، در تالار حافظ اکران شد.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین