فریدون جیرانی: هنوز کارگردانم، روزنامه شیراز نوین
فریدون جیرانی در گفتوگویی درباره کارنامه حرفهای خود در سینما از سه نوبت پیشنهاد بازیگری به خود خبر داد که هر یک را به دلایلی رد کرده است.به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از روابط عمومی موزه سینمای ایران، این موزه در ادامه انتشار سلسله نشستهای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «فریدون جیرانی» فیلمنامه نویس، کارگردان و تهیه کننده سینما بخشهایی از گفتوگوی تاریخ شفاهی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر میخوانید.فریدون جیرانی با بیان اینکه دهم اسفندماه ۱۳۳۰ در کاشمر متولد شده است، گفت: شناسنامهام در کاشمر گرفته شده اما متأسفانه هیچ خاطرهای از آنجا ندارم به دلیل اینکه پدرم تکنسین دامپزشکی بود و دائم منتقل میشد. پدرم از مشهد به تربت حیدریه رفت و از آنجا به کاشمر که من در آنجا به دنیا آمدم و دوباره به مشهد برگشت.وی با بیان اینکه در خانواده ما دو ویژگی وجود داشت که شانس بزرگ برای من بود، خاطرنشان کرد: ابتدا اینکه پدرم اهل خواندن مجله بود و رُمان هم زیاد میخواند و دوم اینکه پدرم علاقه زیادی به سینما رفتن داشت حتی قبل از اینکه ازدواج کند از سینماهای مشهد خاطره داشت و فیلم «دختر لر» را هم دیده بود.این کارگردان سینما ادامه داد: پدرم به دلیل اینکه فیلم میدید و من هم تنها بچه خانواده بودم با او به سینما میرفتم. تمام خاطرات فیلم دیدن من به یک شهرستان کوچک که پنج خیابان و دو سینمای فردوسی و مولن روژ داشت برمیگردد. البته خاطره دیگر هم سفر از تربت حیدریه به مشهد است که دو ساعت راه بود و ما هر ماه با پدر به مشهد که در آنجا خانه داشت میآمدیم و چند روز میماندیم. خاطرات سینمایی من بیشتر در این سفر است که بسیار برایم لذت بخش بود. اتوبوسهای تربت حیدریه وقتی به مشهد میرسیدند ابتدا دور حرم میرفتند و از آنجا به سمت خانه میآمدند که من میتوانستم سینماها را ببینم اما بعد از مدتی مسیر اتوبوسها عوض شد و از منطقهای میآمدند که من دیگر سینماها را نمیدیدم و این خاطره برای من تلخ است که چرا مسیر اتوبوسها تغییر کرد و من نمیتوانستم سردر سینماها را ببینم.
اولین فیلم با دوربین داریوش ارجمند
جیرانی با اشاره به اینکه داریوش ارجمند یک دوربین ۸ میلیمتری داشت و ما از او گرفتیم، گفت: من اولین فیلم ۸ میلیمتریام بهنام «بیژن و خیال و کفش» را با فیلمبرداری مهرداد تدین با همان دوربین ساختم.وی با بیان اینکه بیژن امکانیان در آبادان متولد شده بود، خاطرنشان کرد: پدر او کارمند شرکت نفت بود که به مشهد منتقل شده بود و در همان مدت به اداره برنامه تئاتر آمده بود و در آنجا من، بیژن امکانیان، غلامرضا موسوی و مهرداد تدین با هم آشنا شدیم.جیرانی در پاسخ به سؤال مسعود نجفی مبنی بر اینکه اولین فعالیت حرفهای خود در سینما را کدام کار میداند؟ پاسخ داد: در سال ۱۳۵۳ شروع به فیلمنامهنویسی برای سینمای حرفهای کردم و اولین فیلمنامهای که نوشتم «حادثه» نام داشت که به دفتر زنده یاد ساموئل خاچیکیان در خیابان ارباب جمشید رفتم و در را مرحوم قویدل باز کرد که در آنجا داشتند فیلم «مرگ در باران» را تمام میکردند. به او گفتم برای آقای خاچیکیان فیلمنامه آوردم و از من پرسید چگونه فیلمنامه نوشتم و من گفتم فیلمنامه را نوشتم و آماده است و او فیلمنامه خودش را آورد و به من گفت ببین بدین شکل فیلمنامه مینویسند.جیرانی با بیان اینکه هیچ وقت به کارگردانی فکر نمیکرده است، گفت: بیشتر دوست داشتم فیلمنامهنویس شوم و هدفم فیلمنامه نویسی بود که از «آفتاب نشینها» شروع شد و ادامه پیدا کرد تا رسید به فیلمهای «پرونده» و «رهایی» و بعد از رهایی به دلیل اینکه از روزنامه بازخرید شده بودم، فیلمنامه «سناتور» را نوشتم.وی ادامه داد: بعد از سناتور فیلمنامه «عاشقم من» را نوشتم و برای آقایان موسوی و فخیم زاده خواندم که خوششان آمد و قرار شد آن را جای «مدیرعامل» بسازیم و در آن زمان هنوز اسمش قرمز نبود.این کارگردان سینما بیان داشت: من معمولاً نقشها را طوری مینویسم که امکان بازی را داشته باشند و بتوانیم در سر صحنه با بازیگرها ارتباط قویتری بگیریم. من معتقدم لیلا حاتمی و آتیلا پسیانی در فیلم «آب و آتش» و در فیلم «شام آخر» کتایون ریاحی بهترین نقشهایشان را ارائه دادند.«قرمز»، «آب و آتش» و «شام آخر» سه گانهای بودند که من را مطرح کردند.
سه پیشنهاد بازیگری که رد کردم
وی با بیان اینکه سه بار به او پیشنهاد بازیگری شده است، توضیح داد: زندهیاد عباس کیارستمی به یک کارگردان جوانی توصیه کرده بود که نقش اول فیلمش را به من بدهد و من دو ماه درباره آن فکر کردم و پشیمان شدم و در نهایت امید روحانی نقش را بازی کرد. بار دیگر کارگردان دیگری پیشنهاد بازی به من داد که به دلایلی نپذیرفتم و بار سوم، پیمان قاسم خانی برای سریال «خوب بد جلف» پیشنهاد داد که با اسم خودم بازی کنم و من بازی نکردم. قبول نکردم زیرا نمیخواستم سرنوشت کارگردانی را پیدا کنم که بیکار شده و حالا میخواهد بازی کند؛ فکر میکنم هنوز میتوانم بنویسم و فیلم بسازم.جیرانی در پایان گفت: هر وقت احساس میکنم آمادگی فیلمسازی ندارم کار روزنامهنگاری انجام میدهم، تحقیقاتم را کامل میکنم، مصاحبههای تاریخ سینما میخوانم و یا فکر میکنم که کار مطبوعاتی انجام بدهم و به همین شکل توانستم شکستها و مشکلات را تحمل کنم.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین