مسخره کردنهایش را با خشونت پاسخ دادم..... ، روزنامه شیراز نوین
زینب مصلینژاد؛ مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری 12 مطهری شهرستان جهرم
آوا به علت درگیری با همکلاسیاش در دایره مشاوره و مددکاری کلانتری اینگونه عنوان کرد: اگر همکلاسیام مرا مسخره نمیکرد، هرگز با او درگیر نمیشدم. ولی اینبار نتوانستم سکوت کنم. آوا 14 سال دارد؛ او میگوید: فرزند طلاق هستم، 6 ماهه که بودم، مادرم از پدرم جدا شد. من تکفرزند هستم و خیلی مادرم را دوست دارم و با او ارتباط خوبی دارم. در مدرسه هم دوستانی دارم البته زیاد نیستند، اما به هرحال تنها نمیمانم. راستش را بخواهید زیاد از اینکه با کسانی رفتوآمد داشته باشم، خوشم نمیآید و دوست ندارم با هر کسی دوست شوم که آن هم دلیل دارد. البته مادرم خیلی مرا تشویق به این کار میکند و میگوید با افراد بیشتری ارتباط برقرار کنم. بعد از مدرسه همیشه به خانه میروم و بیشتر در اتاق خودم هستم، درس میخوانم و کتابهایم را دوره میکنم. من اهل دعوا و درگیری با کسی نبودم و نیستم؛ دوستانم این موضوع را میدانند. حتی اگر در مدرسه پرسوجو کنید، متوجه میشوید، اما موضوعی که من را خیلی رنج میداد و ترس زیادی از افشای آن داشتم، این بود که مادرم بعد از اینکه خودش سرپرستی من را قبول کرد، چون در آمدی نداشت، مجبور شد با کارگری و تمیز کردن خانههای مردم نیاز های من را برآورده کند، تا اینکه خیلی اتفاقی مادرم برای تمیزکاری به منزل یکی از همکلاسیهایم رفته بود و او مادرم را شناخته بود. از آن به بعد همیشه او من را مسخره میکرد و من رنج زیادی میکشیدم. البته همیشه سعی میکردم آرام باشم و با او درگیر نشوم. تحمل میکردم، تا اینکه تحملم تمام شد و اینبار دیگر نتوانستم سکوت کنم و با او درگیر شدم و سپس از مدرسه فرار کردم.
آوا میگوید: آن دختر بارها مرا مسخره کرد و من چیزی نگفتم. او به من میگفت: بهخاطر اینکه مورد توجه معلمهایم باشم، درس میخوانم، ولی باز هم چیزی نگفتم. او میدانست من اهل دعوا نیستم، با اینحال دستبردار نبود و مرتب با من در گیر میشد و مادرم و خودم را مسخره میکرد و حتی با بچهها برای آزار من نقشه میکشید. وقتی دیدم برای اذیت کردن من نقشه کشیده، خیلی عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم و مشت محکی به صورت او زدم و او را هل دادم سرش محکم به دیوار خورد؛ ناگهان دیدم صورتش از خون سرش قرمز شد، ترسیدم و فرار کردم. در خیابان ماندم تا ساعت برگشتنم به خانه فرا برسد. بعد از آن وقتی به خانه رفتم، دیدم مأموران آنجا هستند.
مادرم خیلی گریه میکند، خیلی ترسیدم، فکر کردم باعث مرگ آن دختر شدم، اما مأموران به من گفتند او زخمی شده است و اگر من آرام باشم و به همراه آنها بروم، فقط چند سؤال از من میپرسند. از کاری که کردهام پشیمان هستم، ولی فکر میکنم همکلاسیام نباید اینطور با من رفتار میکرد.
نظر مشاور:
نوجوانان به دلیل تغییرات هورمونی که در سنین نوجوانی دچارش میشوند، در شرایطی خاص قرار دارند و میتوان اینطور تعبیر کرد که آنها در واقع در دوره گذرا هستند. آنها از کودکی به سمت جوانی میروند و این تغییرات، ممکن است، مشکلاتی را برای آنها به وجود آورد. تغییرات ایجادشده باعث میشود گاه نتوانند خشم خود را کنترل کنند یا تصمیم بگیرند. بنابراین ما بعضاً شاهد پرخاشگریهای نوجوانان هستیم.
آوا علاوه بر این که نتوانسته است خشم خود را کنترل کند، به دلیل نقطهضعفی که در خودش میدیده، احساس ضعف می کرده و منزوی شده است. داشتن دوستان کم و گوشهگیری وی از جمله رفتارهایی است که آوا به خاطر کارگر بودنِ مادر بروز داده است. او بیشتر وقت خود را با درس خواندن میگذرانده و معمولا بچههایی که درسخوان هستند و مورد توجه معلمان قرار دارند، در برقراری ارتباط با همکلاسیهایشان دچار ضعف میشوند.
هرچند آوا در زندگیاش چنین مشکلاتی را داشته و نتوانسته است خشمش را کنترل کند، اما نباید از رفتار طرف مقابل چشمپوشی کرد. آن دختر با حرفها و رفتارهایش آوا را رنج میداده و برای اینکه قدرت خود را میان بچههای مدرسه به رخ بکشد، شروع به آزار و اذیت آوا کرده است.
بعضی از نوجوانان منزوی و ساکت هستند و برخی نیز پرخاشگر و قدرتنما. تشکیل گروه و قدرتنمایی در میان نوجوانان کاری عادی است که البته به رفتار خانوادهها با این نوجوانان مربوط میشود. نوجوانانی که در خانه یا میان همسالان خود مورد توجه نیستند، یا تحقیر میشوند، سعی میکنند از طریق اعمال زور به دیگران یا تشکیل گروههای خلافکار، قدرت را به رخ بکشند و دیگران را آزار دهند. این افراد از ضعف همسالان خود، ترس آنها از دیگران و انزوای این نوجوانان سواستفاده میکنند و آنها را آزار میدهند. از آنجایی که بچهها در سنین نوجوانی هرکدام با یک بحران خاص روبهرو هستند، بهترین راه برای جلوگیری از خشم این نوجوانان، صحبت کردن یک روانشناس با آنهاست که میتواند اعتماد به نفس در آنان را بالا ببرد و به آنها یاد بدهد که هرکس ممکن است ضعفی داشته باشد و این ضعف با پیشرفت در ابعاد دیگر زندگی میتواند قابل جبران باشد.
باید به نوجوانان بیاموزیم؛ انتقام چیز خوبی نیست و عزت نفس در آنها را آنقدر بالا ببریم که بچهها نسبت به همدیگر با گذشت رفتار کنند. ضمن اینکه باید آموزشهای لازم به خانوادهای که نوجوانی در خانه دارد، داده شود و بهترین کسانی که میتوانند آموزشها را به خانواده بدهند، مشاوران هستند چراکه این مشاوران میتوانند با نوجوانان ارتباط برقرار نموده و رفتار آنها را پالایش کنند و به خانوادهها بگویند کجای کارشان اشکال داشته یا چه کارهایی باید انجام بدهند.
مرکز مشاوره آرامش پلیس فارس، واقع در پل حر، روبهروی کلانتری 11 زند، آماده ارائه خدمات مشاورهای رایگان در زمینههای روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی، حقوقی، اربیتی، ازدواج و ... میباشد. تلفن پذیرش و نوبتدهی: 07132227006
همچنین سامانه تلفنی مرکز مشاوره آرامش پلیس فارس با شماره 096580 آماده ارائه خدمات مشاوره تلفنی در زمینههای مختلف خانوادگی، اجتماعی، ازدواج، تربیتی و ... میباشد. شهروندان عزيز میتوانند در صورت تمايل شماره 96580 را شمارهگيری نموده و از خدمات مشاوره تلفنی استفاده نمایند.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین