آلابراهیم و نیمقرن نگاهبانی از فرهنگ عامه، روزنامه شیراز نوین
شهرستان استهبانات (اصطهبان) در استان فارس که از آن با عنوان بزرگترین انجیرستان دیم جهان و شهر فرهنگ و مذهب، دار القرآن فارس و دارالمومنین نام میبرند، در طی قرون و اعصار متمادی بزرگان و مفاخر گرانسنگی را تقدیم به ایران و اسلام نموده و از جنبههای گوناگون فرهنگی و مذهبی، هنری و اجتماعی خدمات قابل توجهی به ویژه در دهههای اخیر در این شهر انجام شده و هماینک نیز کار و بار فرهنگوران و ادیبان، شاعران و سخنوران، محققان و پژوهشگران رونق دارد. یکی از جمله این فرزانگان که قریب به نیم قرن از عمر شریف خود را به کار نویسندگی و پژوهشگری در حوزههای گوناگون فرهنگی تمدن استان فارس و به ویژه فرهنگ عامیانه زادگاه خود (استهبان) مصروف داشته، استاد محمدرضا آلابراهیم پژوهشگر، نویسنده، ادیب و منتقد با سابقه استهبانی است که به جرأت میتوان گفت او برای خود یک جمالزاده و یک صادق چوبک، یک صمد بهرنگی و یک جلال آلاحمدی است که تا به یاد دارم میخواند و مینویسد و میسراید و منتشر میکند. او مشهوری گمنام در وادی فرهنگوری و فرزانگیست و در کار خود بیادعاست. پرداختن به تاریخ و فرهنگ استهبان به عنوان شهر مشاهیر رجال و نامآوران علمی و ادبی و فرهنگی و مذهبی و... استاد آلابراهیم را چهرهای محبوب و نامی ماندگار به ویژه نزد اساتید فرهنگ معرفی نموده است. انتشار افزون بر۵۰عنوان تألیفات ارزنده از خود در نشری که وی مدیریت آن را برعهده دارد (نشر ستهبان)، سفرهای بسیار تحقیقی و مطالعاتی به اقصی نقاط کشور به ویژه فارس، کرمان، یزد و...، رفاقتهای صمیمانه و دیرینه با بزرگان ادبی، فرهنگی کشور و مفاخر نویسندگی ایران، نگارش مقالات پربار و سودمند در طی سه چهار دهه اخیر در جراید استانی و مجلات تخصصی حوزه فرهنگ و ادبیات و.... از ویژگیهای این استاد مبادی آداب و متخلق به اخلاق است. آنچه در ادامه میخوانید بخشهایی از یک گفتگو و مصاحبه اختصاصی یکی از نشریات استان اصفهان است که با پیر برنادل استاد محمدرضا آلابراهیم نویسنده فرهنگ و تمدن فارس و استهبان پژوه معاصر انجام داده است: «او (محمدرضا آلابراهیم) برپایه این اعتقاد که ادبیات هر منطقه ایران نمایانگر اصالت و هویت تاریخی خود منطقه و کشور است، عمر و زندگی خود را در راه فرهنگ استهبان، فارس و ایران سپری کرده است. وی معتقد است: یکی از اصلیترین شاخصههای معرفی یک سرزمین علاوه بر ویژگیهای خاص اقلیمی، جغرافیایی و تاریخی، ادبیات آن دیار است که سازنده فرهنگ و باورهای آن منطقه است و گنجینهای است که سینه به سینه و نسل به نسل به ما رسیده و دربردارنده هویت و اصالت تاریخی ماست. آلابراهیم ادبیات شفاهی را مجموعهای از آداب و رسوم، متلها، مثلها، افسانهها، عزاداری، بازیهای محلی، دوبیتیها و... میداند و میگوید: با در نظر داشتن علاقهای که به گذشتگان دارم تلاش میکنم تا در بحبوحه هجوم تکنولوژی و ماشینی شدن زندگی روزمره مردم، در حد توانم یادآور ادبیات ریشهدار کهن دیار استهبان به نسل جوان باشم. محمدرضا آلابراهیم را میتوان از پیشاهنگان و زنده کنندگان این باورها در شهرستان استهبان دانست. شهرستانی در 160کیلومتری شرق شیراز که قدمتی دیرینه دارد و به شهادت تاریخ و اماکن تاریخی، پیشینهاش به قبل از اسلام می رسد.
این پژوهشگر 66ساله استهبانی تا به امروز 52اثر در این مسیر به نگارش درآورده و تأثیر شگرفی در تشویق جوانان، میانسالان و حتی کهنسالان به سمت و سوی نوشتن و خلق کردن ایفا کرده است.
آل ابراهیم که متولد یکم آبان ماه سال 1330 در محله پنار استهبان است در کودکی به واسطه یکی از همسایگان خود (مرحوم میرزا علیاکبر میرزایی) که داستانهای قدیمی را میخوانده جذب ادبیات شده است. وی همچنین اظهار داشته است: کودکیام توام با فقر و تنگدستی سپری شد، دومین فرزند خانواده بودم و پیشه پدرم خیاطی بود. محمدرضا آلابراهیم تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان جلوه استهبان سپری کرد و در خرداد ماه 1349 دیپلم خود را از دبیرستان امیرکبیر شهر خود دریافت کرد. وی 16دیماه سال 1351 به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در روستاهای شهرستان فسا از توابع استان فارس پیشه معلمی را برگزید. پیشهای که به ذوق و علاقهمندیهایش نزدیک است. وی سال 1354 وارد دانشگاه تبریز شد و به دلیل فعالیتهای سیاسی 6ماه حبس و از دانشگاه اخراج شد. محمدرضای جوان در مهرماه سال 1356 مجدداً وارد دانشگاه و این بار دانشگاه تهران شد و دی ماه همان سال در پایتخت ازدواج کرد. وی همزمان فارغ التحصیل کارشناسی علوم تربیتی گرایش مدیریت و روانشناسی و لیسانس زبان و ادبیات فارسی است. اولین داستان وی در همان سال با نام دماسنج در مجله فردوسی چاپ شد و این سرآغاز ورود محمدرضا آلابراهیم به عرصه داستاننویسی است و ازجمله حاضرین در شب شعر گوته پس از اعلام فضای باز سیاسی سال 56 است. محمدرضا آلابراهیم تا به امروز بیش از 800داستان و نقد چاپ شده در نشریات و روزنامههای سراسری دارد. وی اصلیترین دلیل حضور خود در عرصه نویسندگی و پژوهش را اعتلای سطح فرهنگ شهرستان استهبان میداند و اعتقاد دارد: ادبیات بومی (فولکلور) بخشی از تفکرات نیاکان ماست و بدین وسیله میتوان قدری در اندیشه و تعلمات گذشتگان کاوش کرد. انجمن داستاننویسان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استهبان از تیرماه سال 1376 زیر نظر وی آغاز به کار کرده و امروز با سپری شدن بیش از 19سال نویسندگان و پژوهشگران زیادی از جمله فاطمه محمدعلیپور، بهاءالدین مرشدی، درویش کشاورزیان، فاطمه پنجعلی، الهه اللهیاری و...را به عرصه داستاننویسی استان و حتی کشور معرفی کرده است. محمدرضا آل ابراهیم سه فرزند دختر به نامهای نسیم، پویا و ماندانا دارد که هرسه دستی در نویسندگی دارند و دارای تألیفاتی چند در حوزه داستان نویسی هستند.
جالبتر آنکه نوههای وی نیز صاحب اثر چاپ شده هستند، مضافاً همسر آل ابراهیم (فاطمه خراشادیزاده) هم در حوزه داستاننویسی فعال است و کتاب چرخ روزگار تألیف اوست. وی در مورد افرادی که نقش زیادی در تشویق و ترغیبش به نویسندگی داشتهاند میگوید: استادانی چون علی اشرف درویشیان، ابوالقاسم و امین فقیری تأثیر بسزایی در ورود من به عرصه پژوهش و ادبیات داشتهاند و تا ابد مدیون لطف این بزرگواران هستم. این نویسنده استهبانی اولین کتاب مستقل خود را در سال 1383 با عنایت و همکاری علی اشرف درویشیان با عنوان شورش که شامل خاطرات و مبارزات امیرمختار کریمپور شیرازی است از سوی انتشارات چشمه منتشر کرد، کتابی که به اذعان علیاکبر ولایتی، منبعی مهم و قابل استناد در شناخت دوران قبل و بعد از کودتای 28مرداد سال 1332 است.آل ابراهیم جایگاه شهرستان خود را درسطح کشور بسیار والا میداند و میافزاید: استهبان در این حوزه حرفهای زیادی برای گفتن دارد. استهبان زادگاه بزرگانی چون میمنت میرصادقی، امیر مختارکریم پور شیرازی، حبیبالله آموزگار، سید جعفر کشفی، میرزا محمدعلی دانشی به عنوان اولین روزنامهنگار استهبانی الاصل ساکن شیراز و... در دوره معاصر است و بزرگانی چون اردشیر بابکان، شیخ مغربی، قاضی عضدالدین (استاد حافظ)، آیت الله اصطهباناتی (شهید رابع) و... را در درون خود پرورانده است که این خود گواهی از جایگاه رفیع استهبان در سطح کشور است. وی با اشاره به نقش خانواده خود در موفقیتهایش می گوید: نقش خانواده در موفقیت هر فردی غیر قابل انکار است؛ همکاری و زحمات همسر و فرزندانم را میستایم.این پیشکسوت عرصه نویسندگی، اصلیترین چالشهای خود را مشکلات مالی میداند و میگوید: هفت جلد از افسانههای مردم استهبان مشتمل بر 2040صفحه دارای مجوز نشر در انتظار تأمین هزینه چاپ به سر میبرد. این نویسنده با سابقه کتابهایی چون بهارستان (معرفی مشاهیر استهبان)، آداب و رسوم مردم استهبان، اشعار شمس اصطهباناتی، تاریخ و جغرافیای استهبان، بازیهای محلی استهبان، داستانهای ستهبان، ارشیر بابکان و... را در کارنامه کاری خود دارد. این پژوهشگر در شناساندن و معرفی آثار جوانان و نوآمدگان به عرصه ادبیات، تلاش بسیاری دارد و کتابهای تازه منتشر شده اهالی استهبان و فارس و ایران را به نقد میکشد و مشوق پدیدآورندگان نویسندگان جوان و تازه کار است...»
آلابراهیم در سالهای اخیر به جهت تداوم وتنوع و تعدد فعالیتهای فرهنگی و ادبی و... از سوی نهادهای فرهنگی استان و استهبان و بعضاً رسانهها مورد تجلیل و تقدیر قرار گرفته است. اما حق او بسیار فراتر از این جور برنامههاست. لذا ضرورت دارد انجمن مفاخر فرهنگی استان و ستاد تجلیل از چهرههای ماندگار، کتابنامه و جشننامه این استاد سترگ عرصههای تألیف و تحقیق را چاپ و به دوستداران وی خصوصاً به شاگردان و دست پروردگان او در کلاسهای نقد و داستاننویسیاش تقدیم نماید. امید آنکه هماره وجود پربارش بر سر اهالی دانایی سایه افکنی کرده و ما بهرهگیران از علوم و معارف چنین اساتیدی قدر و منزلت او را که از گوهرهای ناب و نایاب عصر و زمانه ماست، بهتر و بیشتر بدانیم. دیر پاید او.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین