کوهنوردی، مدرسه حافظت از طبیعت، روزنامه شیراز نوین
همنورد من، ای هم آوا با نوای طبیعت، آنگاه که آسایش خانه و شهر خود را رها میکنی و پنجه در پنجه سنگ و صخره، فراز و فرود طبیعت را در مینوردی، این انتخاب تو است که جسم را در تب و تاب سنگ و صخره صیقل دهی تا به ازای آن روح و روان خویش را آزاد سازی و آن را سبکتر به پرواز درآوری و اینگونه است که کوهنوردی میشود هنر مبارزه با سستیها، کاستیها و کاهلیهای درون.
بدان که کوهها را میتوان شناسنامه یک سرزمین دانست؛ کوهها مانند مادرانی مهربان برای ساکنان درهها و دامنههایشان خیر و برکت را به ارمغان میآورند. با چشمهسارانشان دشتها را سیراب میکنند و با قامت بلندشان نظارهگر تکاپوی زندگی و شادی و غم پدران و مادرانمان بودهاند؛ دماوند را شناسنامه ایران میدانند و کوههای پربرف قفقاز را هم شناسنامه سرزمین گرجستان و ایستادگی مردمانش در گذرگاه تاریخ؛ و این تقدیر ما بود که کوهها و درههای درخشان را همانند نیاکانمان با خداوند سهیم باشیم.
من یک کوهنوردم؛ ردپای زباله را تا بلندترین قلهها و پستترین درهها و دورترین کویرها و انبوهترین جنگلها دیدهام و از خود پرسیدهام: جز کوهنوردان چه کسی به اینجا دسترسی دارد؟
من یک کوهنوردم! فرق طبیعت را با زبالهدان میدانم؛ میدانم که رودخانه وسیله ایاب و ذهاب زبالههای من نیست؛ میدانم که رودخانه شاهرگ حیات بخش کوهستان است؛ من هنگام ترک طبیعت به پشت سر خود نگاه میکنم، مبادا زبالهای بر جای گذاشته باشم. من به دوستان و همنوردانم که نسبت به پاک نگه داشتن طبیعت بیتفاوتاند، با لبخند تذکر میدهم.
من یک کوهنوردم، دوستدار طبیعتم؛ وقتی آن را ترک میکنم، نه چیزی به آن اضافه کرده و نه چیزی از آن کاستهام. من و همنوردانم در طبیعت در یک ستون در یک راستا حرکت میکنیم تا کمتر خاک و گیاهان را لگدکوب کرده باشیم. من سخاوت طبیعت را میفهمم، آنچه از او میخواهم به من خواهد داد: لذت، آرامش، شادی، زیبایی، سکوت …
من طبیعت را میراث پدران و سهم فرزندانم میدانم.
میدانم یک کیسه پلاستیکی ِ کمتر در روز یعنی چه!
میدانم خرید در پاکتهای کاغذی و چند بار مصرف یعنی چه!
میدانم کاغذ و پلاستیک و شیشه و فلز زباله نیستند.
میدانم که کاغذ ِ بیشتر یعنی درخت ِ کمتر.
میدانم که درخت کمتر یعنی پرنده کمتر، و میدانم آسمان بیپرنده یعنی چه!
من درس حفاظت از طبیعت را در مدرسه کوهنوردی آموختهام.
من یک کوهنوردم، صحنه پرتاب زباله از خودرو قلب مرا میآزارد؛ جادهها و ریلهای آلوده در دل جنگل، دلم را به درد میآورد.
من یک کوهنوردم؛ من حق حیات را برای همه حیوانات و گیاهان محترم میشمارم، پس هیچگاه و به هیچ بهانهای در طبیعت، جان جانداری را نمیگیرم.
من عاشق خانه و خانوادهام هستم؛ پس هرگز خانه و خانواده پرندگان و حیوانات وحشی را نابود نمیکنم.
من یک کوهنوردم، من هنگام صعود، از رقص سبکبارانه پرنده شکاری در آسمان غرق لذت میشوم، پس زیستگاهش را تخریب نخواهم کرد.
من هنگام پیمایش درهها از آواز آن سُهره رنگین بال مسحور میشوم، پس جوجههایش را به خانه نخواهم برد.
من یک کوهنوردم، یک طبیعتگرد!
نابودی نسل یوز ایرانی، گور ایرانی و رو به زوال رفتن حیات وحش سرزمینم، قلب مرا می خراشد!
من یک کوهنوردم؛ من از شکار و شکارچی بیزارم.
من نیازی به گوشت قوچ و کبک و گراز وحشی ندارم؛ در شهر من به قدر کفایت گوشت سفید و قرمز موجود است.
من یک کوهنوردم؛ من از تماشای جان کندن حیوانات وحشی لذت نمیبرم.
من بر دیوار اتاقم هیچ عکسی ندارم که در آن، بر نعش گرازی ایستاده باشم؛
من هیچ دُم روباهی در خانه ندارم.
من نمیتوانم همه را اصلاح کنم.
نمیتوانم به همه تذکر بدهم، اما از خودم شروع خواهم کرد؛ خودم را اصلاح خواهم کرد!
روز کوهنورد را به تمامی کوهنوردان و علاقهمندان طبیعت تبریک عرض نموده و موفقیت روزافزون را برای یکایک پیشگامان این عرصه آرزومندم.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین