[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۰۹۶
  • دوره جدید

جنگ و تأثیرات محیط‌زیستی ، روزنامه شیراز نوین

بی‌توجهی به محیط‌زیست از بی‌توجهی به حوزه‌های مهم فرهنگی و آموزش و پرورش نشئت گرفته است. این بی‌توجهی آثار مخربی دارد که شاید هیچ‌گاه نتوانیم از عهده ترمیم آن برآییم . تأثیرات مخرب زیست‌محیطی را می‌توان در گسترش صنایع نظامی یا ماشین‌سازی وحتی توسعه اقامتگاه‌های غیرقانونی مورد بررسی قرار داد. جنگ‌ها محیط‌زیست را به نابودی می‌کشانند و گاهی نمی‌توان آثار مخرب جنگ را با صلح‌نامه از چهره محیط‌زیست زدود. جنگ‌ها در این زمانه به جنگ‌های بیولوژیک تبدیل شده‌اند و شاید گاهی با یک بمب اتمی بتوان سرنوشت یک ملت و یک جغرافیا را تغییر داد. 
صنایع مورد بحث خصوصاً در حوزه‌های نظامی باعث قرق بسیاری مناطق و آب‌بری آنان از منابع طبیعی شده است که گاهاً رسانه‌ها قادر به اعلام زیان‌های این نوع صنایع نیستند. تأثیراتی که انفجارات در جنگ‌ها بر خاک و گونه‌های گیاهی و جانوری دارند، به طور قطع تأثیرات ماندگاری است که ممکن است یک اکوسیستم را فلج نماید. 
گاهی متصرفات نظامی در جنگ‌ها در اختیار نظامیان باقی می‌ماند و شاید سیم‌های خاردار یا دیوارهای بلند و غیرقابل‌نفوذ مسیر‌های جریان آب را تغییر دهد؛ حیات در یک نقطه به طور کل نظم خویش را از دست بدهد و مردم ساکن در آن حوالی ناچار به مهاجرت شوند.
در بحث صنایع پشتیبان صنایع نظامی نیز مشکلات بسیاری داریم؛ صنایع بزرگ و صاحب‌برندی که برای حرکت در بخش تولید خود ناچار مازوت‌سوزی می‌کنند تا چرخ تولیداتشان بچرخد؛ نیروگاه‌های بزرگی که مازوت می‌سوزانند تا برق صنایع و مصارف خانگی را تهیه کنند و بعضاً منکر این همه آلودگی می‌شوند. 
اگر در سطور بالا اشاره‌ای به موضوع فرهنگی و پرورشی و آموزشی شد، به این دلیل بود که این صنایع توسط تعلیم‌دیدگان نظام آموزشی ما اداره می‌شوند و در پرورش آنان دقت کافی نشده است؛ چراکه آنان با سلاح علم سلاح کشتار جمعی تولید می‌کنند؛ چرا که با سلاح علم به جای تولید انرژی پاک و اصرار بر مصرف آن، با مازوت‌سوزی کارخانه‌ها موافقت می‌کنند و سند مصارف آن را امضا می‌کنند. 
در مبحث فرهنگی ما هیچ‌گاه بر این نکته تأکید نکردیم که محیط‌زیست بخشی از زیستگاه ما و گونه‌های گیاهی و جانوری است و این سلسله زنجیروار به یکدیگر متصل است و فقدان هر حلقه می‌تواند مصیبت بزرگی را درپی داشته باشد. 
حالا در پی انقراض حیوانات و سپس گونه‌های گیاهی، نوبت به انقراض انسانی رسیده و جنگ‌های نامرئی یا همان بیولوژیک نسل بشر را هدف گرفته است. شاید در یک منطقه درگیری با ویرانی تأسیسات شهری همراه باشد، اما یادمان بماند که جنگ ابعاد روانی و معلولیت‌های بسیاری را به یادگار می‌گذارد که هم بر انسان و هم بر محیط‌زیست تأثیرگذار است. 
در برخی از کشورهای جهان که شاید دسترسی بیشتری از سرچشمه به آب دارند، باید در انتظار واکنش‌های سخت بود. زمانی که سد‌های بزرگ تکمیل شده و به بهره‌برداری می‌رسند، رودخانه‌ها و تالاب‌ها و حتی دریاچه‌های بزرگ مانند خزر خشک می‌شوند یا عقب‌نشینی از ساحل را آغاز می‌کنند. این خشکی و عقب‌نشینی عاقبتی شوم را برای نسل فردا رقم خواهد زد که کاملاً قابل‌پیش‌بینی است و از سوی مراکز مربوطه دائم مورد تأکید و تأیید قرار می‌گیرد. در هر صورت بقای انسان در آینده با افق گرمایشی شدید زمین و نبود آب و غذای کافی به‌شدت تیره و تار می‌نمایاند. هرچند تقاضا داریم مدیران و مسئولان مربوطه حرکتی کنند، اما نگرانیم؛ چراکه حرکت نیازمند اراده و عِرق ملی است.

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

متن نظر

کد امنیتی